تقویت هویت ملی راهکار مهمی برای اقبال عمومی به هنرهای بومی و بازگشت این گونه از آثار هنری به چرخه مصرف جامعه است.
به گزارش ستاد خبری هفته هنر انقلاب؛ حسامالدین آرمان هنرمند بجنوردی، به بهانه هفته هنر انقلاب یادداشتی نوشته است که در ادامه میخوانید:
بیستم فروردین، یادآور عروج سید مرتضی آوینی، بهانهایست برای نکوداشت هنر، از آنگونه که او میاندیشید، دنبال میکرد و جان بر سر آن نهاد. اما در آستانه سی و سومین سالگرد شهادت او و هفتهای که به نام هنر انقلاب نامگذاری شده است، این مسئله که؛ رسالت هنر انقلاب چیست؟ ذهن را درگیر میکند. آیا فقط تکرار مفاهیمی صحیح و زیبا که کلیشهوار هرسال گفته و نوشته میشود و بعد به فراموشی سپرده میشوند؟ هنر متعهد، عدالتخواه، ظلمستیز و ... . واژگانی در یک نظام معنایی که در این سالها بسیار تکرار شده، اما گویی بروندادهای اجتماعی در جامعه ما، نشان از گسیختگیهای فرهنگی میان نسلها دارد. گرچه شایسته نیست تلاش اساتید و هنرمندان دغدغهمند را نادیده انگاشت، لیکن نگاهی میدانی در کف جامعه (هم از نوع حقیقی و هم مجازی)، چنین ایجاب میکند که باید بار دیگر شرایط را سنجید و طرحی نو در انداخت.
سخن بر سر کاربردی کردن هنر است و اینکه هنرمندان، تصمیمسازان، هنرآموزان و هنرجویان چگونه میتوانند هر کدام در جایگاه خود آنچه را فرا گرفتهاند به سوی کاربردی شدن پیش برند. از این جهت چند نکته را با هم یادآوری میکنیم؛
• کاربردی کردن هنر در فرم و محتوی؛ فرم و محتوی از جمله دوگانههایی است که نقش بسزایی در شکلگیری امر هنری بر عهده دارد. چنانچه بنابراین باشد که اثر هنری کاربرد ویژهای در زندگی روزمره داشته باشد و به عنوان کالایی که رفع نیاز (اعم از مادی و غیر مادی) میکند، به آن نگریسته شود، باید این مشخصه را هم در فرم و هم در محتوی متجلی کند، از راه بهکارگیری گونهها و ژانرهای مختلف هنری در شیوه زندگی معاصر (فرم) و نیز درک و مطالعه مضامین مورد علاقه یا مبتلا به جامعه (محتوی). جمع این دو منجر به خلق آثار شایسته و فاخر خواهد شد.
• تقویت هویت ملی؛ این امر راهکار مهمی برای اقبال عمومی به هنرهای بومی و بازگشت این گونه از آثار هنری به چرخه مصرف جامعه است. ناگفته پیداست که بدخواهان این مرز و بوم تلاش بسیاری در جهت تضعیف روحیات ملی آحاد جامعه داشتهاند و با انحراف و یا کتمان ارزشهای ملی، سعی بر ایجاد شکافهای عمیق فرهنگی در میان نسلها داشته و دارند.
• تأکید بر نقش حامیان هنر؛ دلالتهای تاریخی همیشه گواه بر این بوده است که آثار فاخر و جاودان بهوجود نیامدهاند مگر با حمایت افراد یا نهادهای حاکمیتی. مصور کردن شاهنامه در دربار پادشاهان که عموماً برای مشروعیتبخشی حکومت انجام میگرفت با هزینههایی هنگفت و برنامهریزی دقیق میسر میشد. بدین ترتیب زبدهترین افراد گرد میآمدند و دست به کار ساخت شاهنامهای مصور و فاخر میزدند (مثالی در هنرهای تجسمی).
• حضور حامیان قدرتمند سبب شکلگیری یک سازوکار و زنجیرهای منظم از الگوپذیری هنرمندان از یکدیگر میشود. در گذشته آثار فاخر هنری زمینهای مناسب و آماده برای تقلید شدن و متأثر شدن در فرم و محتوی از آثار هنرمندان پیشرو فراهم میآورد. یک هنرمند شاعر و ادیب (فردوسی) حماسهای میسرود، یک نقاش آنرا مصور میکرد (کمالالدین بهزاد) و سرانجام نقالانی بینام و نشان با فن بیان و حرکات و به کمک پرده نقالیشان موجب گسترش یک فرهنگ اصیل در پوستۀ بیرونی جامعه میشدند.
• بهرهگیری از ظرفیتهای جدید ارتباطی؛ با تحول چشمگیر شیوههای ارتباط در عصر حاضر، استفاده بهینه از این توانمندی، هم توسط هنرمند و هم مخاطبان امری حیاتی تلقی میگردد. بدین منظور تبیین شیوههای آموزش رسمی و صحیح استفاده از آن، توسط نهادهای سیاستگذار در حوزه آموزش هنر کاملاً ضروریست. همچنین یادگیری مبانی داد و ستد در فضای مجازی نقشی مهم در رونق چرخه بازار کسب و کار هنر ایفا میکند و حتی میتواند بر روی سبک و سیاق آموزش نیز مؤثر واقع شود. در این روزگار برخی از افراد با استفاده از این بستر و آموزش مهارتها و تواناییهایشان در شبکههای اجتماعی و با بهرهگیری از روشهای نسبتاً ساده شده فیلمسازی کسب درآمد میکنند.
• گالریهای هنری همیشه به عنوان یک بستر حقیقی از فضای کسب و کار هنر (بهویژه در هنرهای تجسمی) شناخته شدهاند. هر نمایشگاهی را میتوان به منزله یک رویداد (استارت آپ) منحصر بفرد در نظر گرفت. تشویق، ترویج و راهاندازی این اماکن در شهرها و از آن مهمتر ایجاد یک شبکه قوی میان آنها و نیز تقویت و ایجاد رابطه با گالریهای پایتخت و سایر کشورها، بهویژه همسایگان میتواند نقش بسزایی هم در اقتصاد هنر ایفا کند و هم به بسط گستره فرهنگ کمک کند.
• وجود قوانین بالادستی شفاف و پرهیز از دستوری و بخشنامهای عمل کردن؛ نهادهای سیاستگذار و تصمیمساز بهتر است با بهرهگیری از تجربه پیشکسوتان و توان و نیروی جوانان شروع به برنامهریزی دقیق و تبیین نقشهراه برای برگزاری رویدادهای هنری در سطح جامعه کنند و با اجرای دقیق برنامهها هم شور و نشاط را به هنرمندان و مخاطبان انتقال دهند و هم موجبات عمیقتر شدن اعتماد و وحدت میان هنرمندان، تصمیمگیران و مخاطبان را فراهم سازند. در این فقره حاکمیت با برنامهریزی صحیح و اجرای دقیق، همچون پدری مهربان رفتاری آگاهانه و در عین حال مشفقانه نسبت به فرزندانش دارد.
• در نهایت باید به نقش مؤثر ارتباط با دیگر جوامع و اقوام ایرانی در سرزمینهای اطراف اشاره کرد و بر اهمیت مشترکات فرهنگی فراموش شده تأکید ورزید. این ارتباط علاوه بر ایجاد رونق در کسب و کار هنر، نقش مؤثری در بارور کردن مبانی و ریشههای فرهنگی منطقه خواهد داشت.
امید است در آستانه ورود به قرن جدید، با تلاش و همدلی بیشتر و پرهیز از سطحیکاری و سیاستزدگی بتوانیم شاهد جهش بازار و اقتصاد هنر باشیم و دوباره به مسیر هنر ناب بازگردیم. در هفته نکوداشت هنر انقلاب، امیدوار به آغاز انقلابی در کسب و کار هنر در پهنه ایران بزرگ هستیم.
از چرخ به هر گونه همی دار امید/ وز گردش روزگار همی لرز چو بید
گفتی که پس از سیاه رنگی نبود/ پس موی سیاه من چرا گشت سفید (حافظ/ رباعیات)
انتهای پیام/
نظر شما