به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، نخستین جلسه از این کارگاه ها که روز شنبه 23 اردیبهشت با حضور استاد سرهنگی برگزار شد، به بررسی انواع مصاحبه و شرایط گفت وگو با یک سرباز جنگ گذشت.
در ابتدای این کارگاه آموزشی که در تالار استاد طاهره صفارزاده برگزار شد، استاد مرتضی سرهنگی با بیان اینکه اساس کار جمعآوری تاریخ شفاهی مصاحبه است، انواع مصاحبه را نام برد و گفت: « ما ۴ نوع مصاحبه داریم. اول مصاحبه رو در رو که بهترین نوع مصاحبه همین مصاحبه رودرو است. دوم مصاحبه کتبی که سؤال را برای مصاحبه شونده میفرستیم و او کتبی جواب میدهد. سوم مصاحبه تلفنی است و آخرین نوع مصاحبه نشست خبری است.» به گفته مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در مصاحبه رودرو باید راوی را بشناسیم و دلیل مصاحبه را بدانیم. وقتی میخواهیم با یک سرباز مصاحبه کنیم، سرباز برای برگشتن به گذشته راحت نیست. برای همین از مصاحبه فراری است و کار ما را مشکل میکند. اولین کار ما قانع کردن سرباز برای صحبت کردن است. در اینجا مصاحبه یک بخش دارد. باید بدانیم این سرباز کیست؟ معمولاً سربازها میگویند ما کاری نکردیم. اینجا پایه کار تحقیق است. حتماً این سرباز را خوب بشناسیم. از خودش، خانوادهاش و شغلش اطلاعات کامل به دست بیاوریم. حتی بدانیم از چه رنگلباس، موسیقی و عطر خوشش میآید. براین اساس لباس بپوشیم و برایش هدیه بخریم.»
مصاحبه را تمرین کنید
نویسنده کتاب« همسفر شقایق» از بانوان نویسنده لبنانی خواست اگر در لبنان کتابی درباره فن مصاحبه وجود، بخوانند. وی توصیه جالبی هم کرد: «باید مصاحبه کردن را تمرین کنید. با مادر وحتی بچههایتان مصاحبه کنید. با تسلط باید از سرباز خاطره گرفت. در متن باید دنبال یک شروع خوب بگردید. خواندن داستان کوتاه خیلی کمک میکند. باید براساس مطالب فصلبندی کنید و شروع خوب داشته باشید. آلبرکامو داستانی دارد که اینطور شروع میکند: مادرم امروز مرد یا دیروز. اینطور شروع کردن به خواننده شک وارد میکند. در مصاحبه سؤال شفاف بپرسید، خوب گوش کنید تا مصاحبه شونده ترغیب شود. در نوشتن زندگی نامه سرباز نیاز نیست از کودکی شروع شود. خاطرات اسرا از نیم ساعت قبل از اسارت شروع شود. اینها در اسارت فرصت دارند به کودکیشان فکر کنند. موقع مصاحبه دچار استرس نشوید. در صحبتهای راوی غرق نشوید؛ در این صورت نمیتوانید جزییات را بپرسید. ما به جزییات نیاز داریم اما جزئیات مفید و لازم. گاهی جزییات آنقدر شاخ وبرگ پیدا میکند که چهره راوی اصلی گم میشود.»
غرق نشوید!
نویسنده مجموعه چند جلدی « جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» تجربه شخصیاش درباره مصاحبه شفاهی را اینطور تعریف کرد: «در جوانی با دکتر باهنر مصاحبه کردم، خیلی جوان بودم وایشان شخص بزرگی بودند و خیلی زیبا صحبت میکردند. یک سؤال پرسیدم و دکمه ضبط را فشار دادم. غرق ایشان شدم. وقتی صدای دکمه ضبط پرید به خودم آمدم. سؤال دوم را پرسیدم. باز غرق ایشان شدم. موقع پیاده کردن مصاحبه متوجه شدم که تنها ۲ سؤال پرسیدهام. باید هنر گوش کردن را یاد بگیرید. گوش دادن خیلی مهم است. خوب گوش کنیم تا بتوانیم سؤال دربیاوریم. ادب را رعایت کنیم. به این فکر کنیم که مصاحبه شونده باید از ما خوشش بیاید. او میخواهد حرفهایی را به ما بگوید که شاید به خانوادهاش نگوید. اگر بفهمد من بیتوجهام و برای صحبتهایش ارزش قائل نیستم کار سخت میشود.»
شوق نه شغل!
مرتضی سرهنگی اضافه کرد: « شما باید کارتان را دوست داشته باشید. این شغل شما نیست؛ این بخشی از تاریخ شماست. همه دنیا برای جمعآوری خاطرات سربازان مراکزی دارند. روسیه اتحادیه نویسندگان جنگ دارد. من در مسکو اینها را دیدم. شاید جوانترینشان یک سرهنگ بود. حتی در بوسنی و هرزگوین مرکزی وجود دارد. رفتم سارایوو و فهمیدم که اگر اینها خاطرات جنگشان را بنویسند در دادگاه لاهه بهعنوان جنایت کار جنگی محاکمه میشوند اما خاطراتشان را مینویسند و به زندان میروند! برای همین میگویم کار شما شغل نیست شوق است. همه دارایی زیر زمین نیست؛ بخشی روی زمین راه میروند. بخشی از دارایی سربازان جنگ هستند.»
مصاحبت قبل از مصاحبه
وی در ادامه گفت: « به مصاحبه شونده آرامش و اعتماد نفس بدهید و همدلی کنید. اگر کم حوصله شوید راوی میفهمد و دلسرد میشود. به راوی نشان دهید از چیزی که میشنوید لذت میبرید. مصاحبه را به مصاحبت تبدیل کنید. حتماً باتشکر او را همراهی کنید. سؤالهای مهم را اول نپرسید. اول مصاحبت کنید، ببینید راوی شما کجا راحت صحبت میکند، بپرسید کجا راحت است، در اتاقش یا در پارک؟ من اگر قرار است با یک ورزشکار مصاحبه کنم قطعاً با لباس ورزشی میروم اما با آن لباس نمیشود سراغ وزیر اقتصاد رفت. ممکن است با بعضی سربازها مواجه شویم که بگویند ما خاطره نداریم. چیزهایی بگویید که او بداند که شما چیزهایی در موردش میدانید.
سادهنویسی
استاد مرتضی سرهنگی در پایان به نویسندگان تاریخ شفاهی توصیه کرد: « ساده بنویسید. بگذارید نوشتهتان شور داشته باشد. در جنگ پای انسان در میان است. ادبیات جنگ عبوس نیست. حتما یک نکته خنده دار پیدا کنید. در مقدمه شرایط مصاحبه را بنویسید اما مبالغه نکنید؛ چون خواننده نمیپذیرد و شما شکست میخورید. انسانیترین بخش جنگ ادبیات اسارت است که به آن ادبیات اردوگاهی میگویند. شما وقتی بخش تلخ اسارت را میآورید یک بخش خنده دار بیاورید تا تعادل برقرار شود.»
انتهای پیام/
نظر شما