۱۴۰۳.۱۲.۱۴

در دورانی زندگی می‌کنیم که رسانه‌ها، افراد مؤثر و حتی سازوکارهای شبکه‌های اجتماعی غالباً بر جداسازی مردم از هم می‌دمند و چه نگون‌بارتر از آن، اینکه قطب‌های مختلف مردم را روبه‌روی هم قرار می‌دهند. در چنین اوضاعی، هنر می‌تواند یکی از بهترین منادیانی باشد که مردم را کنار همدیگر نگاه می‌دارد.

هنر اصیل، با رجوع به فطرت پاک انسانی و یادآوری اصولی همگانی که در خاطرۀ انسان‌هاست، آن‌ها را حول ریسمان مشترک و معنایی واحد گردهم می‌آورد. نه اینکه هر برداشتی از هنر و هر هنرمندی این بار را برمی‌دارد؛ بلکه هنر به خودی خود این قابلیت را نیز داراست.

با اینکه تندباد حوادث و منافع گروه‌های مختلف چنین اقتضا می‌کند که آحاد مردم مدام به هم به چشم دیگری بنگرند، هنر می‌تواند لحظاتی را بسازد که این دیگری‌ها به سرچشمۀ مشترکشان بازگردند. این بازگشت و این حول یک ریسمان مشترک جمع شدن، شاید در ناخودآگاه، دلخواه خیلی از مردمانی باشد که از تنش‌های بیهوده، اخبار روزمره، دوقطبی‌ها و حتی غفلت‌های موقت خسته شده‌اند.

اگر با این عینک به هنر و امر هنری نگاه کنیم، شاید این سؤال پیش بیاید که آیا منظور، غافل کردن مردم از وقایع جاری با ساخت آثار هنری نظیر فیلم‌های طنز، رمان‌های عامیانه و سریال‌های بازاری است؟ حال آنکه راهی که از آن سخن می‌گوییم، بیداری فطرت انسانی با تفکر دربارۀ آفرینش، فلسفۀ بودن او، عشق و مفاهیم والایی است که در انبوه روزمرّگی و دغدغه‌های اقتصادی کمرنگ می‌شوند. هنرمند اگر نردبانی به سمت بالا بسازد و مردم را حول معناگرایی به سمت اصل خودشان سوق دهد، نه‌تنها باعث غفلت آن‌ها از امور واقعی نشده؛ بلکه ذهن آنان را در تعامل با این امور نظم و سازمان می‌دهد.

این معنادهی از ریشه، به زندگی بشری، گوهری است که انسان امروز به دنبال آن می‌گردد و گاه آنقدر تشنۀ آن است که به بیراهه‌هایی نیز رضایت می‌دهد. شعاری نیست بگوییم هنری که بر معناگرایی و بر برجسته‌سازی فطرت الهی انسان تأکید می‌ورزد، نیاز همین ما مردمی است که روزانه با سختی‌های به‌ظاهر غیرفلسفی همچون تورم، ترافیک و... روبه‌رو هستیم. مشکلاتی که انسان خالی شده از معنا را می‌تواند تا سر حد ناامیدی پیش ببرد.

چرا فاضل نظری شاعر ملت است؟

فاضل نظری به عقیدۀ من، خصوصاً در کتاب‌های اخیر خود مسیری را با قوت طی می‌کند که ایدۀ آن همین معناگرایی است. بسیاری از ما، از کتاب «گریه‌های امپراتور» با فاضل آشنا شده‌ایم. غزل‌های عاشقانه‌ای که عمدتاً متعلق به دوران نوجوانی او بود. کتابی که به کلی بازار کتاب شعر را دستخوش تحول کرد. همچنان بسیاری، بیشتر شیفتۀ کتاب نخستین او هستند؛ چراکه نخستین مواجهه‌شان با فاضل نظری، این غزل‌های خاطره‌انگیز بوده. اکنون اما می‌خواهم توجه شما را به مسیری که او از نخستین کتاب، تا تازه‌ترین آن طی کرده جلب کنم. بی‌گمان سرودن غزل‌هایی در سیاق گریه‌های امپراتور، برای فاضلِ امروز، امری در دسترس است؛ اما با دقت بیشتری درمی‌یابیم که او سال‌هاست به دنبال گوهر گران‌قیمت‌تری در سخن خویش است که تجلی آن را در کتاب‌هایی همچون «ضد»، «کتاب»، «اکنون»، «وجود» و «نیست» بیشتر مشاهده می‌کنیم.

فاضل بی‌آنکه از صنایع هنری بکاهد و وارد وادی تصنع شود، دست ما را می‌گیرد و به دنیای معنا، تفکر و تعمق می‌برد. این دعوت، دعوتی است که در ابیات مختلف خود را نشان می‌دهد و گویی لهجۀ شعر فاضل نظری را حول معناگرایی و کشف معنای انسان بودن در دنیای امروز می‌سازد. به قولی گویی فاضل، به دنبال ساخت عارف قرن حاضر است که شاید در بسیاری از جلوه‌های سبک زندگی متفاوت با تصویری است که از عارف کلاسیک سراغ داریم. او تلاش می‌کند به انسان امروز، بگوید که با کت و شلوار و سوار بر یک خودروی متوسط، با دغدغۀ حقوق سر ماه نیز می‌توان به زندگی و رنج‌های آن نگاهی عارفانه داشت. آنجا که انسان دیگری، خسته از بار مصائب زندگی شهری، با نگاهی غم‌بار میلۀ مترو را گرفته است می‌توانی برایش بخوانی: «نخ به پای بادبادک‌های کم‌طاقت مبند/ زندگی را هرچه آسان‌تر بگیری بهتر است» و چه شعری امروزی‌تر از چنین شعری؟

حرکت فاضل نظری حول محور معناگرایی و معنا دادن به زندگی انسان عصر حاضر، شعر او را بیش از پیش مردمی و همگانی کرده است. همزمان که با یک جست‌وجوی ساده می‌توان جملات زیادی از اساتید مختلف با سلیقه‌های مختلف در تمجید از قوت ادبی و هنری اشعار او یافت، بسیاری از ابیات او یقیناً بیش از هر شاعر دیگری در چند دهۀ اخیر، ورد زبان ملت شده است. همزمانی این دو بال، یعنی تمجید خواص و تحسین مردم، توانسته از او الگویی برای شاعران جوان‌تر نیز بسازد. نه اینکه این مسیر، تنها مسیر لازم برای هنرمند امروز یا شاعر امروز باشد؛ بلکه هنر و به طور خاص، شعر نیازمند نگاه‌های متنوع و گشودن پنجره‌های مختلفی است که هر شاعر برجسته‌ای به سهم خود، یکی از آن‌ها را گشوده؛ اما فاضل در گشودن پنجرۀ معناگرایی به اتاق کوچک و به ظاهر تاریک انسان امروزی، کم نگذاشته است. همۀ این‌ها باعث می‌شود که بدون تردید بتوانیم بگوییم که فاضل نظری، توانسته به خوبی، سال‌ها «شاعر ملت» باشد. چیزی که مردم ما در عرصه‌های مختلف به آن نیاز دارند. 

سجاد سامانی، شاعر

روزنامه فرهیختگان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha