به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب، نمایش «راد ۱۳» تازهترین تجربه نمایشی گروهی جوان است که با الهام از خاطرات شهید بهنام محمدیراد، نوجوان ۱۳ ساله خرمشهری، نوشته و روی صحنه رفته است. فریده حبیبی وطن نویسنده و کارگردان این اثر در گفتوگویی درباره ایده، روند شکلگیری و اجرای نمایش توضیح میدهد.
ایده اولیه نمایش از کجا شکل گرفت؟
من یک فراخوان برای جشنواره خرمشهر دیدم. یکی دوتا فیلنامه هم نوشته بودم اما ثبتش نکردم؛ همیشه فکر میکردم نوشتن نمایشنامه دفاع مقدس سخت است. به ذهنم رسید جستوجویی کنم. اولین چیزی که در جستوجوهایم پیدا کردم، نام بهنام محمدیراد بود؛ نوجوانی که در ۴۵ روز مقاومت خرمشهر نقش فعالی داشت. خاطراتی از او خواندم؛ اینکه چطور نارنجک از دشمن میگرفته، کنسرو تن ماهی میآورده یا به دلیل تسلط به زبان عربی اطلاعات مهمی از عراقیها منتقل میکرد. همین موضوع مبنای نوشتن نمایش «راد ۱۳» شد.
داستان نمایش بر چه پایهای بنا شده است؟
دراماتورژی نمایش از دل واقعیتها آمده، اما با شخصیتهایی ترکیبی روایت میشود. مثلاً شخصیت سمیره، دختری است که برای آوردن وسایل، لباس مردانه میپوشد و به شهر بازمیگردد. در طول نمایش ما بهنام را مستقیم نمیبینیم، فقط دربارهاش میشنویم و در پایان پیکرش روی صحنه دیده میشود. در کنار او شخصیتهای دیگر مثل کوروش، داریوش و فرمانده حضور دارند که همگی برگرفته از فضای مقاومت ۴۵ روزه هستند. شخصیت فرمانده از ابتدا در جریان ماجرای سمیره است و نوعی نگاه مراقبانه به او دارد. در طول کار، به دلیل کمبود بازیگر، برخی نقشها بهصورت اپیزودیک عوض شدند. همین ویژگی باعث شد ریتم نمایش متفاوت شود.
پیش از این کجا اجرا داشتهاید؟
ما پیش از این ۹ شب در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران اجرا داشتیم. روز نهم اجرای ما مصادف شد با حمله اسرائیل که نمایش متوقف شد. تماشاگران شامل خانواده، دوستان و حتی مخاطبانی از قشر خاکستری بودند. واکنشها مثبت بود، چون نمایش هم بار تراژیک دارد و هم لحظاتی کمدی. این ترکیب به جذب مخاطب کمک کرد.
از نظر امکانات صحنه و موسیقی چه شرایطی داشتید؟
گروه ما کاملاً مستقل کار میکند و تهیهکنندهای پشت کار نیست. بازیگران بیشتر از کرج، ساوه و مناطق دیگر میآمدند و هزینهها بالا بود. در ذهنم طراحی صحنه مفصلتری داشتم، اما نشد. با این حال، دوستیها و همکاریهای شخصی به ما کمک کردند. موسیقی زنده و نواهای جنوبی هم به اجرا اضافه شد.
درباره ترکیب بازیگران بگویید.
نمایش پنج بازیگر دارد. این بچهها هنرجویان بازیگری بودند که آنها را انتخاب کردم و کار کردن با آنها آسان بود. من نقش مادر را بازی میکنم که تنها در صحنه ۱ و ۶ حضور دارم. به دلیل نیافتن بازیگر مناسب، خودم این نقش را بازی کردم. بنده پیش از این هم سابقه بازیگری داشتم.
بازخورد مخاطبان چگونه بود؟
در ۹ شب اجرای قبلی حدود ۱۲۰ نفر مخاطب داشتیم. بعضیها میگفتند دنبال کار شادند، اما وقتی نمایش را دیدند، ارتباط برقرار کردند. ما سعی کردیم تلخی شهادت و جنگ را با لحظاتی کمدی ترکیب کنیم تا برای مخاطب قابلتحملتر باشد.
فرایند نوشتن نمایشنامه چطور بود؟
نگارش متن در ماه رمضان انجام شد. شبها بعد از افطار تا سحر مینوشتم و ظرف بیست روز نمایشنامه آماده شد. تمرینها هم نهایت یک ماه و نیم طول کشید تا به اجرا رسید.
از فعالیتهای بعدیتان هم بگویید.
هماکنون روی نمایشی کمدی کار میکنیم که انتخاب گروه بوده است. همچنین خودم مشغول نوشتن متنی درباره هوش مصنوعی هستم و میخواهم هم مزایا و هم آسیبهای احتمالی آن را در آینده بررسی کنم.
وقتی داستان شهید بهنام محمدی را خواندم، تصمیم گرفتم نمایشنامهای بنویسم که یادش زنده بماند. با خدا معامله کردم که حتی اگر نمایش دیده نشود، نیت من ثبت بخشی از آن فداکاریها باشد. آرزو دارم این کارها بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند تا جوانانی که زحمت میکشند و از راههای دور میآیند، دیده شوند.
نمایش «راد ۱۳» تا ۲۵ مهرماه هر روز ساعت ۱۹ در تماشاخانه ماه حوزه هنری میزبان مخاطبان است.
نظر شما