سمپوزیوم سینمای ملی به همت دانشکده هنر دانشگاه سوره و با همکاری معاونت پژوهشی این دانشگاه، روز دوشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۰ از ساعت ۸:۳۰ الی ۱۸:۳۰ طی چهار نشست به صورت مجازی در سامانه سیباد دانشگاه سوره برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در این همایش استادان دانشگاه، فعالان حوزه سینما و مسئولین فرهنگی سینمایی به عنوان سخنران و همچنین دکتر رامتین شهبازی و دکتر فرشاد عسگریکیا به عنوان دبیر همایش حضور داشتند.
در ابتدای جلسه دکتر محمدحسین ساعی، رئیس دانشگاه سوره، ضمن عرض سلام و خیر مقدم، به نقش تصاویر در زندگی کنونی اشاره کرد و گفت: در دنیایی که ما امروز در آن زندگی میکنیم، تصاویر دارای معنای استراتژیک هستند. در این دنیا هر چیزی که نتواند به تصویر تبدیل شود، باقی نخواهد ماند. یکی از حوزههایی که در تصویرسازی نقش بسیار جدی ایفا میکند، سینما است. رسانهای که نسبت به سایر رسانهها نقش مادری دارد. وی همچنین در خصوص هدف برگزاری سمپوزیوم افزود: هدف از برگزاری این سمپوزیوم، تبدیل ایدههای ایجاد شده به نوعی خودآگاهی تئوریک است. از طرفی ما در حال حرکت به سمت آیندهای هستیم که بسیار ناشناخته است. در چنین شرایطی باید ببینیم آیا در آینده نیز تعاریف امروز برای مباحثی چون سینمای ملی صدق خواهد کرد یا خیر. دکتر ساعی با اشاره به سخنی از شهید آوینی به طرح سؤالی در باب سینمای ملی پرداخت و گفت: آیا میتوانیم در سینمای ملی به جایگاهی برسیم که سینمای ایران دارای یک زبان بین المللی باشد؟
در ادامه فریدون جیرانی، کارگردان و فیلمنامهنویس، ضمن ارائه مطالبی دربارهی هویت و ملیت، به هویت سینمای ایران اشاره و بیان کرد: در ایران مردم از ندیدن محض به دیدن محض منتقل شدند. به محض اینکه سینما وارد ایران شد و مردم توانستند تصویر ببینند، رفتار و عمل جایگزین پندها و اندرزها شد و جامعه به سمت بازبینی ارزشها گام برداشت.
سپس دکتر علی روحانی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران، در خصوص سینمای ملی گفت: سینمای ملی برای کشورهای صاحب سینما همواره مورد توجه بوده است و ایران نیز دارای صنعت سینما است و باید این دغدغه را داشته باشد. نظریاتی هستند که بیان میکنند گسترش جهانی شدن از طرفی باعث تشدید نقش سینمای محلی میشود و این مسئله به تعبیری هویت خواهی جدید است.
وی همچنین در خصوص تعاریف سینمای ملی ادامه داد: ما در مطالعات سینمایی با تعاریف متعددی در خصوص سینمای ملی مواجهایم. عدهای زبان را عامل وجود سینمای ملی میدانند یعنی از زمانی که سینمای ناطق شکل گرفت، ملیتها معنا پیدا کردند.
سپس بیان کرد: سینمای ملی در خدمت ملت است. به این دلیل که ما در حال بازتولید یک حافظه جمعی هستیم و باید ببینیم سینما تا چه حد میتواند در بازتولید این حافظهی جمعی مؤثر باشد.
در دومین جلسه از سمپوزیوم دکتر اعظم راودراد، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران، ضمن تشکر از کانون فیلم و انجمن علمی سینما و معاونت پژوهشی دانشگاه سوره برای برگزاری این نشستها، اینطور آغاز کرد: تأکید من در حوزه سینما بیشتر بر روی مخاطب هست و مخاطب نقش مهمی در سینمای ملی دارد و باید دید رابطه مخاطب با سینمای هر جامعه چگونه است. در ادامه تأکید کرد مخاطب باید جذب فیلم شود و اگر سینمایی جذاب باشد مخاطب را جذب میکند.
راودراد با اشاره به اینکه سینماگران باید آگاهی کافی از علوم فلسفی، اجتماعی، جامعه شناسی و... داشته باشند، سؤالی را بیان کرد: آیا سینمای ایران تصویر درستی از جامعهی ایران نشان میدهد؟!
وی پاسخ سؤال خود را اینگونه بیان کرد: هم بله و هم خیر. پژوهش های زیادی در مورد سینمای ایران انجام شده است و در مجموع به این نتیجه رسیدند بعضی مسائل در جامعه وجود دارد که هیچ فیلم سینمایی راجع به آنها طرح نشده، اعظم راودراد گفت: موضوع طلاق در سینمای ایران اولویت دارد و مورد توجه قرار دارد، ولی در پژوهشهای جامعه شناسی و تحقیقهای میدانی، اهمیت موضوع طلاق رتبه ششم را دارد. مسائل اجتماعی در سینمای ایران قابل ردیابی است. برخی مسائل هم در واقع در سینما وجود ندارند.
در سومین نشست دربارهی موضوع «سینمای فرا ملی»، جابر قاسمعلی، فیلمنامهنویس، با توجه به صحبتهای سخنرانان پیشین و در باب موضوع جلسه به میزان معنادار بودن موضوع «سینمای فرا ملی» اینطور شروع کرد که معمولاً بحثهای کلیشهای مثل مدرن یا سنتی بودن جامعه ایران مطرح هست که بدون پیش فرض نمیشود گفت ما جامعه سنتی هستیم یا مدرن؛ به همین دلیل هم نمیشود سینمای ایران را ملی یا فراملی تصور کرد. در کل زمانی سینما به طور بینالمللی مورد توجه قرار میگیرد که در عرصه ملی و داخل کشور به صورت صنعتی و یک ساختار صنعتی شده درآید. در غیر این صورت این فرآیند جهانی شدن به جریان نخواهد افتاد و نمونههایی از فیلم و فیلمساز که مورد توجه جهانی قرار میگیرند بنا به تلاش فردی و شخصی هستند؛ مثل کیارستمی، اصغر فرهادی و ناصر تقوایی.
در نشست چهارم، منوچهر شاهسواری، تهیهکننده و مدیر عامل خانه سینما، در خصوص موضوع، سخنان خود را اینطور شروع کرد که زمانی که از سینما صحبت میکنیم در واقع از هنر، زبان، خرده فرهنگها و تاریخ یک ملت صحبت میکنیم. سینمای ملی از تحقیر مخاطب پرهیز میکند. اثر سینمایی که مخاطب در آن تحقیر شود یک اثر ملی نیست. سینما همراه با مخاطب و در ارتباط با مخاطب است که معنا پیدا میکند و جدا از آن معنایش کاهش پیدا خواهد کرد. سینمای ملی اجازه تحقیر هیچ بخشی از مقدرات تاریخی و فرهنگی را ندارد و از طرفی اجازه نقد جدی را دارد؛ این تعادل بین نقد و تحقیر نیازمند یک سیستم مدیریتی سینماست و بیرون از صنعت سینما قابل کنترل نیست. هر نوع تحقیری از جمله جسمانی، جنسیتی، فرهنگی و زبانی مانع شکلگیری سینمای ملی میشود و اگر بتوان یک مفهوم عمومی را عرضه کنیم در واقع یک سینمای ملی را خلق کردهایم.
دکتر حبیب احمدزاده، فیلمساز و استادیار دانشگاه هنر تهران، از تعبیر فرهنگی و اسلامی سینمای ایران سخن گفت. به عنوان مثال ما از مفاهیم فرهنگی و اسلامی به عنوان یک عمر کلی نمیتوانیم استفاده کنیم. به این دلیل که خیلی از اصول و تعابیر مورد توجه بخشی از جامعه هست در حالی که بخش دیگر آن را قبول ندارند. به بخش سینمای ملی ایران، بخشی با عنوان اسلامی اضافه شده. زمانی که تعریف درست و کلی از موضوعاتی مثل شهادت نداشته باشیم پس نمیتوان آن را به درستی به دیگران نشان داد. هر موضوع دیگری را میتوان مثال زد. دلیل اصلی نبود این تفکر درست، نداشتن مانیفست صحیح از آن است. اگر چهارچوبهای درست هر امر مشخص نشود باعث سوءبرداشت و به دنبال آن عدم پذیرش خواهد شد.
در پایان هر نشست به تمام سؤالات حاضران پاسخ داده شد.
انتهای پیام/
نظر شما