حالا با گذشت ۳۶ سال و به بهانه سالروز بازگشت آزادگان به میهن به سراغ دفتر هنر و ادبیات اسارت حوزه هنری رفتهایم تا با ساسان ناطق مدیر این دفتر در خصوص رنجی که مردان و زنان این سرزمین برای حفظ آزادی و آزادگی به دوش کشیدهاند و امروز خاطرات، نامهها و عکسهای زیاد آنان از دوران اسارت به عنوان سند مهمی به دستمان رسیده است، گفتگو کنیم.
دفتر هنر و ادبیات اسارت در آستانه سالروز بازگشت آزادگان به میهن چه کتابهای جدیدی از خاطرات اسرای جنگی خواهد داشت؟
این دفتر فرصت و مجالی است برای شنیده شدن صدا و روایت آزادگان از چهارگوشه ایران پهناور که قطعاً هر کدام رنگ و بو و زیستبوم متفاوتی را به تصویر خواهند کشید. در این مسیر و در سال اول فعالیت این دفتر، کتابهای «مطبخ»، «شبهای سفید» و «برادران قلعه فراموشان» را که نوشتن آنها به پایان رسیده، به انتشارات سوره مهر فرستادیم و امیدواریم به زودی شاهد انتشار آنها باشیم. این کتابها خاطرات آقایان باباعلی رمضانپور از بابل، عبدالحسین طالبی و طاهر اسداللهی از اردبیل هستند. مطبخ را حسن و حسین شیردل، شبهای سفید را حسینقربانزاده و برادران قلعه فراموشان را من نوشتم. این خاطرات منظرگاههای متفاوتی از خانواده، مقاومت و مباحث سیاسی، اجتماعی و طنز را پیش روی خواننده قرار میدهد چراکه هر یک از روایان خاطرات از دریچه نگاه خود به زندگی در دوران اسارت پرداختهاند؛ برای نمونه آقای رمضانپور از آزادگان اردوگاه تکریت ۱۲ است و از آنجا که برای مدتی در آشپزخانه اردوگاه کار کرده، انتظار میرود خاطرات متفاوتی از آن دوران روایت کند.
این دفتر چه برنامه دیگری برای چاپ خاطرات آزادگان دارد؟
در دفتر هنر و ادبیات اسارت به جایگاه و نقش مادران و همسران آزادگان در دوران جنگ تحمیلی و اسارت رزمندگان، نگاه ویژهای داریم و در مسیر تحقق این هدف، مراحل مصاحبه با دو مادر و سه همسر آزاده را به پایان بردیم و نویسندهها در حال نوشتن خاطرات هستند. خاطرات خانم طیبه راوریراد همسر آزاده شعاعالدین فلاحدوست، خانم آذر شیریانشفق همسر آزاده حسن جمشیدی و خانم صدیقه سلیمانی همسر آزاده سیدمحمدرضا تدیننبوی سه همسری هستند که در کنار خاطرات فاطمه حسینیپناه مادر آزاده رضا جوکار و آراسته سلامزاده مادر آزاده محمدحسن کافی برای آمادهسازی و انتشار در سال ۱۴۰۳ در نظر گرفته شدند. دفتر هنر و ادبیات اسارت پروندههای باز دیگری هم دارد و جدای از خاطرات مادران و همسرانی که به آنها اشاره شد، خاطرات ۷ نفر از اسرای نوجوان، سرباز و خلبانان نیروی هوایی را هم داریم که مراحل مصاحبه و تدوین اولیه را پشت سر میگذارند. کار در این دفتر مختص مناسبتها نیست هرچند به بهانههای مختلف به اتفاقات دوران اسارت میپردازیم ولی بیشتر برنامههای و فعالیتهای این دفتر از جمله مشاوره به نویسندگان، همنشینی آزادگان در برنامه خاطرهگویی «روایت پنهان» یا جلسههای نقد و بررسی کتاب «به وقت روایت»، در طول سال استمرار دارد که گوشهای از این فعالیتها از طریق اخبار و گزارشها و بهواسطه صفحه مجازی دفتر هنر و ادبیات اسارت (روایت رهایی) در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.
دفتر هنر و ادبیات اسارت چه ضرورتی در پرداخت به خاطرات مادران و همسران آزادگان حس میکند؟
اولین هدف گلولههای سربی، ویرانی خانه و ناامنی خانواده است. شاید هم با به زمین افتادن رزمندهای، مادری، همسری و زنی چشمانتظار هم همراه او به زمین میافتد و اینگونه میشود که تلفات جنگ جبرانناپذیر جلوه میکند اما بیشتر زنان ایستادند و خانه و فرزندان را کنار هم حفظ کردند. مادران و همسران آزادهها مدیران دوران بحران هستند. آنها توانستند خانواده را در نبود پدران، فرزندان و همسران خود از مشکلات زیادی عبور دهند. به همان اندازه که نیازمند روایت خاطرات مستند و دست اول از دوران اسارت آزادهها هستیم، روایت مادران و همسران از پشت جبهه و خانه را هم نیاز داریم تا تصویری روشن از مدیریت شیرزنان ایرانی در نبود مردان، همسران و پسران خود برای حال و آینده داشته باشیم.
در انتشار و ثبت خاطرات اسارت بیشترین تاکید بر چیست؟
در این دفتر بیشتر از کمییت، به کیفیت آثار تولیدی اهمیت میدهیم. حوزه هنری با درک اینکه آثار تولیدی در حوزه آزادگان نسبت به دفاع مقدس و انقلاب اسلامی کمتر است و باید بهتر و بیشتر به آن پرداخته شود، این دفتر را راهاندازی کرده است. مبنای کارمان این است با رعایت مستندات و مولفهها و عناصر مورد نیاز برای مصاحبه و تالیف، از فرصت پیش آمده استفاده کنیم و به جای انبوهسازی، الگوسازی کنیم. جایگاه مخاطب به اندازه راویان سالهای دفاع و اسارت برایمان مهم است. حق طبیعی مخاطب ایرانی علاقمند به ادبیات این است که کتاب خوبی را در حوزه ادبیات مقاومت به دستش برسانیم. تولید آثار خوب یک ضرورت انکارناپذیر است چراکه در صورت ترجمه این آثار، دنیا میتواند ایران و ایرانی را بهتر بشناسد. مطمئنم با الگوسازی و توجه بیشتر به کیفیت آثار تولیدی، میتوانیم در کنار استقبال خوانندگان، به تولید انبوه هم برسیم.
مهمترین پیامی که تا امروز نامهها و عکسهای دوران اسارت داشتند چه بوده؟
در نامههای آزادگان با دنیای بزرگی روبهرو میشویم؛ دنیایی که دریچه اصلی آن مقاومت و عشق به زندگی است. این نامهها آنقدر زیبا و بکر هستند که شنیدنش لذتبخش است. بیشتر نامههای آزادگان نشان میدهد ایرانیان در شرایط سخت و ناگوار و در رویارویی بیواسطه با دشمن بعثی، چقدر خلاقیت داشتند و در کنار مقاومت، برای سرحال نگه داشتن خود، چه کارها که نکردهاند. این نامهها ثابت میکند دشمن بعثی نه تنها نتوانسته ایمان و روحیه آنها برای بازگشت به وطن و زندگی را از بین ببرد، بلکه در جاهایی هم تسلیم خواستههای آنان شده و تاثیر پذیرفته است.
دردآورترین پیام نامههای آزادگان چیست؟ آزادهها و نامههایشان از چه رنجی میگویند؟ آیا به شکنجهها اشاره دارند یا به غم غربت و اسارت؟
همانطور که گفتم، نامههای آزادگان پر از عشق به وطن، مادر، خانواده، زندگی و پایبندی به باور و ایمانی است که آنها را راهی میدان مبارزه کرده. نامههای جمعآوری شده این دفتر از آزادگان کشورمان از عدد ۲۰ هزار نامه گذشته. در این نامهها بعضی کلمات از بسامد بالایی برخوردار هستند مثل جمله «ملالی نیست جز دوری شما.» همین جمله شاید فریاد درد و فراق و چشمانتظاری مادران و پدرانی باشد که برای فرزندان خود نامه نوشتهاند.
آیا در این نامهها ردی از امید هم دیده میشود؟ نمونه جالبی از آن را در ذهن دارید؟
یکی از ویژگیهای بارز این نامهها دعوت اسرای جنگ از خانوادههایشان به صبر و استقامت است. آزادگان در نامههایشان نشان دادهاند به فکر وطن و پدر و مادرهایشان بودند. اسرا غیر از شوخی و نشان دادن روحیه سرزندگی، نکات جالبی را با خانوادههایشان در میان گذاشتهاند. طرز پخت مربای هویج یکی از آنهاست. در یکی از ایننامهها اسیری برای خواهرش طرز پخت مربای هویج را نوشته یا دختر بچهای برای پدر اسیرش نقاشی کشیده و زیر آن نوشته از کلاس چهارم ابتدایی قبول شده است. یا خواهری برای برادر اسیرش موقعیت محله قدیمیشان را نوشته تا به نوعی او را در موقعیت حال نگه دارد و بگوید زندگی ادامه دارد و آنها منتظر او هستند. مضامین و مفاهیم انتظار و امید به زندگی در کنار مفاهیمی چون مقاومت در مقابل دشمن بعثی به دفعات در نامههای آزادگان تکرار شده است اما انتظار و امید پررنگتر از بقیه مضامین است. خواهری در نامه برای برادر به اسارت برده شدهاش مینویسد «من دارم فرش میبافم و بهار نزدیکه. امیدوارم با تمام شدن قالی و آمدن بهار تو هم برگردی.» در حال حاضر دو مجموعه از نامههای آزادگان را برای انتشار آماده کردیم که به زودی در اختیار علاقمندان قرار میگیرد. نامههای این مجموعهها پر از آرزوهای پاک و انسانی است.
دستاورد این نامهها برای نسل امروزی که ارتباطی با جنگ نداشته و تجربهاش از این پدیده محدود به روایتها و آثار هنری است، چه خواهد بود؟
بین عکسها، نامهها و روایتهای گفته و ناگفته؛ دهها فیلم، نمایشنامه و سریال پنهان است که به دست نویسندگان، فیلمنامهنویسان و نمایشنامهنویسان و کارگردانان باهوش کشورمان باید رمزگشایی شود تا مخاطبان ایرانی بداند در سالهای جنگ چه اتفاقی رخ داده است. شک نکنید روایت آینده از مردان و زنان و جوانان این سرزمین روایتی حماسی و افتخارآمیز خواهد بود و همین میتواند برای جوانان درسآموز باشد. آزادگان قطعا بخشی از سرمایه ملی ما هستند و هیچ ملتی نباید دارایی و سرمایه خود را پنهان کند. اگر کشوری به این بخش از سرمایه خود بیاحترامی کند، قطعا جوانان و مردم آینده خود را از داشتن الگو و روحیه حماسی محروم میکند.
نظر شما