۱۴۰۳.۰۲.۳۰

ناهید منصوری- خبرنگار، انتشارات سوره مهر به تازگی کتابی از سمیه کاظمی حسنوند منتشر کرده که با عنوان «آواز آن پرنده آتشین» روایت متفاوتی از جنگ برای مخاطب دارد. این اثر در سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به دوستداران کتاب ارائه شده و با نظرات و بازخوردهای جالبی از سوی مخاطبان خود مواجه شده است. به همین بهانه گفت‌وگویی با سمیه کاظمی حسنوند نویسنده «آواز آن پرنده آتشین» داشته‌ایم که می‌خوانید:

کتاب‌های زیادی با موضوع جنگ نوشته شده و به چاپ رسیده است.  کتاب «آواز آن پرنده آتشین» چه تمایزی با دیگر آثار به چاپ رسیده با موضوع جنگ دارد و از چه نگاهی به موضوع جنگ پرداخته است؟

کتابهای زیادی با موضوع جنگ به نگارش در آمده که وجه تشابه اکثر آنها این است که به خط مقدم و اتفاقاتی که در فضای جبهه رخ داده، پرداخته‌اند. من که در زمان جنگ دختر بچه‌ای 5 یا 6 ساله بودم، از دوره جنگ، صحنه‌های بسیار مبهمی در ذهنم مانده و همیشه دوست داشتم جنگ را به روایت پشت خط نبرد، بنویسم. شب‌های بمباران، ضدهوایی‌ها، قطع شدن برق، کمبود نفت از مواردی بود که همیشه فکر می‌کردم از موضوع جنگ مغفول مانده است. بنابراین شروع به نوشتن رمان «آواز آن پرنده آتشین» کردم و توانستم طی 5 سال نگارش آن را به اتمام رسانم.

جدای از وجه نوستالژی و تداعی‌گری خاطرات جنگ، چه هدف و ضرورتی برای نگارش رمان جنگی حس کردید؟

بعد از جنگ جهانی دوم ما با طیف وسیعی از رمان و داستان‌های خارجی مواجه هستیم که در حال روایت جنگ هستند. بسیاری از نویسندگان بنام از جمله گونتر گراس به این موضوع پرداخته‌اند تا بگویند که چه بر یک ملت گذشته است و ما هم با خواندن چنین رمان‌هایی بهت‌زده می‌شویم. در کشور ما هم جنگ به وقوع پیوسته و کتاب‌های زیادی هم با این مضمون نوشته و به چاپ رسیده اما به نظرم هنوز هم جای کار وجود دارد و من حس می‌کنم بهتر است نویسندگان ایرانی از ابعاد مختلف به این موضوع بپردازند چراکه علی رغم تولید آثار فاخر زیاد اما جای خالی تولیدات بیشتر همچنان محسوس است.

آیا «آواز آن پرنده آتشین» صرفا به تجربه شخصی خودتان محدود است یا از منابع و تحقیقات هم بهره گرفته شده است؟  

وجه اول تجربه و ذهنیتی است که خودم از دوره جنگ داشته‌ام . در آن زمان هواپیماهای عراقی از غرب وارد کشور می‌شدند، با گذشتن از کرمانشاه و نزدیک شدن به شهرها پایین می‌آمدند و دیوار صوت را می‌شکستند و ما را که در آن زمان بچه‌های کم سن و سالی بودیم با ترس وحشتناکی مواجه میکردند. این شدت ترس و اضطراب تا حدی آزاردهنده بود که خانواده‌ام تصمیم گرفتند مدتی در روستا زندگی کنند. من برای نگارش «آواز آن پرنده آتشین» به تجربه زیسته خود اکتفا نکردم و صرفا  بخشی از این کتاب به واسطه همین تجربیات به نگارش درآمد و بخشی دیگر با تحقیقات کتابخانه‌ای تکمیل شد. همچنین از اخبار اتفاقاتی که از رادیو به مردم اطلاع داده می‌شد مبنی بر آنچه در خط مقدم جبهه در حال وقوع بود، در نگارش کتاب «آواز آن پرنده آتشین» استفاده کردم.

ویژگی شاخص «آواز آن پرنده آتشین» که این کتاب را برای مخاطب امروزی و نسل جدید خواندنی‌تر می‌کند، چیست؟

قسمت‌هایی از این رمان در قهوه‌خانه می‌گذرد و به پرده‌های شاهنامه فردوسی اشاره دارد که از طریق راوی اثر که سوم شخص است، مطرح می‌شود. در «آواز آن پرنده آتشین» بسیاری از وقایع شاهنامه از جمله نبرد ایران و توران که شباهت به جنگ ایران و عراق دارد را به هم پیوند زده‌ام به طوریکه می‌توان گفت «آواز آن پرنده آتشین» پیوندی از جنگ و تاریخ  است. به عبارتی دیگر در کتاب «آواز آن پرنده آتشین» پرداختی که شاهنامه فردوسی به جنگ ایران و توران داشته و سالها با پرده‌های نقاشی قهوه‌خانه‌ای حال و هوای آن تشریح شده را به جنگ ایران و عراق پیوند زده‌ام.

حلقه اتصال میان دو نبرد با چه قصه و روایتی همراه است؟

«آواز آن پرنده آتشین» داستان روایت دختری به نام سودابه است که در تهران زندگی می‌کند و ماجرا در زمانی می‌گذرد که این شهر مورد آماج حمله هوایی هواپیماهای عراقی قرار گرفته‌ است. سودابه گرفتار عشقی می‌شود که باعث می‌شود تا برادر سودابه، او را به اهواز بفرستد. سودابه با ورود به اهواز با اتفاقات و صحنه‌هایی مواجه می‌شود که جامعه جنگ‌زده دهه 60 را تشریح می‌کند.

حلقه‌هایی که دو ماجرای جنگ را به متصل کرده فضاسازی‌هایی بوده که در رمان گنجانده شده است  و من با استفاده از فضاپردازی حال وهوا و اشتراکات جنگ را قابل درک کرده‌ام. قهوه‌خانه یا جایی که مردم رادیو گوش می‌دادند یا اخبار جنگ را پیگیری می‌کردند و پرداختن به محیط اطراف از دیوارها گرفته تا پچ پچه‌ها و زمزمه‌هایی که بین مردم رایج بوده و وجود داشته همه به خواندنی‌تر شدن و چفت‌وبست پیدا کردن رمان کمک کرده است.

عنوان کتاب «آواز آن پرنده آتشین» به چه چیزی اشاره دارد؟

نام کتاب به «سیمرغ» اشاره دارد. در اساطیر ایران گفته می‌شود وقتی عمر سیمرغ به پایان می‌رسد هیزم جمع‌آوری میکند و خود را به آتش می‌کشد تا از دل آتش، تخم سیمرغ برجای بماند. کشور ما هم گرفتار جنگ شد و علی‌رغم نهیب پرآتشی که داشته هنوز هم پابرجاست و من در این کتاب آن را به سیمرغ تشبیه کرده‌ام.

این کتاب در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با چه بازخوردی مواجه شد؟

«آواز آن پرنده آتشین» در نمایشگاه کتاب ارائه شد و قرار بود رونمایی هم برای این کتاب برگزار شود اما از آنجا که نتوانستم در آن زمان در نمایشگاه حضور پیدا کنم، رونمایی این اثر به زمان دیگری موکول شده است. کسانی که کتاب را خریده‌اند در صفحات مجازی نظرات و بازخوردهای متعددی را داشته‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha