۱۴۰۳.۰۵.۱۵

محمد پرویزی-خبرنگار: یکی از موضوعات مقدس در آثار قدیریان، مسئله فلسطین است. در گنجینه آثار وی، با موضوع فلسطین، مفاهیم متنوعی دنبال می‌شود؛ از اشغال قدس از سوی لشکر شیاطین و حامیان صهیون تا وعده آزادی قدس و جنگ مقدس و از شهادت تا عروج، همگی به دغدغه‌مندی این هنرمند و تعهد او به انسان، اسلام و انقلاب گواهی می‌دهند.

دوسالانه هنر ونیز که از آن به عنوان المپیک هنرهای تجسمی یاد می‌کنند، با حضور هنرمندان برجسته‌ای از سراسر جهان محملی برای ارائه آخرین دستاوردهای هنرهای تجسمی است. در این دوره، پاویون ایران هم با نمایش آثار هنرمندانی، چون مصطفی گودرزی، کاظم چلیپا، مرتضی اسدی، عبدالحمید قدیریان و غلامعلی طاهری که همگی حول محور مظلومیت کودکان غزه خلق شده‌اند، همسو با فضای عمومی حاکم بر رویداد، عرصه را برای حضور اسرائیل در این دوسالانه تنگ کرد. آثار ارائه‌شده در غرفه ایران در بی‌ینال هنر ونیز که با مشارکت حوزه هنری برپاشد، تلفیق لطیفی است از نقاشی و شعر، هم‌آهی بوم و بیت و از قضا خالقان و صاحبان این هر دو، از برجستگان گفتمان هنر مقاومت هستند؛ یک طرف هنرمندان تراز اول هنرهای تجسمی ایران ایستاده‌اند و سمت دیگر محمود درویش، شاعر نام‌آشنای فلسطینی که شعرهایش در طول سالیان مبارزه با اسرائیل، آمیزه‌ای از عشق به وطن و درد و رنج مردم مظلوم آن بود، البته هنرمندان ایرانی از دیرباز، پیشتاز حمایت از مردم مظلوم غزه بوده‌اند. یکی از هنرمندان پرکار در این زمینه استاد قدیریان است که پیش‌تر هم آثاری با همین مضمون خلق کرده است. در این یادداشت به مناسبت سالروز ولادت این هنرمند برجسته و ذوابعاد، مروری خواهیم داشت بر زیست‌بوم فعالیت استاد قدیریان.

 زندگی و کارنامه
عبدالحمید قدیریان تحصیلات خود را در رشته نقاشی تا پایان مقطع فوق‌لیسانس در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به اتمام رسانید و طی سال‌ها فعالیت هنری موفق به دریافت گواهینامه درجه‌یک هنری- معادل دکترا- در رشته طراحی صحنه و لباس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد. 
قدیریان فعالیت‌های حرفه‌ای خود را در رشته نقاشی از سال ۱۳۶۰ آغاز کرد، از سال ۱۳۶۵ به عنوان گریمور و با شهریار بحرانی فعالیت سینمایی خود را شروع کرد و تاکنون، طراحی صحنه و لباس ده‌ها فیلم‌سینمایی و سریال تلویزیونی را بر عهده داشته است. 
طراحی صحنه و لباس سریال «مریم مقدس» و «ملک سلیمان» از جمله کارهای قدیریان است که موفق به دریافت تندیس بلورین و لوح تقدیر از جشنواره بین‌المللی فجر شد. 
مدیریت هنری ساخت موزه تهران‌شناسی و اختتامیه بیستمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، مدیر اجرایی افتتاحیه اولین المپیک بانوان، تألیف کتاب و چاپ مقاله، برگزاری نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی داخلی و خارجی از دیگر عملکردهای قدیریان در عرصه فرهنگی و هنری کشور است. 
نگارش کتاب از خاک تا افلاک، تصویرسازی با تکنیک کاریکاتور و کتاب مرجع ۱۰ سال با نقاشان انقلاب از جمله تألیفات عبدالحمید قدیریان است که نشان از روحیه پژوهشی این هنرمند برجسته دارد، زندگی هنری قدیریان در اثر مؤانست با ظرایف معارف قرآنی وارد فضای جدیدی شد، به طوری که سعی بر آن داشت با قرار گرفتن در جمع عوامل ساخت فیلم‌های دینی و قرآنی هر چه بیشتر با مفاهیم مرتفع قرآنی آشنا شود و از این طریق، در زمینه‌سازی برای آشنایی طیف وسیعی از پاک‌طینتان، با معارف ناب قرآنی، تلاش کند.
با افول چشمگیر فضاسازی مثبت فرهنگی در سینما، حضورش در این رشته هنری کمی کمرنگ شد ولی تلاش کرد با مطالعه، نگارش و رو آوردن به نقاشی از این مدیوم قدرتمند برای تبیین و ارائه مفاهیم دینی که از منظر او جامعه به آن مفاهیم نیازمند است و راهی برای برون‌رفت از مشکلات فرهنگی می‌تواند باشد، استفاده کند. 
«نقاشی یک مجرای بسیار خوب، برای غورکردن در مفاهیم است، آن هم مفاهیم الهی. مفاهیم الهی به علت سنگین‌بودن و سخت‌بودن نیاز به سیر دارد و یکی از مجراهایی که آدم می‌شود خیلی خوب و قدم‌به‌قدم به مفاهیم برسد، تصویرکردن است»، از این صحبت‌های عبدالحمید قدیریان می‌شود فهمید که او در نقاشی دنبال چه چیزی است. 
او در عمده آثارش دنبال این است که این عالم خدایی دارد و فرشتگانی که در حال تدبیر امورند و شیاطین جن و انسی که در بطن عالم در حال تاریک‌کردن هرچه بیشتر این جهان هستند. 
قدیریان مفاهیم الهی را غالباً با «نور» نشان می‌دهد. در عمده آثار او‍، نور همیشه جریان دارد و فضای قدسی را در اثر حاکم می‌کند. 
منشأ این نور، غالباً از آسمان است و کسانی که حامل این نور باشند، المان‌های مقدسی به حساب می‌آیند:

 وین عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم! 
خود این نقاش می‌گوید: «هنرمند تا نبیند، نمی‌تواند خلق کند»، اما کدام دیدن؟ خودش اصرار دارد به این نکته توجه کند: «خداوند بارها عبارت «السَّماوات وَ اْلأَرْض» را در قرآن بیان می‌کند، شاید می‌خواهد به ما بگوید که به ازای یک بار مطرح‌شدن زمین، باید هفت بار آسمان برای شما مطرح باشد.» 
قدیریان نمی‌تواند حقیقتی را که می‌بیند انکار کند، می‌بیند که دستی در پشت صحنه عرصه‌های گوناگون روزمره ما وجود دارد، پس سعی می‌کند این حقایق غیبی را در نقاشی‌هایش نشان دهد، با این حال همواره معتقد است بوم نقاشی و بلکه دنیا، در به تصویر کشیدن و بیان نورهای آسمانی قاصر است. 

 دختران مکتب سیدالشهدا (ع)
یکی از روزهای نیمه دوم اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰ همزمان با ۲۵ماه مبارک رمضان بود که وزارت کشور افغانستان از انفجار بمبی در نزدیکی مدرسه سیدالشهدا (ع) در حوزه سیزدهم شهر کابل خبر داد. این بمبگذاری مقابل مکتبی به نام «سیدالشهدا (ع)» واقع در منطقه عمدتاً هزاره و شیعه‌نشین دشت برچی در کابل رخ داد و به کشته‌شدن بیش از ۸۵تن و زخمی‌شدن حدود ۱۵۰تن دیگر منجر شد، بیشتر قربانیان این حمله دانش‌آموزان دختر مکتب سیدالشهدا (ع) بودند. 
دولت افغانستان پس از این بمبگذاری روز سه‌شنبه ۲۱اردیبهشت را به احترام قربانیان و دانش‌آموزان دختر در کابل و حمله به دانشجویان در ولایت لوگر روز «ماتم ملی» اعلام کرد. پرچم افغانستان نیز در داخل و خارج این کشور به صورت نیمه‌برافراشته درآمد. 
اقشار گوناگون مردم ایران نیز به هر نحوی خود را در عزای مادران دختران مدرسه سیدالشهدای کابل سهیم دانستند. یکی از این اقشار هنرمندان بودند که با آثار خود دست خباثت بیگانگان را در این جنایت رو کردند و مرهمی بر دل‌های برادران و خواهران افغانستانی بودند. عبدالحمید قدیریان اینجا هم یکی از کسانی بود که در این میدان حضور پیدا کرد. 
وی به پاسداشت شهدای مدرسه سیدالشهدای افغانستان تابلوی نقاشی «دختران مکتب سیدالشهدا (ع)» را خلق کرد که عصر یک‌شنبه ۲۷تیرماه طی مراسمی در مدرسه‌ای در منطقه گلشهر مشهد مقدس رونمایی شد. 
نهایتاً عبدالحمید قدیریان به دلیل خلق تابلوی نقاشی «دختران مکتب سیدالشهدا (ع)» در واکنش سریع به شهادت دختران مدرسه سیدالشهدای افغانستان در سال۱۴۰۰ عنوان چهره سال هنر انقلاب را به خود اختصاص داد. 
قدیریان هنگام دریافت جایزه چنین گفت: در چنین موقعیتی فرصتی دست می‌دهد تا تریبون داشته باشیم و درددل کنیم. به دلیل همنشینی با فرهنگ حسینی می‌گویم که حالا جنس جنگ عوض شده است و غایت تمدن نوین ایرانی- اسلامی که مقام معظم رهبری ترسیم کردند، امروز نیاز به یک بال دیگر برای پرواز را روشن می‌کند؛ نیاز به آبشاری که در سختی‌ها همه‌مان را تغذیه کند، امروز زمانش است تا آن بال قدرت و ابدی مهدویت نیز همچون بال حسینیت مورد توجه باشد و همانطور که از حسینی‌بودن بهره بردیم، امیدوارم توفیقی باشد از مهدویت نیز بیشتر بهره ببریم. 
نوری که در آثار قدیریان مشاهده می‌کنیم، در قلب و روح هنرمند او سریان کرده و گویی این سیر آفاقی اوست که در کلامش هویدا شده است. در عصری که رسانه‌های روشنفکری در عین حال که مدعی هستند تنها ارزش فرمی و تکنیکی اثر برای‌شان مهم است و کاری به مضمون اثر ندارند، شاخص‌ترین آثار هنری را به رغم ویژگی‌های تکنیکی ارزشمندش، نادیده انگاشته بلکه ناجوانمردانه سانسور می‌کنند و مورد هجمه قرار می‌دهند. 
قدیریان بی‌توجه به این بی‌مهری‌ها و بعضاً بدطینتی‌ها، همچنان از آرمان‌هایش صحبت می‌کند: در عالم خیال هم ملائکه رفت و آمد دارند و هم در طبقه‌ای از این عالم شیاطین رفت و آمد دارند و یک اثر هنری در وجود انسان نازل می‌شود، به همین دلیل هم اثر هنری گاه با زمزمه ملائکه، هنر قدسی می‌شود و گاه با وسوسه شیطان به خلق می‌رسد. به تعبیر آوینی هنرمند گوشی در عالم غیب و ملکوت دارد و زبانی در عالم ملک و گاه روح‌القدس به فیض می‌رساند و نتیجه می‌شود شعر قدسی که در قرب حقیقت قرار می‌گیرد و گاه شیطانی می‌شود. 

مروری بر یک عمر فعالیت هنری عبدالحمید قدیریان

 اینک غزه
یکی از موضوعات مقدس در آثار قدیریان، مسئله فلسطین است. در گنجینه آثار وی، با موضوع فلسطین، مفاهیم متنوعی دنبال می‌شود؛ از اشغال قدس از سوی لشکر شیاطین و حامیان صهیون تا وعده آزادی قدس و جنگ مقدس و از شهادت تا عروج، همگی به دغدغه‌مندی این هنرمند و تعهد او به انسان، اسلام و انقلاب گواهی می‌دهند. 
قدیریان امسال با یک تابلو با موضوع فلسطین در بی‌ینال ونیز شرکت کرد. تابلوی سلام خداوند بر فرزند شهیدت با تکنیک رنگ‌وروغن روی بوم و در ابعاد ۱۰۰ در ۱۴۰. 
این اثر نقاشی اواخر سال ۱۴۰۲ خلق و برای اکران در دوسالانه ونیز ارائه شد، در کنار این اثر شعری از محمود درویش هم درج شده بود که گویی ملهم از همین اثر است:
در محضر پدر 
به سوگ پسر نشسته‌ایم
«سلام خداوند بر فرزند شهیدت»
اندکی دیگر
میلاد یک کودک را
شادباش می‌گوییم... (محمود درویش)
شصتمین دوسالانه هنر ونیز در حالی از اواخر ماه آوریل آغاز شده بود که بیش از ۸ هزارو ۷۰۰ هنرمند، در نامه‌ای به دلیل بمباران گسترده و نسل‌کشی رژیم‌صهیونیستی در غزه، خواستار حذف این رژیم از این رویداد شدند؛ بیانیه‌ای که تا امروز به امضای بیش از ۲۰ هزار نفر از هنرمندان رسیده و عملاً باعث تعطیلی غرفه اسرائیل در بی‌ینال ونیز شده است. 
حضور چند سرباز ایتالیایی در مقابل پاویون تعطیل اسرائیل، نشانگر انزوای رژیم‌صهیونیستی در رویدادی با مختصات ونیز است. 
غرق‌شدن غرفه اسرائیل در آب‌های ونیز، شاید نشان از زوال ایده این رژیم برای ادامه حیات است که از یک آوردگاه هنری کلید خورده است. 
به‌پیوست حضور ایران در این رویداد، نمایشگاه بازنمایش آثار هنرمندان ایران در شصتمین دوسالانه ونیز، در موزه هنرهای معاصر تهران در حال برگزاری است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha