۱۴۰۳.۰۸.۲۹

مرکز آموزش حوزه هنری با همکاری مدرسه شاهد، به مناسبت هفته کتاب، روز دوشنبه ۲۸ آبان میزبان دانش‌آموزان مدرسه البرز بود.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، این دانش‌آموزان با بازدید از حوزه هنری در کلاس شماره یک سرای شهید چمران حضور یافتند و ساعتی را با استاد بهزاد دانشگر، مدیر دفتر داستان حوزه هنری و نویسنده کتاب‌های «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» و «به توان هایتک» به گپ و گفت صمیمانه پرداختند.

دانشگر، مدیر دفتر داستان حوزه هنری در آغاز این ویژه‌برنامه با بیان اینکه نمونه و الگوی کشورهای توسعه‌یافته این است که نخبگان و افراد باهوش ابتدا به فضاهای علوم انسانی مانند روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه و هنر می‌پردازند، گفت: سیستم آموزشی این کشورها به‌طور خاص این افراد را تشویق می‌کند که به این حوزه‌ها وارد شوند. بعد از آن، افراد در رده‌های بعدی به سمت رشته‌های پزشکی و مهندسی می‌روند. چرا؟ زیرا دانشمندی که یک مهندس است و دستگاهی می‌سازد که جان انسان‌ها را نجات می‌دهد، یا پزشکی که به درمان انسان‌ها می‌پردازد، در واقع، در خدمت بشریت هستند. همچنین، دانشمندان علوم انسانی نیز جامعه و انسان را می‌سازند و درنهایت، این انسان‌ها دوباره به ساخت ماشین‌آلات و دستگاه‌هایی می‌پردازند که جان دیگران را نجات می‌دهد.

وی با اشاره به اینکه اگر تاریخ تحول غرب را مطالعه کنید، متوجه می‌شوید غرب در دوره‌ای به نام قرون وسطی قرار داشت که خودشان آن را «قرون تاریکی» می‌نامند، اظهار کرد: در این دوره، علم و مدرسه هیچ ارزشی نداشتند. سپس با ورود به دوره رنسانس، علم و دانش ارزش پیدا کردند. در این دوره، اولین تغییرات در فلسفه و هنر رخ داد و بعد از آن مردم به سمت علم و دانشگاه‌ها روی آوردند.

این نویسنده و مدرس داستان‌نویسی افزود: هنر و جامعه‌شناسی مهم هستند، زیرا برای ما تصویری از آینده می‌سازند. تصویر رنسانس برای انسان غربی نشان داد جایی که ایستاده‌اند، برای رشد مناسب نیست و باید به‌دنبال فضایی بهتر باشند.

از کودکی می‌دانستم که می‌خواهم نویسنده شوم

دانشگر با ذکر مثالی ادامه داد: تصور کنید کوهنوردی که برای فتح قله‌ای برنامه‌ریزی می‌کند. او تمرین، زمان‌بندی کرده و بادقت حرکت می‌کند تا به قله برسد. اما اگر کوهنوردی آماتور باشد، ممکن است بدون برنامه‌ریزی حرکت کند. در هر صورت، چشمش به قله است و برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. این تصویر مهم است؛ اینکه جامعه به‌سمت کدام تصویر حرکت می‌کند. حالا شما در دوراهی‌های زندگی قرار دارید. تا به حال ممکن است والدینتان برای شما تصمیم‌گیری کرده باشند اما اکنون شما به جایی رسیده‌اید که باید خودتان تصمیم بگیرید؛ انتخاب رشته، دانشگاه و محل تحصیل همه از این دوراهی‌ها هستند. باید فکر کنید که چه تصویری از آینده‌تان دارید.

نویسنده کتاب «پادشاهان پیاده» با بیان اینکه از کودکی می‌دانستم که می‌خواهم نویسنده شوم و به همین دلیل وقتی دبیرستان بودم، بدون تعارف برای کنکور درس نمی‌خواندم، چون مسئله‌ام نویسندگی و رمان‌نویسی بود، گفت: من با این موضوع زندگی می‌کردم. روزی که می‌خواستم انتخاب رشته‌ام را انجام دهم، رشته‌ام تجربی بود اما بعد تصمیم گرفتم به رشته ادبیات بروم. به یکی از دوستانم که چند سالی از من بزرگ‌تر بود و دانشجو بود، مراجعه کردم. او به نوعی نقش مربی را برای من داشت. گفتم که به تجربی علاقه‌ای ندارم و پدر و مادرم نگران هستند. او گفت: اگر بخواهی به رشته ادبیات بروی، نگران نباش. شغل ندارد و پولی هم در آن نیست. یک دقیقه به پول فکر نکن، به شغل فکر نکن، به هیچ‌کدام از این‌ها فکر نکن. فکر کن صبح تا شب در کتابخانه هستی و هیچ کار دیگری نداری. چه کتاب‌هایی را می‌خوانی؟ کتاب‌های پزشکی، زیست‌شناسی یا ادبیات و رمان؟ گفتم: معلوم است ادبیات و رمان. او گفت: پس قید تجربی را بزن و برو ادبیات. شغل را فراموش کن؛ خدا روزی‌ات را می‌دهد و نگران نباش.

تصویری روشن از خودتان و آینده‌تان داشته باشید

دانشگر که در جمع نوجوانانی سخن می‌گفت که در آستانه ورود به دانشگاه هستند و امسال سال سرنوشت‌سازی برای آنهاست، در ادامه بیان تجربه شخصی خودش افزود: صحبت‌های دوستم من را به فکر فرو برد. وارد دانشگاه شدم. چهار سال بعد، وقتی می‌خواستم برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد درس بخوانم، یکی از دوستانم پیشنهاد داد که کتابی بنویسم درباره موضوعی خاص. گفتم: این کار هشت یا نه ماه طول می‌کشد و من الان دارم برای کارشناسی ارشد درس می‌خوانم. اگر بخواهم کتاب بنویسم، کارشناسی ارشدم چه می‌شود؟ او گفت: انتخاب توست؛ یا بنشینیم این کتاب را بنویسیم یا برو درس بخوان. گفتم: فکر می‌کنم و خبر می‌دهم. سپس به آقای سید مهدی شجاعی که نویسنده معروفی است، مراجعه کردم. گفتم: چنین شرایطی دارم. آیا می‌توانم کتاب بنویسم؟ او گفت: اگر می‌خواهی نویسنده شوی، پس برو کتاب بنویس. اگر می‌خواهی استاد دانشگاه شوی، برو کارشناسی ارشد بگیر و بعداً دکتری بگیر. اگر می‌خواهی نویسنده شوی، پس ول کن همه آن چیزهایی را که دانشگاه یاد می‌دهد. دانش شما با کارشناسی ارشد فقط ۶ ماه زمان می‌برد تا خودتان یاد بگیرید اما اگر می‌خواهی نویسنده شوی، برو کتاب بنویس.

او ادامه داد: انتخاب‌های ما گاهی خیلی ساده‌اند. اگر تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید و تصویری روشن از خودتان و آینده‌تان داشته باشید، همه چیز ساده‌تر می‌شود اما این انتخاب‌ها سرنوشت‌سازند. تصمیم گرفتم کتاب را بنویسم و سال بعد برای کارشناسی ارشد درس بخوانم. اما سال بعد تصمیم گرفتم کتاب بعدی را بنویسم و همینطور ادامه دادم. در نهایت نتوانستم کارشناسی ارشد بگیرم و به دکترا بروم؛ اما به جای آن نویسنده شدم و مدرس داستان‌نویسی. روزهایی بود که واقعاً بی‌پول بودم و از مهارت و حرفه‌ام درآمد چندانی نداشتم. زندگی سختی را گذراندم اما راضی بودم چون تصویری که از خودم داشتم، به آن نزدیک می‌شدم. احساس می‌کردم در مسیر درستی پیش می‌روم.

نویسنده کتاب «ادواردو» پس از ذکر تجربه‌اش تاکید کرد: این مسیر مهم است. موفقیت یک نقطه نیست که بگویید من به این نقطه رسیدم و دیگر موفق هستم. موفقیت یک مسیر است که شما همیشه در آن حرکت می‌کنید. می‌توانید یک روز بگویید بس است، دیگر نمی‌روم؛ فقط پول درمی‌آورم که آن روز روزی است که فقط به دنبال درآمد خواهید بود و دیگر رشد نخواهید کرد اما می‌توانید بگویید نه، باز هم جلو می‌روم، خستگی و تشنگی را تحمل می‌کنم.

دانشگر با بیان اینکه طبیعی نیست که به شما بگویم نویسنده شوید یا هنرمند؛ هر چیزی که می‌خواهید بشوید، مهم این است که در معرض دو مسیر قرار دارید، اظهار کرد: یکی از مسائلی که وجود دارد این است که برخی افراد به دنبال پول درآوردن، مشهور شدن یا پیشرفت از طریق موقعیت‌های مالی هستند. آن‌ها ممکن است به این فکر کنند که کجا می‌توانند بیشتر درآمد کسب کنند یا کجا می‌توانند ماشین مدل بالاتری داشته باشند. اما در مقابل، افرادی هم هستند که می‌گویند: من چهار سال نویسنده شدم و احساس می‌کنم که باید تجربیاتم را با دیگران به اشتراک بگذارم. من نیز در این مسیر قرار دارم و امروز می‌خواهم درباره دو کتابی که نوشته‌ام «تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» و «به توان هایتک» صحبت کنم.

شما می‌توانید مسیر خود را بسازید

سپس او از تجربه خود در مسیر خلق دو اثرش گفت و افزود: دو کتاب بخشی از تجربیات من را شامل می‌شوند و امیدوارم برای شما مفید باشد. من چهار سال به‌عنوان معلم ادبیات فعالیت کردم و یکی از دوستانم که در یک نشریه کار کرده بود، به‌عنوان معاون فرهنگی شهردار منصوب شد. او از من خواست تا مدیر یک فرهنگسرا شوم. در آن زمان که من ۲۴ یا ۲۵ساله بودم، احساس کردم که دغدغه‌ام متفاوت است. من به دنبال ایجاد فضایی برای آموزش داستان‌نویسی بودم تا جوانان بدون نگرانی و دغدغه رشد کنند. به او پیشنهاد دادم که یک فرهنگسرا برای حمایت و آموزش نویسندگان جوان تأسیس کنیم. پس از مدت‌ها تلاش، موفق شدیم این فرهنگسرا را راه‌اندازی کنیم.

این مدرس داستان‌نویسی با بیان اینکه طبیعتاً، این کار زمان‌بر بود و من تدریس را کنار گذاشتم و حدود پنج یا شش ماه بیکار بودم تا این پروژه را به ثمر برسانم، گفت: بعد از چهار سال مدیریت آنجا، احساس کردم که کارمندی و مدیریت باعث شده نویسندگی‌ام تحت‌الشعاع قرار بگیرد؛ بنابراین استعفا دادم و تصمیم گرفتم فقط نویسندگی و تدریس داستان‌نویسی را ادامه دهم. در طول ۱۴ یا ۱۵ سال بعد، هیچ شغل دیگری را قبول نکردم و فقط به نوشتن و تدریس مشغول بودم. پارسال، پیشنهاد مدیریت یکی از واحدهای حوزه هنری به من داده شد اما گفتم که من فقط به داستان فکر می‌کنم و نمی‌خواهم در زمینه‌های دیگر فعالیت کنم.

دانشگر افزود: در این مدت، مؤسسه‌ای به نام «روایت‌خانه» در اصفهان تأسیس کردم. ۲۰ سال پیش، وقتی درباره داستان‌نویسی صحبت می‌کردم، هیچ‌کس آن را جدی نمی‌گرفت اما امروز داستان‌نویسی در اصفهان به یکی از جدی‌ترین فعالیت‌ها تبدیل شده است و خانواده‌ها فرزندانشان را برای یادگیری داستان‌نویسی تشویق می‌کنند.

وی با بیان اینکه این تجربیات را برای شما بازگو می‌کنم تا بدانید اگر در دانشگاه یا جایی مورد توجه قرار نمی‌گیرید، نگران نباشید، اظهار کرد: شما می‌توانید مسیر خود را بسازید و براساس اعتقادات خود پیش بروید. به جای اینکه منتظر باشید دیگران شما را تأیید کنند، خودتان راهی را انتخاب کنید که به آن اعتقاد دارید. اگر می‌توانید از حالا شروع کنید و یک پروژه راه‌اندازی کنید که مالک آن خودتان باشید. این پروژه باید براساس استعدادها و دانش فنی شما باشد. می‌توانید یک شرکت دانش‌بنیان یا یک کارگاه تولیدی راه‌اندازی کنید.

هر فردی قهرمان داستان خود است

این نویسنده پرکار با بیان اینکه اگر فکر می‌کنید نمی‌شود، به یاد داشته باشید همیشه افرادی بودند که در شرایط سخت موفق شدند، اشاره کرد: اگر امروز نتوانم با شما صحبت کنم، این دو کتاب را بخوانید و ببینید چگونه افرادی با استعدادهای متفاوت توانسته‌اند شرکت‌های خود را راه‌اندازی کنند. به یاد داشته باشید که این افراد هم در شرایط تحریم و دشواری کار کرده‌اند. این دو کتاب را مطالعه کنید و ببینید چگونه افرادی با استعدادهای متفاوت توانسته‌اند به موفقیت برسند.

دانشگر با اشاره به اینکه باید به یاد داشته باشید که هر فردی قهرمان داستان خود است و می‌تواند شرایط را تغییر دهد، گفت: نوشتن داستان مانند ورزش فوتبال است؛ ابتدا باید تکنیک‌های آن را یاد بگیرید و سپس به صورت حرفه‌ای عمل کنید. اگر می‌خواهید داستان‌نویسی را یاد بگیرید، کلاس‌های هنری وجود دارد که می‌توانید در آن‌ها شرکت کنید. هیچ‌کس از شما نپرسیده که چگونه داستان بنویسید، اما باید دغدغه‌ها و احساسات خود را بیان کنید. اگر بخواهید کتابی چاپ کنید، ممکن است نیاز به سرمایه‌گذاری داشته باشید اما این سرمایه‌گذاری باید هدفمند و خاص باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha