ایران همپیمان همیشگی ملت فلسطین است و حالا خود در سوگ زودهنگام رئیس جمهور نشسته است. رئیس جمهوری که همواره اعتقاد خود به آرمان فلسطین را فریاد زده و در سه سال گذشته تلاش مضاعف برای دستیابی فلسطین به حقوق قانونی خود بر سرزمینش را داشته.
از طرفی داریم به یک سالگی آن واقعه نزدیک میشویم. یک سال حمله و تجاوز به منطقه غزه و وحشیگریهای رژیم صهیونیستی که ناظران بینالمللی چشم روی آن بستهاند و آن را دفاع مشروع میخوانند، ولی حق ساکنان فلسطین بر سرزمینشان و مالکیت حقیقی آنها را به رسمیت نمیشناسند! اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس که طی روزهای پر تنش این یک سال بین کشورهای متحد با و معتقد به آرمان فلسطین در رفت و آمد بود، مهمان تهران شده بود.
مهمانی که باید ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ در مراسم تحلیف نهمین رئیس جمهور ایران شرکت میکرد، ولی دست بر قضا در مراسمی حضور پیدا کرد که ملت ایران خود داغدار رئیس جمهوری بودند که دوران ریاستش بر قوه مجریه را به پایان نرساند و آسمانی شد. پس این مراسم، تنفیذ حکم رئیس جمهور منتخب جدید ملت ایران برای هنیه و برای سران دیگر کشورهای منطقه بسیار مهم بود، چون ایران همواره هم پیمان سران فلسطین در مسئله غصب خاک این سرزمین توسط رژیم تروریستی اسرائیل بوده است.
اما دلهای مردم ما از هر صنف و گروهی سالهاست با فلسطین گره خورده. هنرمندان سریعترین واکنش را به این حمله داشتند. حوزه هنری که پرچمدار هنر انقلابی است، با دعوت از اهالی هنر، پژوهشگران و خانوادههای شهدای راه قدس، به برگزاری سوگوارهای برای شهید هنیه پرداخت.
* حاج قاسم در آسمانها میزبان شهید است
نماز مغرب را که میخوانیم، کم کم بقیه هم از راه میرسند. گرامیداشت شهید هنیه در حوزه هنری است. در زمانهای هستیم که بسیار زودتر از آنچه فکرش را میکنیم، ناگزیریم لفظ شهید را برای بسیاری از رهبران و سران مقاومت در منطقه به کار ببریم، چراکه آرمان آزادی مظلومان منطقه جز با بذل خون پاکان این راه محقق نمیشود. این شعار نیست که امت اسلامی از بذل خون خود نمیهراسد و به سوی شهادت میشتابد. این سبک زندگی مجاهدان راه خداست.
از پلههای تالار سوره حوزه که پایین میروم، چند تابلو توجهم را جلب میکند. نزدیکتر رفته و پوسترهایی را که در همین چند ساعت گذشته طراحی و اجرا شدهاند میبینم. پوسترها اغلب پرتره شهید هنیه را در کنار نمادهای آزادی قدس به تصویر کشیدهاند. به صورت دایره وار دور تا دور لابی ورودی تالار سوره در معرض دید میهمانان قرار گرفتهاند.
یک لپتاپ روی میز توجهم را جلب میکند. هنرمند جوانی قلم به دست درحال طراحی دیجیتال پینت است که در لپتاپ روبرو، می توانیم این فرایند را به صورت زنده ببینیم. با او صحبت میکنم و از انگیزهاش برای حضور در این مراسم میپرسم. هنرمند جوان که سابقه طراحی تصاویر بسیاری از شهدای شاخص را دارد، از شنیدن خبر شهادت هنیه در صبح امروز میگوید. از کرج خود را به مراسم رسانده تا سهمی در این بزرگداشت داشته باشد. میگوید شهید هنیه میهمان ما بود و این کمترین کاری است که به عنوان یک هنرمند از دستش برمیآید. در کنار تصویر هنیه، تصویر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس را هم کشیده. این شهدا را شهدای یک راه و یک جبهه میخواند و میگوید همه برای یک آرمان جهاد کردند و این مزد سالهای طولانی مبارزه است برای آنها. تصویر را با دقت بیشتری نگاه میکنم، گویی حاج قاسم و ابومهدی در آسمانها آغوش خود را برای میهمان عزیزشان گشودهاند و حالا میزبان او در آسمانها هستند.
آنطرفتر سه نقاش از اساتید حوزه هنری را هر یک جلوی بوم در حال طراحی پرترهای از اسماعیل هنیه میبینم. هر یک بنا به ذوق خود تصویری از این شهید ارائه کردهاند تا ماندگار شود. سرعت و دقت در طراحی آنها بسیار جالب توجه است و این نشان از تخصص بیبدیل آنهاست. این تابلوها نگهداری و پس از تکمیل در معرض دید عموم قرار میگیرند.
*نوید حیات ابدی در آیه ولاتحسبن الذین قتلوا...
صدای قرآن را میشنوم. خود را به سالن میرسانم و روی صندلی مینشینم. چند دختربچه با چادرهای کوچک خود درحالیکه چفیه فلسطینی روی شانه انداختهاند از این صندلی به آن صندلی میپرند و مشغول بازیاند. کوچک هستند و هنوز درکی از مفهوم شهادت و ترور ندارند. حق دارند، اینجا ایران است و سالهای سال با مجاهدت همین مجاهدان نظیر شهید سلیمانی و شهدای دیگر در امنیت به سر بردهاند. مشکلات امنیتی هم که پیش آمده به خاطر خوی وحشی سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی در منطقه بوده که همواره تلاش کردهاند کشورهای منطقه را ناامن کنند تا ویرانی را از درون مرزهای خود دور کرده و تنش را به کشورهای دیگر بکشانند. ولی خب راه اشتباهی را انتخاب کرده. چراکه ما نسل اندر نسل کودکان خود را با آرزوی آزادی قدس از چنگال رژیم کودککش تربیت میکنیم.
بعد از قرائت قرآن تکاپوی عکاسان زیاد میشود. خانواده شهید حاجی رحیمی که از شهدای حمله رژیم منحوس اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق است وارد سالن میشوند. در همین حین مجری از روی مقتل لهوف، مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها را میخواند و دلها را راهی کربلا میکند و این سوگواره متبرک به اشکهای مصائب اهل بیت (ع) میشود.
همسر شهید حاجی رحیمی پشت تریبون میآید. به صحبتها گوش میدهم. همسران شهدا همه شبیه هم هستند در استقامت. با صدای باصلابت که ذرهای احساس اندوه در آن نیست، به خانواده شهید هنیه و ملت ایران تسلیت میگوید درحالیکه خود بهتر از هر کسی میداند که داغدار بودن چنین اسطورههایی بودن یعنی چه. تصاویر همسر و دختر و عروس شهید هنیه پیش چشمانم مجسم میشوند درحالیکه میگویند ولاتحسبن الذی قتلوا... بله حیات ابدی برای مجاهد راه خداست و بازماندگان از این عاقبت، همواره در جستجوی آن هستند، در جستجوی آن فوز عظیم. اما دشمن صهیونیستی که درکی از این مفهوم ندارد، حذف فیزیکی سران مقاومت را پیروزی برای خود قلمداد میکند.
*شهادت یک راهبرد سیاسی ملت ساز و امت ساز است
میهمانان هنوز هم یکی یکی به جمع اضافه میشوند درحالیکه قامتشان با چفیهای بر گردن مزین شده. به تک تک چهره ها نگاه میکنم، چه چیز آنها را به اینجا کشانده، آیا صرف شرکت در یک سوگواره؟ فکر میکنم این تنها علت نیست. ما آدمها نیاز داریم به تکرار و تکرار. به مرور آنچه که آرمان مینامیم و برای بیداری همیشگی به آن نیاز داریم. باید در حیاتمان هرروزه یادآوری کنیم که این لحظاتی که کودکانمان بازی میکنند، خودمان دورهم جمع میشویم و از شهید و شهادت میگوییم، چه هزینههایی بابت این آرامش پرداخته شده.
سیدحسین شهرستانی که روی سن می رود، دست روی نقطه پراهمیت حادثهای میگذارد که خداوند مقدر کرده ملت ایران و فلسطین شریک در آن باشند؛ میگوید شهادت یک راهبرد سیاسی ملت ساز و امت ساز است و باید برای آن مهیا و آماده بود. چراکه بیداری ملت ها از این رهگذر اتفاق میافتد.
به چهرههای میهمانان حین سخنرانیها، گروه سرود نونهالان، شعرخوانی و اجرای قطعه موسیقی نگاه میکنم. چشمها برای من مهم هستند که کجا نم اشکی بر آن مینشیند و کجا نگاهها تیز میشود و حواسها جمع. چشمان افراد در این سوگواره به من میگوید ما اکنون به دلی گرم و ذهنی سرد نیاز داریم. چراکه در موقف حوادثی که در راه پرپیچ و خم رسیدن به قله آزادی جهان از چنگال خونخواران عالم پیش میآید، انسانی با این مختصات است که در این میدان پیروز میشود.
نظر شما