۱۴۰۳.۰۴.۱۹

حوزه هنری در ۱۹ تیر ماه میزبان دومین جلسه از سلسله جلسات «به وقت روایت» بود. به وقت روایت به همت دفتر هنر و ادبیات اسارت حوزه هنری برگزار می‌شود. این جلسه به بررسی کتاب «کوپه مطرب‌ها» نوشته امیرمحمد عباس‌نژاد نویسنده ادبیات پایداری اختصاص یافت و عباس‌نژاد به عنوان نویسنده اثر و داود امیریان، مجری کارشناس و منتقد در کنار مجید رنجبر راوی اثر به نقد و بررسی این کتاب پرداختند. روایت صادقانه از زیست دوران اسارت مجید رنجبر و داستان شخصیت‌های فرعی در کنار ایشان از مهم‌ترین ویژگی‌های این اثر بود که بخش عمده این گفتگو را تشکیل می‌داد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، داود امیریان مقدمه‌ای از سختی‌های اسارت در دوران دفاع مقدس ناظر به خاطرات آزادگان بیان کرد و با اشاره به سن پایین بعضی از رزمندگان ازجمله آقای رنجبر، افزود: شرایط اسارت آن هم در سن پایین به‌قدری سخت است که هرکسی از پس آن برنمی‌آید و هر انسانی یک توانی دارد. از این جهت عمل عزتمندانه آقای رنجبر در دوران اسارت بسیار قابل تقدیر است.

شانزده سالۀ آموزش‌دیده‌ای بودم

پس از مقدمه امیریان، راوی کتاب مجید رنجبر از شروع اسارتش گفت: در برگشت از عملیات فتح‌المبین نوروز سال ۶۱ درحالیکه جثه من کوچک و اسلحه‌های سنگینی هنگام بازگشت همراهم بود، ترکش خوردم و دیگر چیزی یادم نبود تا زمانی که در عراق چشم باز کردم. در عملیات که شرکت کردیم شانزده سالم بود، ولی اطمینان می‌دهم تمام بچه‌هایی که کم سن و سال بودند به بهترین نحو آموزش دیده بودند، زیرا آموزش در آن دوران بسیار سخت بود. لذا مسئولیتی که برعهده‌شان بود را تا آخرین لحظه به نحو احسن انجام دادند و از این نظر بسیار مسلط بودند.

وی درباره ورود به زندان‌های رژیم بعث و لزوم بازدید صلیب سرخ برای فشار کمتر روی اسیران ایرانی افزود: اگر صلیب سرخ ما را می‌دید، دست عراق برای شکنجه‌های بیشتر یا سربه نیست کردن کمی بسته می‌شد. درمورد ما حدود ۱۰-۱۵ روز بعد از اسارت خدا خواست و صلیب از ما بازدید کرد. ولی کماکان بچه‌هایی بودند که صلیب از آنها بازدید نکرده بود و تحت شکنجه‌های سخت قرار داشتند. البته کار برای ما هم آسان نبود.

روایت این اثر از فرهنگ اسارت آشنایی‌زدایی می‌کند

امیریان مجری به وقت روایت ضمن اشاره به بیان شیوای خودِ راوی اثر، درباره ویژگی‌های کتاب و علت استقبال از آن نکاتی را بیان کرد: کتاب چنان جذاب بود که یک نفس آن را خواندم. این شیرینی روایت درباره اسم کتاب هم وجود دارد. نقاط قوت این اثر این است که خوشخوان است و با گیرایی بالا مخاطب را درگیر خودش می‌کند. از نظر ادبی بسیار عالی از عناصر داستان بهره برده و نشان می‌دهد که چقدر نویسنده اثر آقای عباس‌نژاد کارش را بلد است. خوب روایت کردن در مستندنگاری بسیار حائز اهمیت است که در این کتاب به خوبی رعایت شده است.

وی به ماجراهایی که برای شخصیت‌های کتاب اتفاق افتاده اشاره کرد و گفت: مایی که در آن سال‌ها امثال مهدی طحانیان را در تلویزیون دیده بودیم، اسارت بچه‌هایی با سن پایین برای ما بهت‌آور بود و تصویری از اسارت ندیده بودیم که مهدی طحانیان با آن سن کم با آن قوت و قدرت صحبت کرد و برای ما تبدیل به بت شد. حالا از دید مجید رنجبر زوایای پنهان این ماجرای اسارت را دیدیم.

این کارشناس عنوان کرد خاطرات اسرا گنجینه پربار دوران دفاع مقدس است که قابلیت بازنمایی در آثار دیگر مانند فیلم‌های سینمایی را دارد. وی به فیلم اخراجی‌ها اشاره و عنوان کرد:  مسئله هواپیماربایی که در آن زمان اتفاق افتاد هم در این کتاب آمده است که دولت عراق آن‌ها را به بازدید از اسرای ایرانی آورده بود.

این منتقد ادبی از تفاوت این کتاب با سایر خاطرات اسارت گفت: درباره سبک زندگی آزاده‌ها همیشه یک روایت ثابت و تکراری شنیده‌ایم، مثلا آزادگان عزیز در دوران اسارت فقط یک نوع غذا خورده‌اند. درحالیکه ما در این کتاب علاوه بر آن می‌بینیم بعضا تنوعی هم بوده. مثلا آزاده‌ای که می‌آید سبزی می‌کارد که چقدر خوب پرداخت شده. همین سبزی‌کاری حال آزاده‌ها را خوب می‌کند. یا سرباز خسته عراقی که پنجاه ساله است، وقتی اسرا را برای شکنجه می‌برند می‌پرسد این‌ها را کجا می‌برند! که کاملا سینمایی و خوب پرداخت شده. پس قلم قوی آقای عباس‌نژاد و نوع روایت شیرین آقای رنجبر دست به دست هم داده و یک کار جذاب را آفریده است.

به گنجینه روایت آقای رنجبر رسیدم

امیرمحمد عباس‌نژاد درباره آشنایی با سوژه این کتاب و علاقمندی به روایت آن بیان کرد: ابتدا متنی به دستم رسید که خودسانسوری عجیبی در آن مشاهده کردم. ترغیب شدم بررسی بیشتر انجام دهم. هرچه پیش رفتم سوالاتم بیشتر شد و متن قبلی را کنار گذاشته و از اول مصاحبه‌کردن را شروع کردم. حدود ۳۲ ساعت مصاحبه کردم و تازه فهمیدم آقای رنجبر عزیز چه گنجینه‌ای دارند به لحاظ روایت.

سختی کار، تکمیل کردن روایت‌های مبهم بود

داود امیریان از دخل و تصرف در برخی خاطرات دفاع مقدس گفت و سوالی درخصوص میزان تغییر در راستی و درستی روایت از نویسنده پرسید. عباس‌نژاد در پاسخ به این سوال اینگونه عنوان کرد: درباره سوال شما باید بگویم هیچ دخل و تصرفی در خاطرات نداشتم. صفر تا صد خود روایت‌ها را آوردم، چیزی اضافه نکردم ولی مواردی به‌خاطر ملاحظاتی حذف شدند.

وی به اضافه‌کردن شخصیت‌های فرعی به روایت اصلی پرداخت و گفت: وقتی متن را می‌خواندم شخصیت فرعی را نمی‌دیدم و روایت صرف انجام شده بود و به لایه‌های زیرین و پنهان اسارت اصلا پرداخته نشده بود. به این خاطر دوباره مصاحبه‌های مفصلی انجام دادم و به آن مواردی که مدنظرم بود رسیدم. با اینکه سوالات ریز من و یادآوری خاطرات، آقای رنجبر را اذیت می‌کرد ولی گاهی تنفس و استراحتی وسط مصاحبه می‌گرفتیم.

عباس‌نژاد درباره سختی‌های جمع‌آوری خاطرات اضافه کرد: سختی کار جایی بود که خیلی چیزها به دلیل گذر زمان فراموش شده بود. لذا تصمیم گرفتم یک هفته با خانواده ایشان هم مصاحبه داشته باشم. دوران قبل از اسارت را از خانواده‌شان پرسیدم. با هم‌رزمان ایشان در اراک و خوزستان مصاحبه‌هایی داشتم. سختی کار، همان تکمیل کردن روایت‌های مبهم بود.

بیان‌نکردن سرنوشت شخصیت‌ها، مخاطب را تشنه نگه می‌دارد

امیریان در نقدی درباره پایان‌بندی کوپه مطرب‌ها عنوان کرد که پایان‌بندی کتاب لنگ می‌زند و سرنوشت بسیاری از شخصیت‌ها مشخص نمی‌شود. شخصیت‌هایی که در روایت معرفی می‌شوند و خواننده منتظر مشخص شدن سرنوشت آن‌هاست. مثلا اسیر زاهدانی که خانواده‌اش در هواپیمایی که ربایش شد حضور داشتند. اگر پایان‌بندی‌هایی برای شخصیت‌های فرعی می‌آمد بسیار جذاب‌تر بود و مخاطب تکلیف شخصیت‌ها را می‌دانست. زیرا این ابهامات سوال در ذهن خواننده و مخاطب ایجاد می‌کند که بی‌پاسخ می‌ماند.

وی افزود: وقتی سرانجام آدم‌ها گفته نشود، تشنگی مخاطب رفع نمی‌شود. برای مثال شخصیت محمود که به منافقین پیوست بیان نشده است. هرچند که در مستندنگاری سختی‌هایی وجود دارد که یکی از آن‌ها حفظ آبروی افراد است.

امیریان در صحبت‌های پایانی باز هم درباره نقاط قوت اثر نکاتی را بیان کرد: شما مزه زندان را در این کتاب حس می‌کنید و سبک زندگی اسارت و فرهنگ زیستن در آن فضا را کاملا درک می‌کنید و این به سبب قوت قلم و روایت نویسنده آن است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha