۱۴۰۳.۰۴.۲۳

حزن و اندوه دلسوختگان حضرت اباعبدلله ع و حضرات آل الله ع در واقعه عاشورا کم فروغ نمی‌شود. سالیان سال است که با فرارسیدن ماه محرم روایت دلسوختگان خیمه‌های به آتش کشیده شده آل حسین و اصحاب حسین ع دل‌های مرده را که غبار روزمرگی، تغافل و سخت‌دلی بر آن نشسته زنده می‌کند.

مرضیه بکان خبرنگار روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی به تماشای نمایشگاه عاشورایی روضه بهشت رفته و روایتی از این بازدید ارائه کرده است.

پس از آن واقعه سهمگین که بر حسین‌ابن‌علی و یارانش علیهم‌السلام در سال ۶۱ هجری گذشت، تا به امروز همیشه و همیشه این داغ بر دل مردمان آزاده جهان سنگینی می‌کند. پیر و جوان و کوچک و بزرگ و فرهیخته و عامی، همه دل در گرو عشق حسین دارند. هنرمندان و هنرآفرینان از قافله دلدادگان عقب نمانده‌اند و به قدر وسع ذوق خود روایتگر حسین شهید علیه‌السلام و اصحاب و اولاد طاهرینش شده‌اند. گاه نگاهی به مظلومیت و عطش و هل من ناصر امام افکنده‌اند و گاه راوی قصه پیروزی خون بر شمشیر شده‌اند که قصه‌ای ازلی و ابدی است که همواره حق بر باطل پیروز است اگر به دیده جان بنگریم.

راویانِ حماسه عاشورا با قلم و نقش به میدان آمدند

پنج مجلس، پنج روضه

از پیشتازان عرصه هنر در روایت حقیقت واقعه عاشورا همواره شاعران و نقاشان بوده‌اند که با روح متلاطم خود قطره‌ای بر این رود خروشان و جاری عشاق حضرت اباعبدلله «ع» تقدیم کرده‌اند. گاهی واژه، راوی یک روایت است و گاهی نقش و نگار و طرح و رنگ. «روضه بهشت» نمایشگاهی است که از اول محرم، ۱۸ تیر، در گالری عالی حوزه هنری برگزار می‌شود و محلی است برای بیان آرمان‌های قیام عاشورا از زبان هنرمندان؛ مفاهیم متعالی حرکت امام حسین علیه‌السلام در نقش لوح و دستان اساتید هنر در پنج مجلس در معرض دید عموم علاقمندان قرار می‌گیرد. مجلس اول در دهه اول محرم با نمایش آثار نقاشی هنرمندان، مجلس دوم در دهه دوم محرم با ارائه و نمایش پوسترهای عاشورایی، مجلس سوم در دهه سوم محرم در زمینه خوشنویسی، مجلس چهارم در دهه پایانی محرم با موضوع ارائه آثار نگارگری هنرمندان و مجلس پنجم به مدت ده روز در زمینه آثار حجمی هنرهای تجسمی در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت.

راویانِ حماسه عاشورا با قلم و نقش به میدان آمدند

غزه این روزها یادآور روضه اشرف اولاد آدم است

یکم محرم‌الحرام است. اعراب این ماه را حرام دانسته‌اند تا تنفسی کنند و از جنگ و قتال دور باشند. اما نه‌تنها در سال ۶۱ هجری عظیم‌ترین ذبح و قتال تاریخ را آن هم بر سر اشرف اولاد آدم روا داشته‌اند که باید ریشه آن را در خیبر و کینه یهودیان دید که چه ترسی دارند از حکمرانی نوادگان رسول الله ص بر زمین؛ بلکه هنوز هم یهود از قدرت گرفتن آزادگان عالم واهمه دارد و این ترس به سال‌های زیست ما هم کشیده شده و ذبح زن و کودک و آوارگی و کشتار هزاران جان محترم بی‌گناه را در فلسطین و غزه می‌بینیم.

راویانِ حماسه عاشورا با قلم و نقش به میدان آمدند

پیوند شعر و نقاشی و حماسه در روضه بهشت

به روضه بهشت پا می‌گذارم تا خنکای ذوق لطیف هنرمندان آیینی هرم اندوه تلنبار شده بر قلبهایمان را بکاهد. روبروی تابلوی شب نهم عاشورای کاظم چلیپا ایستاده‌ام. مرشد محسن میرزاعلی پرده‌خوانی می‌کند. روایت آزادگی علمدار کربلاست در رد امان‌نامه شمر که عباس علیه‌السلام سر و دست و پا و چشم می‌دهد برای حسین و خیام حسین ع  و امان‌نامه نمی‌پذیرد.

مخاطبان به همراه مدیر و قائم‌مقام هنرهای تجسمی حوزه هنری و اساتید و هنرمندانی که آثارشان در معرض نمایش است، برای بازدید وارد گالری استاد عالی می‌شوند. ۱۰ تابلوی نقاشی‌ از اساتید هنر، مرتضی اسدی،  ایرج اسکندری،  کاظم چلیپا، حسین خسروجردی،  حبیب‌اله صادقی،  غلامعلی طاهری،  عبدالحمید قدیریان،  مصطفی گودرزی،  مرتضی گودرزی دیباج و حسین یاقوتی در این گالری به نمایش درآمده است که مضامین عاشورایی را از دریچه نگاه این هنرمندان به نمایش می‌گذارند. زاویه نگاه هنرمندان به واقعه، از ترکیب عاطفه و احساس تا عشق و شوریدگی و تا حماسه را در بر می‌گیرد.

فصل عزا آمد و دل غم گرفت

در وهله اول ایده پیوند ابیات عاشورایی متناسب با نقش و قلم هر تابلو به چشم می‌آید. در بدو ورود اثر اکریلیک مرتضی اسدی را روی بوم می‌بینیم که در سال ۷۵ به نقش درآمده. نام اثر ماه بنی‌هاشم است. پسر ام‌البنین را می‌بینیم که در میانه زخمه‌های تیر و شمشیر و رد خون، دو دست بریده در میانه آب روان رو به وداع با این دنیای دنی می‌رود.

اثر بعدی را ایرج اسکندری با تکنیک ترکیب مواد روی تخته به نقش آورده است. شاه کربلا را درحالیکه علی اصغرش را به بغل گرفته گویی مینوی پروردگار با گل و مرغ به آغوش گرفته‌اند و از این دایره هرکه بیرون است اشقیا هستند.

حسین آمد به میدان و، علی‌اصغر در آغوشش / چو ابری، بر رخ ماهی، عبای شاه رو پوشش

لب خاموش او گوید، ز سوز دل حکایت‌ها /  ز بی‌تابی و بی‌آبی، سرش خم گشته بر دوشش...

تابلوی سوم که با رنگ روغن روی بوم کشیده شده را حسین یاقوتی با نام شام غریبان مهمان دیده‌ها کرده است. زنی در قاب در که با پرچم و علم احاطه شده چه تطبیق دقیقی دارد با این بیت از شاعر مرحوم آقاسی در رسیدن موسم عزا:

فصل عزا آمد و دل غم گرفت، خیمۀ دل بوی محرم گرفت

بر سر نی زلف رها کرده‌ای، با جگر شیعه چه‌ها کرده‌ای...

باقی آثار هم یک به یک روایتگر جای جای حماسه‌های دشت کربلاست.

راویانِ حماسه عاشورا با قلم و نقش به میدان آمدند

هنرمند نباید به حداقل‌ها راضی شود

در این میان عبدالحمید قدیریان با تابلوی طواف در این گالری حضور دارد که با رنگ روغن به نقش روی بوم درآورده است. پیکر مطهر صدچاک اباعبدالله ع را نور قدسی در میان گرفته و ملائک بر جان مطهرش طواف می‌کنند و چه خوش نشسته است با شعر محتشم کاشانی:

در بارگاه قدس که جای ملال نیست، سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند، گویا عزای اشرف اولاد آدم است

فرصت مغتنمی بود با استاد قدیریان درباره حال و هوای نمایشگاه و فرارسیدن ماه محرم به گفتگو بنشینیم. ایشان ماه محرم را فصل تغذیه روح برای شیعیان می‌داند و یکی از چیزهایی که می‌تواند جلوه زیباتر و پررونق‌تری به آن بدهد سیر کردن در آثار هنری است.

قدیریان درخصوص شیوه اجرای این نمایشگاه و حساسیت‌های برگزاری آثار دینی گفت: حوزه هنری طبق روال هر سال معمولا در این دوران نمایشگاهی از آثار عاشورایی بچه‌های قدیمی برگزار می‌کند که یک بازخوانی از آثار است و عمل پسندیده‌ای است. پسندیده از این جهت که  به عنوان کاری که تولید شده در انبار نماند و بیاید بیرون و دیده شود. من خودم مخصوصا این نمایشگاه‌ها را که می‌بینم از یک نظر خوشحال می‌شوم و از یک نظر هم نگران. از این نظر خوشحال می‌شوم که خب آثار دیده می‌شود و بعضی از آثار تولیدِ احساس می‌کند و باعث می‌شود مخاطب یک جلوه آسمانی پیدا کند و تطهیر شود. این، هم به نفع خود نقاش و هنرمند است و هم به نفع مخاطب اثر هنری که از اثر هنری بهره برده است. همچنین در این نمایشگاه با استفاده از شعر و سروده‌های شعرا، مخصوصا آن اثاری که شعرش با خود تصویر منطبق بود، تولید احساس می‌کرد و برای مخاطب یک ارتباط دلی برقرار می‌کرد.

اما یک نگرانی هم وجود دارد. نگرانی من اینجاست که ما به حداقل‌ها راضی بشویم. یعنی عاشورا که یکی از اصلی‌ترین عناصر حرکت‌ساز برای انقلاب بوده و هست و ان‌شاالله خواهد بود، به مرور زمان تبدیل بشود به یک نوستالژی و تبدیل بشود به یک یادمان و یادگار و یک آثار هنری از قدیم‌ها برای جدیدترها. یعنی یک چیزی که از آن هویت معنایی و مفهومی‌اش در اثر هنری دیگر تخلیه شود و چیزی دیده نشود. این نگرانی من است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha