۱۴۰۲.۰۳.۳۱

چهارمین ویژه‌برنامه «ساعت نقد» که از سوی مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری برگزار می‌شود به نقد و بررسی کتاب شعر «می‌شناسمت»، سروده محمد غلامی اختصاص داشت. این اثر که سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است، مجموعه شعری کلاسیک با اشعار غزل است.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در این جلسه که با حضور سید مهدی موسوی، زهیر توکلی، فریبا یوسفی و محمد غلامی، خالق کتاب «می‌شناسمت» برگزار شد، محمد غلامی با اشاره به اینکه «می‌شناسمت» اولین مجموعه شعر اوست، اظهار کرد: شعر و شاعری را به شکل جدی از سال ۱۳۸۵ شروع کردم و بعد از سرودن چند شعر، متوجه شدم که می‌توانم در این هنر، آفرینش‌های بیشتری داشته باشم. غزل‌هایی سرودم و در محافل ادبی استان قم مثل جلسات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جلسات استاد مجاهدی شعرخوانی کردم و اشعارم مورد نقد قرار گرفت.
شعر طنزم بهتر از شعر جدی است
غلامی ادامه داد: بعد از سرودن شعر جدی، به شعر طنز رو آوردم و به گفته برخی افراد شعر طنزم بهتر از شعر جدی‌ام است.
این شاعر با بیان اینکه یک مجموعه شعر طنز دارد که دوست دارد آن را نیز به چاپ برساند، غزل «تقدیر» را برای حاضران در نشست خواند.
زبان شعر قابل دفاع اما یکنواخت است
در ادامه سید مهدی موسوی، درباره «می‌شناسمت» گفت: این مجموعه، زبان نسبتا شسته رفته و قابل دفاعی دارد. این اثر، زبان نرم، خودمانی و صمیمانه‌ای دارد و به لحاظ زبان شعر و در حجم پنجاه غزل قابل قبول است.
وی اظهار کرد: این کتاب با اینکه به لحاظ سلامت زبانی قابل دفاع است اما به لحاظ شگرد زبانی مثل تکرار، ایجاز، ترکیب‌سازی که به زبان رنگ و لعاب می‌دهد، از ظرفیت موجود استفاده نکرده است. علی رغم سلامت زبان، در حیطه زبان و ساختار دستوری شعر، لغزش وجود دارد؛ به طوریکه کل غزل احساس نسبتا یکنواختی به ما منتقل می‌کند که شاید علت این امرعدم استفاده شاعر از عینیت‌گرایی بوده که شاعر را با ذهنی گرایی و کلی گویی به آفت تکرار رسانده است.
این منتقد افزود: در بحث موسیقی که دومین مصداق صورت شعر است، تنوع وزنی خوبی وجود دارد و غزل‌ها در اوزان مختلفی سروده شده‌اند اما در عین حال سرزندگی و تپش کافی از شعرها احساس نمی‌شود و این مسئله بیش از موسیقی، مربوط به زبان شعرهاست. تنوع قافیه، تضادها و سجع‌ها و مواردی از این دست که در حیطۀ موسیقی معنوی شعر هستند نیز در اشعار دیده می‌شود.
ضرورت دقت در پرداختن به موضوعاتی که عینیت بیشتری در جامعه دارند
وی ادامه داد: با اینکه شاعر از وزن‌های مختلف استفاده کرده و این امر روح حاکم بر زبان شعر است اما کلی گویی و ذهنیت گرایی بر شعرها غلبه یافته و باعث شده احساس تنوع موسیقی نداشته باشیم. غلامی در رصد سوژه و پرداختن به موضوعاتی که عینیت بیشتری در جامعه دارد باید دقت کند تا این تنوع بیشتر شود و مخاطب لذت بیشتری ببرد.
قوت شعر غلامی در عاطفه شعر است
این منتقد قوت شعر غلامی را در عاطفه شعر وی معرفی کرد و افزود: اکثر شعرهای «می‌شناسمت» زمینه و موضوع عاشقانه دارد و به نوعی با احساس غم، رنج، حسرت و گاه ناامیدی همراه است و این‌ها حسی است که این کتاب به مخاطب القا می‌کند و باعث شده کل آثار یکنواخت به نظر برسد.
وی ادامه داد: معتقدم محمد غلامی در کتاب «می‌شناسمت» از ظرفیت تخیل و صور خیال خوب استفاده کرده، هرچند می‌توانست در این زمینه هم دست به آشنایی‌زدایی بزند و با ترکیب استعاری که می‌سازد به عرض و طول جهان بیفزاید.
موسوی اظهار کرد: در بحث اندیشه یا سیرت شعر هم پیشنهادم به محمد غلامی این است که چون قالب غزل حساس و زودرنج است و برای شاعران حرف جدید زدن در غزل بسیار سخت است، در حوزه سوژه‌یابی و رصد موضوعات و سپس پرداختن به آن تامل بیشتری داشته باشد تا از حس یکنواختی در مضامین رها شود.
این منتقد اتفاق خوشایند شعر محمد غلامی را در اشعاری دانست که انسان را به فکر وا می‌دارند و تاکید کرد: تنوع زبانی و واژه‌هایی که عینیت بیشتری دارد میتواند شعر را شیرین‌تر کند.
شعر سیر و سلوک دهنده است
زهیر توکلی که دیگر منتقد حاضر در این جلسه بود بیان کرد: مشکل بنیادین این است که توقعمان از شعر محدود است به دانستن وزن و قافیه و استعاره و تشبیه و چند تکنیک، که نهایتا غزلی شکل بگیرد، اما این توانایی در بهترین حالت برای شاعرانی در سطح متوسط است، برای خلق اثری خوب باید کاری انجام داد که بعدها با خود بگوییم اگر آن زمان این کار را نمی‌کردم دیگر هیچوقت این اتفاق نمی‌افتاد. در شعرهای محمد غلامی هم همینطور است؛ او در یک شعر ترس خود را کنار گذاشته و اتفاقا این امر طراوت زیادی به شعرش بخشیده است.
وی با تاکید بر اینکه غلامی می‌توانست سهل‌گیری را در شعر خود کم کند، گفت: شما متولد سال ۱۳۴۲ هستید و شعر گفتن را دیر آغاز کرده‌اید و همینقدر جسارت هم خوب است. سیر تکاملی شعرها در کتاب «می شناسمت» کاملا واضح است البته به نظر من شعر چیزی است که سیر و سلوک دهنده است و اگر انسان موحد باشد آنچه رشد دهنده است از سوی خداوند به بنده عطا می‌شد.
این منتقد خواندن آثار منوچهر نیستانی و حسین منزوی را به محمد غلامی پیشنهاد داد و تاکید کرد: شما در هر شعری که تحت تاثیر شاعری بودید، سهل‌گیری‌ها در آن شعرتان کمتر بوده است.
روی سازه‌های فرمی بیشتر کار کنید
وی خطاب به غلامی گفت: روی سازه فرمی بیشتر کار کنید و وقتی از یک سازه فرمی استفاده می‌کنید آن را گسترش دهید و به اصطلاح رمق آن را بگیرید. من معتقدم با خواندن اشعار یک شاعر کم کم قصه و درد به واسطه شعر برای مخاطب مشخص می‌شود و شعری که نتواند این امر را منعکس کند شعر کاملی نیست.
فریبا یوسفی نیز در بخش دیگر این جلسه گفت: غلامی در هر غزل از «می‌شناسمت» به سمت بهترشدن قدم برداشته وعموما شروع شعرها و بیت‌های آغازین هر غزل قوت بیشتری دارد و هرچه به سمت ابیات پایانی می‌رویم گویا شاعر می‌خواهد فقط شعر را تمام کند. شاید علت این باشد که شعرها بر جوشش بنا شده‌اند بنابراین در موقعیت‌های کوششی بیشتر با شتاب و بی‌حوصلگی ادامه یافته‌اند.
وی با تاکید بر اینکه توجه به نکات فنی باعث قوی‌تر شدن شعر می‌شود اظهار کرد: کتاب اول نمی‌تواند برای یک شاعر چندان ملاک ارزیابی باشد و از آنجا که آثار بعدی سیر پیشرفت شاعر را مشخص میکند امیدوار هستیم در آینده شاهد انتشار دیگر اشعار و مجموعه شعرهای ایشان با شکلی کامل‌تر باشیم.
محمد غلامی نیز در پایان این جلسه اذعان کرد: من چندان شیفته و واله آثارم نیستم و نقص فنی اشعارم را می‌پذیرم. گاه یک غزل را در نیم ساعت و گاه در دو ساعت سروده‌ام لذا نمی‌توانم بگویم که شعرم بی‌نقص است. شعرهایم در «می‌شناسمت» بیشتر شکل جوششی بوده و امیدوار هستم با بیان این نکات در آثار بعدی‌ام بهتر شوم و شعرهای بهتری بسرایم.
انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha