شاهنامه چه ظرفیتی برای پرداخت هنری و تولید تئاتر دارد؟ به عبارتی دیگر چرا سراغ شاهنامه رفتید؟
شاهنامه برای من فقط یک متن ادبی نیست؛ جهانِ زندهای است که در آن انسان، در مرز میان تاریکی و روشنایی، مدام در جستوجوی معناست. از نخستین مواجههام با شاهنامه فردوسی، حس کردم این خردنامهای عظیم میتواند بستری باشد برای گفتوگو با انسان امروز «هیولاکُش» سومین تجربه من در بازخوانی شاهنامه است و حاصل تلاشی است برای دیدن اسطوره با چشمی امروزی.
موضوع «هیولاکش» به کدام داستان از شاهنامه میپردازد؟
نمایش از داستان گشتاسپ الهام گرفته؛ بخشی که در آن قهرمان برای اثبات شجاعتش، با هیولایی کوه سقیلا و گرگ بیشه یک فاسقون روبهرو میشود.
نمایش چطور توجه مخاطب امروزی جذب میکند؟
با حفظ جوهر شاعرانه شاهنامه، سعی کردیم روایت را به زبان تئاتر امروز نزدیک کنیم. از فرمهای فیزیکال، موسیقی زنده، و تصویرسازیهای ویدئویی استفاده شده تا مفاهیم به شکلی حسی منتقل شوند. تماشاگر نهفقط بیننده، بلکه شریک در تجربه درونی قهرمان است.
درباره شکل اجرایی نمایش بفرمایید. مخاطب چه طراحی از«هیولاکش» شاهد خواهد بود؟
نمایش بر پایه ترکیب بازی فیزیکی، روایت، و تصویر شکل گرفته است. صحنه بهگونهای طراحی شده که میان واقعیت و خیال در رفتوآمد است. نور و حرکت، به جای دکور سنگین، فضا را میسازند. جمعی از بهترینهای تئاتر مشهد در این پروژه همراه من هستند و هرکدام سهمی خلاقانه در شکلگیری جهان اثر داشتهاند.
«هیولاکُش» تلاشی است برای عبور از روایت صرف و رسیدن به تجربههای جدید بصری این اثر در طراحی لباس، نور و در ارائه بازیگری اثری متفاوت و قابل تامل است.
این نمایش ویژه چه گروه سنی و مخاطب است؟
مخاطب اصلی ما نوجوان و جوان است؛ نسلی که در حال کشف هویت و معناست اما زبان و تصویر اثر طوری طراحی شده که برای مخاطب بزرگسال هم، لایههای عمیقتری در خود دارد. ما تلاش کردیم پلی بسازیم میان جهان اسطوره و ذهن معاصر.
این نمایش چه دستاوردی برای مخاطب نوجوان و جوان دارد؟
شاهنامه همیشه کتاب آموز پهلوانی بوده — نه در شمشیر و زور، بلکه در منش و خرد. و به خصوص عشق به وطن و ایثار در این راه در «هیولاکُش»، ما مخاطب را به درون همین مفهوم دعوت میکنیم: شجاعتِ مواجهه با خویشتن و عشق به وطن و نام ایران. این نمایش میتواند برای نوجوانان و حتی بزرگسالان تلنگری باشد برای بازاندیشی در مفهوم قدرت، ایمان و انسانیت و وطن پرستی.
عنوان «هیولاکُش» بر چه اساس انتخاب شده؟
عنوان در ظاهر ساده است، اما در دلش تناقض دارد. «کُشتن هیولا» در این نمایش، استعارهای از شناخت و رهایی است. قهرمان ما نمیخواهد نابود کند، بلکه میخواهد بفهمد. همین چرخش معنایی، هستهی اصلی اثر است.
بیشتر بخوانید:
نظر شما