۱۴۰۲.۰۷.۳۰

فاطمه شعبانی، خبرنگار- مظلومیت مردم فلسطین در طول سال‌های بعد از حضور نیروهای اشغالگر صهیونیستی در سرزمین آن‌ها به اندازه‌ای است که هر چقدر درباره آن نوشته شود، کم است و حق مطلب ادا نمی‌شود. در این سال‌ها نویسنده‌های زیادی دست به قلم بردند و در قالب رمان، شعر، کتاب‌های تحلیلی و سیاسی به موضوع مظلومیت مردم فلسطین و مبارزه آن‌ها با اشغالگران صهیونیست پرداختند. این روزها که مسأله فلسطین خبر داغ اغلب رسانه‌ها است و ذهن همه مردم و جهان اسلام را درگیر کرده، کتاب« حقیقت سمیر» نوشته « یعقوب توکلی» می‌تواند بسیاری از گره‌های ذهنی مخاطبان را باز کند. کتابی که حالا یعقوب توکلی، نویسنده اثر، در گفت‌وگو با روابط عمومی حوزه هنری، درباره آن می‌گوید.

رابطه‌ای عمیق

«سمیر قنطار» قدیمی‌ترین اسیر لبنانی دربند رژیم صهیونیستی؛ درحالی که تنها ۱۷ سال داشت به همراه سه تن از اعضای گروه فلسطینی جبهه خلق، برای آزادی فلسطین به شمال اراضی اشغالی نفوذ می‌کند و ضربه مهلکی به صهیونیست‌ها می‌زنند و در ادامه اسیر می‌شوند. در این میان، سمیر از سوی دستگاه قضایی رژیم صهیونیستی به ۶ بار حبس ابد و همچنین ۴۷ سال و شش ماه زندان محکوم می‌شود. او پس از تحمل بیش از سی سال زندان، در ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۸ میلادی در تبادلی که از سوی صهیونیست‌ها با حزب‌الله لبنان صورت گرفت، به این کشور تحویل داده شد و کتاب «حقیقت سمیر» درباره اوست. به نظر می‌رسد رابطه یعقوب توکلی(نویسنده اثر) با «سمیر قنطار» فراتر از یک راوی و نویسنده است. هنوز هم بعد از سال‌ها که از شهادت سمیر گذشته، وقتی صحبت از او می‌شود بغض راه گلوی توکلی را می‌بندد و چشمانش به اشک می‌نشیند. صحبت‌هایمان را با این مورخ این‌طور شروع می‌کنیم که چه شد به سراغ سمیر رفتید؟

توکلی با بیان اینکه «سال‌ها بود می‌خواستم درباره جبهه مقاومت کار در خور توجه‌ای انجام دهم» می‌افزاید: بعد از آزادی سمیر احساس کردم می‌شود خاطرات زندانش را ثبت کرد. به آقای حمزه‌زاده که آن زمان مدیریت انتشارات سوره مهر را عهده‌دار بود پیشنهاد دادم و ایشان قبول کرد. پیش از آن روی جنبش‌های اسلامی منطقه مطالعات خوبی داشتم. سمیر «دروزی» بود و روند تحول شخصیتی‌ ایشان و شیعه شدنش برایم جذابیت داشت. در دوران دانشجویی، کتابی درباره محاکمه نلسون ماندلا خوانده بودم، کتاب «پاپیون» اثر هانری شاریر را هم خوانده بودم. علاوه بر این‌ها مطالعاتی درباره بخش پنهان و تعذیبی انسان‌ها توسط حکومت‌ها داشتم. زندان‌های اسرائیل خیلی سخت است. سازمان‌های امنیتی اروپا، تمام شیوه‌های شکنجه‌شان را به اسرائیل آموزش داده بودند.

سرگذشت عجیب

یعقوب توکلی از نحوه مصاحبه با سمیر قنطار اینطور می‌گوید: وقتی قرار بر نگارش خاطرات سمیر شد، تلقی همه این بود که مصاحبه در یک جلسه تمام می‌شود، اما وقتی سراغ سمیر رفتم، گفتم شما و نلسون ماندلا طولانی‌ترین سال‌های زندان را دارید. من دانشجو بودم که خاطرات نلسون ماندلا را خواندم و هنوز خاطرات نلسون ماندلا در خاطرم مانده است. الان هم سرگذشت بسیار عجیب شما می‌تواند برای تاریخ و جهانیان ماندگار باشد. او هم قبول کرد و این گونه مصاحبه ما ۵۰ جلسله شد. برای مصاحبه خیلی با جزئیات ورود کردم. مثلاً وقتی صحبت از اعتصاب غذا شد، من روز به روز پرسیدم که مثلاً روز اول حالت چطور بود و الی آخر. مصاحبه را با دوربین ضبط می‌کردیم و همزمان من صحبت‌ها را می‌نوشتم. شب تا صبح نوشته‌ها را ویرایش می‌کردم. حدود ۸۰۰ صفحه دوطرف دستنویس داشتم.

تصویر دقیق
یعقوب توکلی در کتاب خاطرات «سمیر قنطار»، یکی از مبارزان لبنانی را روایت می‌کند که به واسطه حضور طولانی مدتش در زندان، با بسیاری از چهره‌های شاخص مبارز فلسطینی ارتباط و خاطرات ناگفته بسیاری در سینه داشته است. نویسنده با استفاده از خاطرات سمیر، بخش زیادی از تاریخ فلسطین را در پیش روی مخاطب خود قرار داده است. علاوه بر این روایت، ماجرای دادگاه سمیر قنطار در اسرائیل و بحث‌های صورت گرفته میان او و قاضی، یکی از بهترین بخش‌های کتاب است که در دل خود پاسخ بسیاری از پرسش‌ها پیرامون مسأله فلسطین و دلایل اشغال این کشور و مبارزه مردم فلسطین با اشغالگران را بیان کرده است.

«حقیقت سمیر» تصویری دقیق از سرگذشت مردم فلسطین است
سمیر قنطار در کنار سید حسن نصرالله

نویسنده سعی کرده تا سطر به سطر خاطرات این مبارز لبنانی را در اثرش ثبت کند؛ چرا که هربخش از خاطرات او مهم و ارزشمند است و باید برای ثبت در تاریخ ماندگار شود. یعقوب توکلی شیوه نگارش کتاب «حقیقت سمیر» را یک شیوه خاص روایت‌نویسی می‌داند که در کتاب حقیقت سمیر اجرا کرده است. شما در یک سیر زمانی با او همراه هستید و کتاب را وقتی شروع کردید، نمی‌توانید زمین بگذارید. به گفته او، شیوه نگارش و شیوه خوانش کتاب اینطور است که شما وقتی کتاب را می‌خوانید بامجموعه‌ای از معارف فلسطین و مقاومت و مسائل مربوط به مشکلات زندانیان فلسطینی و ماجرای اشغال فلسطین و اوج فداکاری که مردم مجبور شدند فرزندانشان را به قتلگاه بفرستند، آشنا می‌شوید.

توکلی می‌گوید: کار مشترک من و سمیر تصویر دقیقی از چیزی شد که بر مردم فلسطین گذشت و شاید چیزی که الان جریان دارد را بتواند به تصویر بکشد.

تحصیلات سمیر

کتاب حقیقت سمیر بسیاری از حقایق را در باره سمیر قنطار بیان می‌کند. یکی از شایعاتی که درباره او مطرح می‌شود، درس خواندن سمیر و گرفتن مدرک از یکی از دانشگاه‌های اسرائیل است. توکلی در این باره توضیح می‌دهد: همه زندانی‌های دنیا یکسری حقوق دارند. در اسرائیل بسیاری از این حقوق را به زندانی‌ها از جمله سمیر نمی‌دادند. یکی از چیزهایی که اسرا به اصرار و اجبار توانستند، بگیرند اجازه تحصیل مکاتبه‌ای بود. سمیر نه دانشگاه رفت و نه ملاقاتی داشت و نه ازدواج کرد. همه این‌ها دروغ‌هایی بود که اسرائیل گفته است. سمیر ۱۵-۱۶ سال حق ملاقات با هیچ کسی را نداشت. تنها شخصی که می‌توانست با او ملاقات کند خانم«‌ام جبر» بود. مادر «جبر وشاح»، یکی از فرماندهان جبهه خلق برای آزادی فلسطین. ‌ام جبر تنها کسی بود که زمانی که به ملاقات پسرش در زندان‌های اسرائیل می‌رفت، گاهی به سمیر هم سر می‌زد. جالب اینکه وقتی سمیر شهید شد، همه به دیدن‌ ام‌جبر می‌رفتند و به او تسلیت می‌گفتند؛ ‌ام‌جبر به نوعی مادرخوانده سمیر به حساب می‌آمد. جالب اینکه بعد از شهادت سمیر، در ایران به من تسلیت می گفتند.

شیعه شدن

سمیر در یک خانواده دروزی در لبنان متولد شده بود و در زندان به مذهب تشیع گرایید. ماجرای شیعه شدن سمیر هم ماجرای جالبی است. توکلی تعریف می‌کند: سمیر دروزی مسلک و ناسیونالیست بود، برخلاف شایعات کمونیست نبود. قبل از شیعه شدن نماز نمی‌خواند، اما روزه می‌گرفت. سمیر کتاب‌های زیادی در زندان خواند. او درباره تک تک کتاب‌هایی که خوانده بود، برایم با جزئیات تعریف کرد. یکی از این کتاب‌ها که در زندان خواند نهج البلاغه بود. علاوه براین‌ها، هم‌سلول شدن با بچه‌های حزب الله، مخصوصاً آقای« یوسف وزنی» و «مصطفی عبدالکریم» تأثیر زیادی روی او داشت. زندان اسرائیل یکی از کانون‌های مباحث عقیدتی بین جریان‌ها است. سمیر تعریف می‌کرد: ۲ سال تمام بین من و یوسف وزنی بحث بود. جریانات مختلف را دیده بودم. وقوع مقاومت شیعی در لبنان من را متوجه برخی حقایق کرد. یکی از حقایق، رسیدن به عاشورا و توجه به شخصیت‌امیر المؤمنین  علیه السلام بود. عاشورا و نهج البلاغه و توجه به آن‌ها، دنیای من را در داخل زندان عوض کرد.

یادسمیر

سمیر بعد از آزادی چند بار به ایران سفر می‌کند. هرچند کتاب خاطراتش مدتی طولانی در انتشارات معطل ماند و قبل از اینکه کتاب به چاپ برسد، سمیر در حمله جنگنده‌های صهیونیستی به یک ساختمان مسکونی در منطقه« جرمانا» در حومه دمشق به شهادت رسید. توکلی که با یادآوری خاطرات سمیر به شدت متأثر شده است با بغض می‌گوید: هنوز هم شب‌ها و روزها به یادش می‌افتم. به خنده می‌گفت که من را خیلی سخت بازجویی کردی. حتی چیزهایی که فراموش کرده بودم را بازآفرینی کردی.

او ادامه می‌دهد: سمیر خیلی عاطفی و لطیف بود و شخصیت عظیمی داشت. حتی حق تألیف کتاب‌های خودش را هم بین خانواده‌های شهدا تقسیم کرد. حتی وقتی پیشنهاد دادند که وارد پارلمان لبنان شود، قبول نکرد و گفت: کار ما باید تمام شود. آخرش هم شهید می‌شوم.

همسر سمیر

یکی از چیزهایی که به دروغ به سمیر نسبت می‌دهند ازدواج او با یک دختر اسرائیلی در زمانی که در زندان به سر می‌برد، است. این مورخ با رد این ادعا می‌گوید: سمیر در زندان « نفخه» اسرائیل بود که محل زندانی‌های خطرناک است. سمیر چندین سال حق ملاقات نداشت. اما  بعد از آزادی از زندان ازدواج کرد. همسرش تعریف می‌کرد که بعد از آزادی سمیر، برای تهیه گزارش تلویزیونی به دیدار ایشان رفته بودیم. بعد از چند روز تماس گرفت و گفت که می‌خواهم از شما تشکر کنم و اگر اجازه بدهید حضوری خدمتتان برسم. پرسیدم شما از می‌خواهید از همه تشکر کنید؟ گفت: نه فقط از شما! متوجه منظورشان شدم. روزی که به منزل ما آمد، دو زانو نشسته و از خجالت سرخ شده بود. شرایطش را مطرح کرد و پدرم خیلی راضی نبود. معتقد بود که دخترش رسانه‌ای است و زندگی‌اش در معرض دید است و سمیر جهادی و زندگی پنهان دارد. مدتی گذشت تا توانستم خانواده‌ام را راضی به این ازدواج کنم. کسی که بیش از همه مشوق بود، شیخ حسن نصرالله  رهبر حزب الله لبنان بود.

کتاب حقیقت سمیر به چاپ سوم رسیده است. از توکلی درباره بهترین بازخوردهایی که بعد از انتشار کتاب گرفته می‌پرسیم، پاسخ می‌دهد: روی کتاب چندین نفر از دوستان که منتقدین جدی هستند یاداشت نوشتند یکی از آن‌ها آقای محمد رضا سرشار بود که ضمن یاداشتشان نوشته بود: هر نویسنده‌ای که بخواهد برای فلسطین کار کند نیاز جدی به این کتاب دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha