اسماعیل طلا
رمان «آتون نامه» داستان زندگی« اسماعیل خان سنگسری» معروف به اسماعیل طلا که سقاخانه صحن انقلاب حرم مطهر امام رضا (ع) و صحن عتیق به نامایشان معروف است. وی که از معاصران فتحعلی شاه بود، برای گذراندن خدمت سربازیاش عازم جبهههای نبرد ایران و روسیه در تبریز میشود. وی از طریق نامه با خواهرش زبیده خاتون و مادرش در ارتباط بوده است. در میان همین نامهها داستان برای ما بازگو و عیان میشود. محمد اسماعیل حاجی علیان دست به نوشتن رمانی درباره این شخصیت دوستداشتنی در تاریخ مشهد و حرم امام رضا(ع)زده است. زندگی این سردار و اوضاع ایران در آن دوران پرآشوب، محور این رمان حماسی است. لحن و بیان نامهها تاریخی است، اما قصه به جهت تاریخی بودن از جذابیت و کشش لازم برخوردار است. این کتاب برگزیده بخش داستان هجدهمین دوره جشنواره قلم زرین و برگزیده نخستین جایزه داستانهای حماسی است، توسط انتشارات سوره مهر چاپ شده است.
دوشنبههای ادبی
در این نشست که به همت مرکز آفرینشهای ادبی و با حضور علاقهمندان به ادبیات برگزار شد؛ حمید بابایی با بیان اینکه دوام و قوام ادبیات بسته به همین جلسات است؛ اضافه کرد: هنرمند و نویسنده در یک محفل و یک شبکه معنا پیدا میکند. شبکهای از مخاطب، منتقد فضای ادبی. تلاش میکنیم این جلسات تداوم پیدا کند. در نظر داریم دوشنبههای ادبی منحصر به کتابها و نویسندههای مرتبط به حوزه هنری نشود و تمام طیفها را شامل شود.
وعده گاه
محمد اسماعیل حاجی علیان نویسنده کتاب آتون نامه که تابه حال ۲۲ کتاب در ژانرهای مختلف منتشر کرده است دربارهایده نگارش کتاب گفت: در دوران بچگی که با مرحوم پدرم به مشهد میرفتیم همیشه میگفتیم اگر همدیگر را گم کردیم وعده گاهمان سقاخانه اسماعیل طلایی باشد. پدرم میگفت: اسماعیل طلا همشهری ما و حواسش به ما است. این در ذهنم مانده بود که این همشهریمان را پیدا کنم. خیلی دنبالش گشتم متأسفانه ما مستندنگاری خوبی نداریم و به سختی میشود در تاریخ رد کسی را پیدا کرد. سال دوم تحقیقاتم فهمیدم ۲ اسم در تاریخ وجود دارد: اسماعیلخان دامغانی و اسماعیلخان سنگسری. شک کردم نکند این دونفر یکی هستند. بعداً فهمیدم چون تولیت مولودخانه قاجار در دامغان بر عهده پدرشان طالب خان بوده، به این واسطه برخیایشان را دامغانی هم مینامند. ۶ ماه طول کشید تا اطلاعاتم را درباره اعضای خانوادهاش کامل کنم. در محلهای به نام طالب آباد که خانواده طالبخان آباد کردهاند پرس و جو کردم. خیلی شباهت بین من و اسماعیل طلایی وجود داشت. یک جور سیرزندگی او با من یکی بود. خیلی با هم یکی شدیم و این شباهتها برای درک بهتر خیلی کمک کرد. تحقیاتم همزمان با رویداد داستان حماسی شد. به پیشنهاد زنده یاد سعید تشکری تصمیم گرفتم یک کار حماسی مجزا انجام دهم. طرح را فرستادم و پذیرفته شد. نسخه اولیه در شش ماه نوشته شد و خوشبختانه توانست نظر داوران را جلب کند.
وجه تسمیه
به گفته حاجی علیان تحقیقات قبل از نگارش آتون نامه حدود چهار سال طول کشیده است. ازوی درباره دلیل نامگذاری این رمان با عنوان آتون نامه سؤال شد، وی توضیح داد: کلمه آتون را در رستم التواریخ پیدا کردم آتون به زنی میگویند که به دختران بافتنی، سوزندوزی و تزئینات زندگی زنانه را آموزش میداده است. خواهر اسماعیل، زبیده خاتون آتون بوده است. نامهها و مراسلاتی که بین اسماعیل و خواهرش رد و بدل شده یعنی «آتون نامه» را به عنوان نام رمان انتخاب کردم.
نامهنگاری
سؤال یکی از حضار درباره استفاده از تکنیک نامهنگاری در نگارش کتاب بود. نویسنده کتاب با اشاره به اینکه در این کتاب جنگ ایران و روسیه را روایت میکند، اضافه کرد: برای روایت کردن این زمان باید خیلی بیش از این مینوشتم، نامهنگاری حربهای برای روایت کردن اتفاقات ده ساله بود. ما جزء اولین اقومی هستیم که چاپار داریم. البته این چاپارها در اختیار اعیان و اشراف بوده است. ضمن اینکه این فرد در رزم است من وظیفه روایتگری جنگ را هم دارم اسماعیل زمانهایی که فرصت میکند نامه بنویسد. هربار هم اشاره کردم کسی آمده یا به شهری که جدید است رسیدهاند، تا نامهها منطق داشته باشد.
احیا زبان
از این نویسنده درباره زبان نگارش کتاب پرسش شد، اسماعیل حاجی علیان با بیان اینکه من خیلی از کتابهایی را که درباره این مقطع زمانی و جنگ ایران و روس نوشته شده بود، را مطالعه کردم، ادامه داد: برای اینکه به این نثر برسم کمی مشاقی کردم. اوایل نوشتن جدیام تاریخ بیهقی را یکبار رونویسی کردم. برای مشی نگارش نامهها، از کتابهایی مثل «منشآت قائم مقام» بهره بردم.. برای اینکه یاد بگیرم چطور میشود این نثر را ادامه داد. اما از لحاظ فنی اسماعیل چون درباری نیست از آن نثر زیبا و فخیم قائم مقام فاصله گرفتم. یکی از بزرگترین دستاوردهای قائم مقام این بود که زبان اداری ما را به زبان دیگری سوق میدهد. زبان نثر قجری بخش عمدهاش مدیون قائم مقام است.حاجی علیان صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: سال سوم تحقیقات فهمیدم منشأت قائم مقام هدف من است و باید از این زبان استفاده کنم. من همیشه سختترین راهها را انتخاب میکنم واز روز اول هم یکی از دلایل نوشتنم احیای زبان بوده است. یک باری را روی خودم احساس میکردم که باید این کار را انجام دهم. برای همین تأکید داشتم روی این زبان که امروزی نباشد و زبان واسط باشد و به گذشته ارجاع داشته باشد. لااقل من هم چند کلمه به زبان فارسی اضافه کنم و اگر نمیتوانم چند کلمه خلق کنم چند کلمه را زنده کنم.
رمان زنانه
حمید بابایی در پایان نشست به دلایل انتخاب این کتاب گریزی زد و گفت: بسیاری از دوستان نویسنده گلایه دارند که ما بهترین کتابهایمان را توسط انتشارات سوره مهر منتشر کردیم اما متأسفانه خوب دیده نشدند. آتون نامه هم از آن کتابهاست که باید بهتر و بیشتر از این دیده میشد. من این کتاب را خیلی دوست داشتم.آتون نامه یک رمان کاملاً زنانه است و کسی که باعث حرکتهای اساسی میشود خواهراسماعیل زبیده خانم است. خواهری که جای دایی و پیر رهنما را برای اسماعیل گرفته است.اما چرا اتون نامه برای اولین نشست دوشنبههای ادبی انتخاب شد؛ آقای حاجی علیان تجربه نگارش در حوزههای مختلف را دارد میخواستم شما با نویسندهای مواجه شوید که پرکار است وجهانی دارد که میتواند با شما تقسیم کند و خساستی هم در یاد دادن ندارد. شما به عنوان نوقلمها خیلی خوب است که متنهایی با نثرهای متفاوت را بخوانید. برای نوشتن داستانهایتان تحقیق کنید سفرنامه سیاحها را بخوانید. اینها نکتههای مهمی است که کمک میکند اتمسفر سوژه را در بیاورید و آن دوره زمانی را بشناسید و تنها راهش هم مطالعه است.
نظر شما