۱۴۰۳.۰۶.۱۱

این شب‌ها عمارت سعدی در نزدیکی میدان نقش جهان اصفهان میزبان یک نمایش میدانی است؛ نمایشی که با استفاده هوشمندانه از حال و هوای تاریخی این عمارت، تماشاگر خود را به دل تاریخ می‌برد؛جایی در میانه دوره پهلوی اول و در اوج قدرت رضاخان که قوانین محدودکننده حکومت وقت، مردم را از انجام مناسک مذهبی و به طور خاص عزاداری حضرت امام‌حسین علیه‌السلام محروم می‌کرد.

داستان «ضیافت کشتارگاه» در اصفهان سال ۱۳۱۴ شمسی می‌گذرد؛ در روزهایی که بخشنامه منع هرگونه عزاداری در آستانه ایام محرم از جانب دولت وقت منتشر می‌شود و زمینه یک مقاومت مذهبی با محوریت زنان در برابر این قانون ظالمانه را شکل می‌دهد. نمایش با رفت و برگشت‌های مکرر میان یک کشتارگاه و خانه رئیس شهربانی اصفهان، قصه این مقاومت مذهبی را روایت می‌کند.

«ضیافت کشتارگاه» داستانی سرراست دارد که در همراه کردن مخاطب از ابتدا تا انتها موفق است اما اوج آن را باید در یک لحظه ویژه در یک سوم انتهایی نمایش جستجو کرد؛ جایی که انگار همه تمهیدات دراماتیک اثر در آن نقطه به اوج می‌رسند و ظرفیت بی‌پایان هنر برای روایت تاریخ خودنمایی می‌کند. همان یک لحظه‌ی خلاقانه شاید بزرگترین نقطه قوت نمایش باشد؛ لحظه خلق یک نماد گویا و رسا که بخشی از تاریخ معاصر ایران را در خود فشرده می‌کند....

نقاط قوت و ضعف نمایش ضیافت کشتارگاه که به همت حوزه هنری استان اصفهان اجرا می‌شود را باید در فرصتی مفصل به نقد گذاشت. پایان‌بندی نمایش بزرگترین ضعف آن است و برخی دیالوگ‌ها اشکالاتی اساسی دارند؛ ضمن اینکه می‌شود به ساده‌انگاری در طراحی پیرنگ هم ایراداتی جدی وارد کرد. اما در مجموع، هنرمندان اصفهانی با استفاده از ظرفیت‌های استانی خود، توانسته‌اند در «ضیافت کشتارگاه» یک نمایش محیطی درگیرکننده خلق کنند که ظرفیت‌های بالقوه‌ی هنری در فراتهران را به رخ می‌کشد و این، اصلاً دستاورد کمی نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha