۱۴۰۳.۰۶.۲۱

نودمین کلاس مثنوی‌خوانی دکتر محمدرضا سنگری با موضوع عقل در انسان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، این جلسه از کلاس مثنوی طبق روال هر هفته با شعرخوانی حشمت‌الله نوروزی آغاز شد و در ادامه محمدرضا سنگری در باب مفاهیم آن غزل توضیحاتی ارائه کرد و گفت: برای عشق که جان و محور اصلی عرفان است، ویژگی‌ها و خصایصی ذکر شده که یکی از آن جوان‌کنندگی انسان است و اینکه انسان را جوان می‌کند.

وی ادامه داد: عشق و هرچه از جنس عشق باشد نشاط در انسان ایجاد می‌کند و هرچه انسان در این مسیر بیشتر گام بردارد عطشش هم افزون می‌شود.

دکتر سنگری با تاکید بر اهمیت حفظ اصل وجودی در مواجهه با موقعیت‌های مختلف، در بخش دیگری از این نشست بیان کرد:  رسم مولانا این است که در سیر طرح مباحث هر از گاهی به موضوع عقل در انسان می‌پردازد.

این مولاناپژوه عقل را استعداد و ویژگی دانست که خداوند به انسان داده و خصوصیت نگهدارنده و پیش‌برنده دارد.

وی همچنین با اشاره به اینکه عقل یعنی عنصر نگهدارنده و آنچه که انسان را از خطا نگه می‌دارد تشریح کرد: برای عقل تقسیم‌بندی‌هایی قائل شده‌اند که در حوزه‌های مختلف مثل فقه، فلسفه و عرفان متفاوت است برای مثال در مباحث فقهی عقل سه مرحله دارد اول عقل بالقوه یعنی زمانیکه هنوز هیچ چیز شکل نگرفته است، مرحله دوم عقل بالتفصیل یا تعقل تفصیلی که در آن ما به شناختی از پدیده‌ها و موجودات اطراف پیدا می‌کنیم و به درک از آسمان و زمین و خود می‌رسیم. سومین نوع عقل اجمالی است که نوعی از تعقل است که فرد به شکل تخصصی نسبت به یک موضوع شناخت پیدا می‌کند.

مدرس کلاس مثنوی‌خوانی ادامه داد: تقسیم‌بندی دیگری هم داریم که مراحل رشد عقل را مطرح می‌کند که اول عقل هیولایی است و به عقل شکل نگرفته گفته می‌شود که فقط یک استعداد است. دوم عقل بالملکه که عقلی است که می‌تواند یکسری چیزها را درک کند و شناختی از پدیده‌ها پیدا ‌کند و متضادها، بزرگ و کوچک را تشخیص دهد. نوع دیگری از عقل بالفعل است که به تعقلی گفته می‌شود که انسان با تمرین و تکرار مفاهیمی را جذب کند. نوع دیگری از عقل، عقل مستفاد است که در آن انسان به شناخت رسیده و به مرحله استادی در یک موضوع رسیده است.

سنگری گفت: مولانا به ۵ گونه عقل معتقد است که یکی از آن عقل نُکر یا عقل نَکراء است که  عقل شیطانی و مزوِر هم از او نام برده است. نُکر به کارهای عجیب، تازه، متفاوت و شگفت‌انگیز گفته می‌شود. عقل مزور از ریشه زور گرفته شده و به معنای توجه به چیزی به شکلی که از چیزهای دیگر غافل شویم، است یعنی نتیجه آن تمرکز است. کاربرد عقل شیطانی یا مزور برای شیطنت، فریب، تزویر و موقعیت‌سازی است بنابراین عقل شیطانی عقل دسیسه و پنهان‌کاری است یعنی حقیقتی را پشت صورتی پنهان کردن و این یعنی صورت‌ها می‌توانند حقیقت را پنهان کنند.

سنگری در بخش دوم کلاس مثنوی‌خوانی که با قرائت ابیات مثنوی مولانا همراه بود گفت: انسان‌های بزرگ می‌توانند از صورت‌ها عبور کنند و آنچه می‌تواند ما را از صورت‌ها و ظواهر عبور دهد، نور است که عنصر و عامل شناخت همه چیز است. به عبارتی دیگر کسانی که بصیرت دارند می‌تواند پشت صورت‌ها را بخواند.

این پژوهشگر عنوان کرد: وقتی کسی در حوزه عقل شیطانی قرار می‌گیرد تمام جوانب را برای فریب و توطئه می‌سنجد به طوریکه ممکن است سالها طول کشد. مولانا در اشعارش میگوید که عقل چه جان‌هایی می‌تواند بسازد و چه سیاهی‌ها و سیاه‌سازی‌ها و سیاه‌کاری‌ها و موقعیت‌ها را می‌تواند ایجاد کند.

وی با اشاره به مشقت‌های مسیر رسیدن به کمال تاکید کرد: نمی‌شود کسی بخواهد به کمال برسد و همسایه او رنج و درد نباشد. به قول علی (ع) بهشت کادوی رنجهاست و آتش رهاورد شهوات است.

سنگری همچنین درباره خصوصیات انسانی بیان کرد: انسان هلوع است، منوع و جزوع. هلوع یعنی آزمند است و حرص و طمع دارد و هیچگاه سیر نمی‌شود و به عبارتی دیگر افزون‌طلب است. منوع است یعنی وقتی چیزی به او عطا می‌شود منوع (منع کننده) می‌شود و وقتی از او نعمت گرفته شود جزوع (بی‌تاب) می‌شود.

وی تاکید کرد: عموم انسان‌ها به ظواهر توجه دارند و به عبارتی بر سطح حرکت می‌کنند در حالیکه دنیایی که شیرین، زیبا است و چشم‌انداز زیبایی دارد در عمق است. برای مثال کاسه تا وقتی خالی است روی آب می‌ماند و وقتی از آب پر شد، درون آب فرو می‌رود. انسان هم تا از عشق، دانش، علم و آگاهی  پر شود به عمق می‌رود و خودش هم معنا و عشق می‌شود.

وی ادامه داد: ما عالم را صورت می‌بینیم و به آن مشغول می‌شویم در حالیکه حقیقت پشت صورت پنهان است و این صورت همچون موج دریا ناپایدار و بی‌دوام است و زود فرو می‌نشیند. انسان‌های کوچک را از انتخاب‌هایشان می‌توان شناخت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha