به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، آیین اختتامیه پنجمین جشنواره داستان کوچک ایرانی با نشست نقد و بررسی کتاب «بچههای داچ سیتی» به همت باشگاه ادبی بانوی فرهنگ عصر دوشنبه یکم اردیبهشت ماه در سالن صفار زاده حوزه هنری برگزار شد.
تجربه طنز در کنار خیریه فرهنگی
این نشست به مناسبت سالروز بزرگداشت سعدی با شعری از سعدی آغاز شد و در ادامه احسان عباسلو گفت: من معتقدم همانطور که یک هنرپیشه باید توانایی اجرای نقشهای مختلف را داشته باشد، یک نویسنده نیز باید توانایی آزمایش ژانرهای گوناگون را داشته باشد. من در ژانرهای مختلف آثاری منتشر کردهام؛ از جمله در ژانر وهم که به نظر من تکنیکیترین اثرم است. همچنین در کارنامه من رمان عامهپسند و داستان کوتاه نیز وجود دارد. از این رو تصمیم گرفتم وارد حوزه طنز شوم تا ببینم چقدر میتوانم در این فضا موفق باشم.
وی افزود: علت نوشتن این کتاب نیز همین بود که آیا میتوانم در حوزه طنز نیز قلم بزنم؟ در حال حاضر مجموعهای از داستانهای طنز آماده دارم که در تلاش برای چاپ آن هستم. این هفته، سه کتاب از من منتشر میشود که توصیه میکنم مطالعه فرمایید. تصمیم گرفتهام درآمد حاصل از فروش این کتابها را صرف امور خیریه فرهنگی کنم. به نظرم این آثار میتوانند هم نظر مخاطب را جلب کنند و هم قالبهای جدید نوشتاری را به خواننده آموزش دهند.
نویسنده «بچههای داچ سیتی» ادامه داد: یکی از این کتابها «شازده کوچولو و من» نام دارد. در این کتاب، تلاش کردهام تلفیقی از روایت «شازده کوچولو» با نوشتههای خودم ارائه دهم. این تجربه میتواند برای دیگر نویسندگان نیز الهامبخش باشد. بنابراین از امتحان کردن قالبهای مختلف نهراسید.
وی درباره رمان «بچههای داچ سیتی» نیز گفت: در این اثر نیز کوشیدم طنز را تجربه کنم. اولین شرط موفقیت یک اثر، جذب خود نویسنده است؛ زیرا هر نویسندهای نخستین منتقد اثر است. با توجه به بازخوردهایی که از مخاطبان در صفحه شخصیام دریافت کردم، به نظر میرسد که این رمان توانسته نظر مخاطب را نیز جلب کند.
طنز در خدمت روایت جنگ
در ادامه برنامه محمدرضا شرفیخبوشان به عنوان منتقد اظهار کرد: ابتدا باید از تلاشهای احسان عباسلو برای جشنواره داستان کوچک ایرانی قدردانی کنم. در خصوص کلیات اثر، چند نکته قابل ذکر است. هر اثر داستانی را باید با همردیفهای آن و با توجه به جایگاه آن در میان قالبهای موجود ارزیابی کرد. این اثر، پیش از آنکه طنز باشد، در حوزه دفاع مقدس قرار میگیرد. مسئله محوری آن بازتاب مقطعی از تاریخ معاصر ایران، یعنی جنگ است.
وی در ادامه بیان کرد: جنگ، موضوعی به شدت داستانی است. کمتر نویسندهای را میتوان یافت که نسبت به این برهه از تاریخ ایران بیتفاوت باشد و کمتر نویسندهای است که اثری بنویسد و جنگ در آن انعکاس نیافته باشد زیرا جنگ بخشی از هویت ماست.
این منتقد ادبی همچنین خاطرنشان کرد: در روزگار معاصر، تاریخ جنگ از مهمترین رویدادهای مورد توجه است؛ زیرا با تغییر، دگرگونی و آشکارسازی جوهره انسانها در ارتباط است. از همینرو، ایران صاحب یکی از درخشانترین ادبیاتهای داستانی در این زمینه است. دلیل آن نیز تاریخ پرفراز و نشیب کشور ما است که مملو از شکستها و پیروزیهای متعددی بوده که در ادبیات نیز بازتاب یافته است.
وی اظهار کرد: عنصر «درگیری» از عناصر اساسی داستان است؛ ماهیت جنگ نیز درگیری است. داستان بدون تقابل، اساساً داستان نیست. این درگیری میتواند میان انسان و انسان، انسان و طبیعت یا انسان با خود و نیتهایش باشد. آنچه داستان را از گزارش یا خاطره متمایز میکند همین عنصر تقابل است. این درگیری است که منجر به دگرگونی میشود و به داستان شکل میدهد.
شرفیخبوشان در ادامه عنوان کرد: پرداختن به موضوع جنگ از منظر طنز، نشان از تیزبینی نویسنده دارد. احسان عباسلو در رمان خود، از این منظر به جنگ پرداخته و این مسأله نشاندهنده اشراف او بر وضعیت اجتماعی و فرهنگی ما است.
روایت نو از جنگ بدون شعار
وی افزود: بسیاری از کشورها آرزو دارند که گذشتهای غنی و پرماجرا برای ادبیات خود داشته باشند؛ حال آنکه ما ایرانیان چنین گنجینهای در اختیار داریم بنابراین، رویکرد نویسندگان ایرانی به جنگ، بیشک پرمایهتر از نویسندگان کشورهای بیتاریخ است. عباسلو از این پشتوانه فرهنگی در رمان خود بهره برده و ساختار و روایت را با تکیه بر این داشتهها شکل داده است.
شرفیخبوشان در پاسخ به این سؤال که آیا هنوز هم باید از جنگ نوشت؟ گفت: بله، بررسی رمانهای مختلف نشان میدهد که هنوز هم جای بسیاری از روایتها و شیوههای جدید خالی است. ما باید نیازهای امروز جامعه را دریابیم. همانگونه که سیر تحول در رمانهای طنز و دفاع مقدس نیز مشهود است. زبان، نثر، روایت و چینش آنها تغییر کرده است. داستانی که با مخاطب در ارتباط نباشد، زنده نیست. حتی در روایت تاریخی، متن خوب، متنی است که تأثیر زمان حال نویسنده در آن قابل مشاهده باشد.
وی در ادامه تأکید کرد: رمان «بچههای داچ سیتی» از این جهت، اثری متعلق به زمان حال است. حتی اگر تاریخ نگارش آن ذکر نشود، باز هم میتوان بهسادگی دریافت که این کتاب در دورهای تازه خلق شده زیرا با نگاه و خواست مخاطب امروز هماهنگ است.
شرفیخبوشان همچنین گفت: نویسندگان گذشته کمتر به طنز در روایت جنگ پرداختند، اما با گذشت زمان، طنز در این حوزه جایگاه یافته است. مردم نیز از این رویکرد استقبال کردهاند. چون علاقهمندند تاریخ را از نگاه تازهای ببینند.
وی در پایان اظهار کرد: در رمان «بچههای داچ سیتی» برخلاف بسیاری از آثار دفاع مقدس، شعارزدگی وجود ندارد. نویسنده تمرکز خود را بر شخصیتپردازی، فضاهای اجتماعی و زیست آدمها گذاشته است؛ عناصری که طنز را نیز خلق میکنند.
روایتی ساده برای همه سنین
شرفیخبوشان در پاسخ به سؤال مجری برنامه که پرسید آیا این داستان را مناسب نوجوانان دیدید یا بزرگسالان، پاسخ داد: امروزه مرز روشنی میان ادبیات کودک و بزرگسال وجود ندارد چراکه انسان امروز، انسانی دگرگونشده است. جوان امروز، ذهنیتی پختهتر از جوان سی سال پیش دارد و در معرض اطلاعات گستردهتری قرار گرفته است. با این نگاه، میتوان گفت رمان «بچههای داچ سیتی» هم برای نوجوانان و هم بزرگسالان قابل مطالعه است.
وی در ادامه افزود: نکته قابل توجه دیگر، بهرهگیری آگاهانه نویسنده از زبانی ساده و روایتهایی سهل و روان است. ساده نوشتن، امری دشوار است که عباسلو از عهده آن برآمده است.
ساختار داستان: سفر قهرمان
شرفیخبوشان در ادامه به ساختار داستان اشاره کرد و گفت: در این رمان، شخصیت اصلی از محله خود وارد پادگان میشود، سپس به منطقه جنگی میرود و اسیر میشود. این ساختار، همان الگوی سفر قهرمان است. در متون کهن همچون مثنوی، سمک عیار، هزار و یک شب، و شاهنامه نیز ابتدا قهرمان معرفی میشود و سپس وارد سفر و دگرگونی میشود. این الگو در رمان عباسلو نیز دیده میشود.
عباسلو در پایان اظهار کرد: ما در اختتامیه پنجمین دوره این جشنواره قرار داریم. لازم به ذکر است که این جشنواره کاملاً شخصی است و وابسته به هیچ نهاد دولتی یا رسمی نیست. امسال، کیفیت آثار ارسالی بسیار قابل توجه بود.
در پایان این نشست جوایزی به برگزیدگان اختتامیه جشنواره اهدا شد که به شرح زیر است:
بهترین تک داستان از منظر مخاطبان سایت انجمن کوچکنویسان: «مردی برای تمام ادیان»، نوشته زینب گلستانی
بهترین تک داستان از منظر منتقدان سایت انجمن کوچکنویسان: «جوجه» نوشته فریبا رحمانی
بهترین مجموعه داستان تألیفی در حوزه داستان کوچک: مجموعه داستان «چهل و چهار، چهل و چهار، چهل و چهار» نوشته مژگان مظفری، نشاط داودی و شکوفه تبریزی.
بیشتر بخوانید:
نظر شما