۱۴۰۲.۰۲.۱۲

حمید مبشّر شاعری از دیار سنایی غزنوی، یکی از شاعران نسل دوم ادبیات مهاجرت افغانستان در ایران ‌است. از کودکی، آوارگی، رنج و مشقت را مشق کرده و دشواری های مهاجرت از بی مدرکی و اشتغال به کارهای سخت تا گذران در اردوگاه را به خاطر دارد . مبشر از بهترین‌های شعر مهاجرت محسوب می‌شود که چندین کتاب شعر منتشر کرده و قرار است پنجشنبه، 14 اردیبهشت مراسم نکوداشت او در حوزه هنری برگزار شود. به همین بهانه به گفت و گو با او پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

خانواده‌ای ادیب

حمید مبشر در یک خانواده شاعر و نویسنده در شهر غزنی ،شهری در مرکز شرقی افغانستان به دنیا آمده است. از دوران کودکی‌اش اینطور یاد می‌کند: پدرم شاعر و نویسنده بود . از زمانی که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم با فضای شعر آشنا بودم. در منزل ما همه جور کتابی درباره شعر و ادبیات وجود داشت. بیشتر محیط منزلمان مذهبی و شعرها در وصف ائمه بود. در چنین فضایی اولین شعر که سرودم یک شعر مذهبی بود.

جنگ و کودکی

جنگ‌ در افغانستان دنیای قشنگ کودکی خیلی از کودکان این سرزمین را خراب کرد. مبشر از آن روزها اینطور یاد می‌کند: خردسال بودم که پدرم ترور شد و کمی بعد مادرم هم فوت کرد. شهر ما منطقه جنگی بود. من هم مجبور شدم سال ۷۱-۷۲ با بسیاری از سکنه به پاکستان و ایران مهاجرت کنم.

قصه ظهر جمعه

مبشر در ابتدا ساکن شهر اصفهان می‌شود به گفته این شاعر اصفهان محیط مساعدی برای کارهای فرهنگی بود. هرچند درحلقه های ادبی نبودم اما کتابهای ادبیات و مجله و نشریاتی چون سروش و کیهان و بچه‌ها را می خریدم و مطالعه می‌کردم. آن زمان برنامه رادیویی هم برایم خیلی جالب بود، یکی از این برنامه‌ها «قصه ظهر جمعه» با صدای« رضا رهگذر» بود. آنقدر این برنامه را با علاقه گوش می دادم بعد از حدود ۲۰ سال صدایش هنوز در گوشم است.

قم و حلقه‌های ادبی

حمید مبشر با مهاجرت به قم رسما وارد حلقه‌های ادبی و جلسات در اداره ارشاد و حوزه هنری می‌شود. نتیجه این ورود جدی به عرصه شعر ۲ مجموعه شعر«روایت تاریک غزل» و« در گزیده ادبیات معاصر »است. سومین مجموعه شعر این شاعر هم زیر چاپ است.

مجال شعر

این شاعر مهاجر افغان با شاعران افعانستانی  از جمله استاد « محمد کاظم کاظمی»، استاد« ابوطالب مظفری"  ارتباط دارد و  از دوستانش هستند. با لحن غمگینی از شعر افغانستان می‌گوید: در افغانستان دیگر مجال برنامه‌های ادبی نیست. قبلا تابستان‌ها به مزار شریف وهرات می ‌رفتم. قبلا در کابل انجمن قلم و تجمعات شعری خیلی خوبی بود. تمام مطالعات من در زمینه شعرافغانستان درفضای مجازی است. در فیس بوک با شاعران افعانستان در سراسر دنیا ارتباط دارم آنهایی که به اروپا و کشورهای دیگر مهاجرت کردند و آنهایی که در کابل هستند ارتباطاتی داریم و تبادل نظر می کنیم.

شباهت شعر ایران و افغانستان

به گفته حمید مبشر علاوه بر زبان فارسی که  زبان مشترک بین شاعران ایران و افغانستان است وجه شباهت دیگر شعر ایران و افعانستان شباهت موضوعات است. مردم  دو کشور مسلمان هستندو  در موضوعات دینی هم اشترکاتی دارند. قسمت دوم مشترکات مقاومت وجهاد است. فرهنگ جهاد و مقاومت هم درایران هم در افعانستان بوده است. الان هم شاعرانی هستند که درباره جهاد و شهادت شعر می‌گویند.

دیدار با رهبری

حمید مبشر از شاعرانی بود که امسال ماه رمضان در دیدار شاعران و اساتید ادبیات فارسی در محضر رهبر معظم انقلاب حضور داشت. تعریف می‌کند: من توفیق داشتم دوبار در این محفل حضور داشته باشم. این فرصت خیلی خوبی برای هر شاعری است.  امسال نوبت شعر خوانی به من نرسید. اما سال ۹۲ شعری درباره بهار  خواندم. هرچند شعرهای بهتر و قوی تری داشتم.اصطلاحات افغانستانیاز این شاعر سوال می کنیم که چرا در شعرهایش اصطلاحات افغانستانی به کار نمی‌برد؟ پاسخ می‌دهد:« ما مدت زیادی در افعانستان نبودیم و از بچگی به ایران آمدیم. تحصیلات ما در ایران بوده است. ما با ادبیات رسمی در ایران آشنا شدیم . کسی که در افغانستان زندگی نکرده باشد ناخودآگاه نمی تواند اصطلاحات را در شعرها و گفتارش به کار ببرد. مثل ایرانی که در محیط غیر ایرانی بزرگ شده باشد.

بیماری حمید مبشر

چند سالی است که درگیر مشکلات کلیوی شده است و  دیالیز می شود. از حال و روز این روزهایش می‌گوید: وضعیت خوبی ندارم بزرگترین مشکل من معیشت است نه درآمدی دارم  و نه حقوق از کار افتادگی. با در آمد مختصر و کمک مردم روزگار می گذرانم. قبل از بیماری ویراستار بودم که  بعد از بیمار شدم از دستم رفت. مریضی هزینه دارد. یک روز درمیان دیالیز می‌شوم  هرچند برخی داروها را  در بعضی بیمارستان رایگان می دهداما بقیه را باید  از بازار تهیه کنم.

خداحافظی

 از این شاعر خاطرات زیادی از باخورد شعرهایش دارد تعریف می‌کند:« چند ماه پیش که برایم حادثه ای پیش آمد و به کما رفتم، احساس می کردم دیگر زنده نمی مانم . در فیس بوک شعری گذاشتم به نام« شعر خداحافظی» آن شعر بین دوستان در سراسر جهان غوغا به پا کرد. خیلی از دوستان فکر کرده بودند من به راستی قرار است بمیرم !!

مراسم نکوداشت سه دهه فعالیت ادبی «حمید مبشّر» و با همکاری مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری و عمارت بلخ با عنوان « شرح آیینه» برگزار می‌شود». این برنامه با حضور اهل فرهنگ افغانستان و ایران از ساعت 16 تا 18 پنج‌شنبه 14 اردی‌بهشت 1402 در سالن مهر حوزه هنری، واقع در تقاطع خیابان سمیه و حافظ تهران برگزار خواهد شد و حضور همه علاقه‌مندان به فرهنگ، هنر و ادب در آن آزاد است.

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha