به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، دومین بخش از پنجمین اردوی ادبی «تماشا» با بازدید از کارگاه تجسمی حوزه هنری و همراهی علی داودی آغاز شد. در این کلاس آموزشی علی داودی که تجربه نقاشی هم دارد با اشاره به علاقهاش به این هنر بیان کرد: ضرورتا کسی که نقاش است و به حوزه شعر میآید نمیتواند استانداردهای فضای شعر را رعایت کند و قرار نیست کسی که نقاشی میداند چنان شعر بگوید که گویا نقاشی میکند.
وی با پیشنهاد کتاب «مشت در نمای درشت» برای مطالعه، به محدود بودن افرادی که هر دو فضای شعر و نقاشی را درک میکنند اشاره کرد و یادآور شد که این کتاب به تطبیق دو فضا و زبان سینما و ادبیات پرداخته است.
شعر بیان اجتماعی و نقاشی بیان شخصی دارد
این شاعر بیان کرد: در مقایسه شعر و نقاشی در فرهنگ، دو نکته را باید در نظر گرفت اول آنکه نقاشی ایران با تخت جمشید و شاهنامه شناخته میشود و دوم اینکه عامل تعیینکننده مذهب است و در جایگاه فقهی نقاشی باید از صافی فقه میگذشته است لذا بسیار تعیین کننده بوده است.
وی با اشاره به جایگاه شعر و نقاشی اظهار کرد: زبان شعر و نقاشی اشتراکات و تفاوتهایی با هم دارد. شعر بنابر این حکم که در عرصه زبان مستقر است ناخودآگاه با اندیشه ارتباط دارد ولی نقاشی موظف نیست تا چیزی را صریح مطرح یا ترسیم کند. در حوزه شعر بیان اجتماعی و در حوزه نقاشی بیان شخصی است مگر آنکه نقاشی در حوزه گفتمان باشد.
علی داودی خطاب به حاضران در جلسه گفت: قبل از اینکه شما درباره تابلوی فکر کنید یا حتی نسبت به اثر عبدالحمید قدیریان حسی داشته باشید، اثر او حرف و پیامی برای گفتن دارد. در شعر هم این موضوع صادق است و شما در کنار برداشت بیانی، برداشت احساسی هم دارید. نسبت تمام این موارد این است که به واسطه جایگاهی که ادبیات در تاریخ بشر داشته همیشه نقاشی سفارشپذیر از ادبیات بوده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: ما در کشوری زندگی میکنیم که افراد افتخارات زیادی دارند و از قرنها تجربه و آموزش برخوردار هستند اگرچه جهان امروز از ارزشهای هنری و ظرفیت هنرمندان، آنقدر که شایسته است بهره نبرده است.
داودی با اشاره به مطرح شدن بحث شعر در قرآن بیان کرد: شعر و نقاشی میتوانند با هم گفتگو کنند و هنرمند از دیدن یک اثر الهام بگیرد.
این هنرمند همچنین در پایان سخنانش به بحث تنوع سبکهای مختلف نقاشی اشاره کرد و افزود: نقاشی حسیتر است و در آن افراد چندان دنبال معنا نیستند. نقاشی با ایجاد حس مخاطب را به اندیشه وا میدارد.
محمدرضا وحیدزاده که دیگر مدرس حاضر در این جلسه بود گفت: هنرمندان در نسبتی با جامعه و با رجوع به عالم خیال دست به آفرینش میزنند که میتواند به طرق مختلفی محقق شود یعنی با رنگ نقاشی، با صوت موسیقی و با کلمه شعر و داستان و ادبیات خلق میشود و همه آنها ذیل مفهوم هنر هستند.
در ادامه حاضران از ابعاد مختلف به نسبت شعر و نقاشی اشاره کردند و وحیدزاده در تکمیل این صحبتها اظهار کرد: فکر میکنم کسی که میخواهد شاعر باشد لزوما قرار نیست اهل نقاشی باشد و اگر اهل نقاشی باشد قرار نیست لزوما هنرش روی شعرش تاثیر بگذارد و آن را بهتر کند.
این مدرس و پژوهشگر هنر ضمن اشاره به برجسته بودن شعر در شرق و نقاشی در غرب و اینکه جریانهای هنری با نقاشی نشان داده میشوند گفت: نقاشی زمینهای برای تاثیرگذاری فراهم میکند و وقتی جایگاه هنری یک فرد ارتفاع بگیرد از دیگر حوزههای هنری هم میتوان بهره برد.
وی در ادامه به آثار موجود در خانه هنرمندان متعدد اشاره کرد که نشان از ارتباط آنها با دیگر هنرها داشت.
هنرمند نیازمند آشنایی با دیگر هنرها است
وحیدزاده همچنین با یادآوری اینکه نیما و جلال به آثار هنری نقد داشتند به فهم آنها از نقاشی پرداخت و در ادامه به این موضوع تاکید کرد که گستره جهانی هنرمند نیازمند آشنایی با دیگر هنرها است چراکه هر هنر امکان و ظرفیتهای خاص خود را دارد و زبان دومی برای هنرمند محسوب میشود که همچون گشودن پنجره تازه به جهان است و افقهای دیگری را پیش روی هنرمند قرار میدهد که حتی اگر پنهان باشد اما تاثیراتش را در زندگی هنرمند نشان میدهد.
وی نقاشی را به مثابه یک زبان دانست که به آشنایی با این جهان کمک میکند تا جهان شاعر وسعت پیدا کند.
وحیدزاده ادامه داد: اگرچه جلو بردن دو حیطه نقاشی و شعر کار سختی است اما گاه هنرمند با پناه بردن به نقاشی از ملال و اندوه خود میکاهد تا در حوزه شعر بهتر بتواند به کار خود ادامه دهد.
واکنش لحظهای، از ویژگیهای شعر
این پژوهشگر هنر همچنین در بخش دیگری از سخنانش، به اثرگذاری شاعر بر جامعه و اثرپذیری شاعر از جامعه پرداخت و اظهار کرد: بیان هنری اقتضائاتی دارد و یکی از ویژگی شعر واکنش در لحظه آن است. شعر بخاطر واسطه بودن و جوشش در لحظه، موقعیت بهتری برای کنشگری و نقش ایفا کردن دارد. از سویی دیگر ترجمهپذیری نقاشی نسبت به شعر آسانتر است اگرچه برای درک آن هم نیاز به سواد تصویری وجود دارد.
وی همچنین ویژگیهای زبان را برشمرد و سپس به هنر عامهپسند پرداخت و گفت: هنر عامهپسند برای بیان مفاهیم عمیق و احساسات پیچیده و احوالاتی که به زبان ساده در نمیآید، زبان تنک و نازکی است. ما باید به همان میزان که انس با هنر برایمان اهمیت دارد بتوانیم ظرایف و پیچیدگیهای آن زبان را هم درک کنیم زیرا برخی از سبکها و مکاتب هنری اقتضائات خود را دارند.
وحیدزاده درباره شعر عامفهم و خاصپسند نیز تشریح کرد: آثار عامهپسند هم کارکردی دارند. چنانکه شعر عامهپسند، زرد و مبتذل داریم در ساحتهای دیگر هنر هم مثل موسیقی با چنین موضوعی مواجه هستیم اما باید از آن عبور کنیم. اگرچه شعر و موسیقی عامهپسند از زبانروزمره یک پله بالاتر است اما باید تلاش کنیم به گامهای بالاتری قدم بگذاریم. درد عمیق فلسفی و شعر برانگیزاننده را نمیتوان با زبان عامیانه گفت. چنانکه در شعر از زبانهای دیگر و از امکانهای مختلف استفاده میکنیم در حیطه نقاشی هم تکنیک، سبک و جریانهای مختلفی وجود دارد که اقتضائات خاص خود را دارد و برخی از مفاهیم و عواطف و احساسات را نمیتوان به زبان ساده، بازاری، عامهپسند بیان کرد.
در این بخش حاضران در سالن، شکسته شدن چارچوبها با هدف اثرگذاری در آثار عامهپسند را مطرح کردند که فریبا یوسفی یکی از اهداف جلسات «تماشا» را میزان تاثیرگذاری در شعر فاخر معرفی کرد.
وحیدزاده با هدف تمرکز بیشتر شرکتکنندگان در این دوره بر استفاده بجا و درست از قالبهای ادبی تاکید کرد: تکنیکها و مکتبها اقتضائاتی دارند که شناخت آن مهم است و گاه گفته میشود یک منظور با یک رباعی راحتتر گفته میشود یا برخی مفاهیم باید با قالب خود مطرح شوند برای مثال در قصیده باید تفاخر داشت و از یک چیز فاخر صحبت کرد و غزل قالب لطیفتر و عاطفیتر است.
شناخت مکاتب ادبی با آثار هنری
وی افزود: مکاتب هنری عالمی است که روح دوران در آثار آن برهه متجلی میشود برای مثال شعر عراقی بستر روح آن دوران است که در جلوههای فرهنگ و تمدن از جمله معماری و حتی البسه مردم آن روزگار کاملا مشهود است.
وحیدزاده همچنین بر اینکه شناخت امکانهای بیانی به گستره افق دید کمک میکند و گاه میتواند منشا الهام باشد، تاکید کرد و ادامه داد: افرادی چون حبیبالله صادقی یا استاد وی هانیبال الخاص نقاشیهایشان متاثر از شعر و آثار شاعران است. این آثار یک خلق جدید و با نگاه به یک اثر هنری بوده است.
ویژگی هنر انقلاب اسلامی
وی با تکرار اینکه برای شناخت مکاتب ادبی، آثار هنری میتوانند راهگشا باشند بیان کرد: معتقدم چنانکه در ادوار مختلف تاریخی روحهای متعددی جریان دارد در انقلاب اسلامی هم با یک عالم و اتفاق تازهای روبهرو هستیم که خود را در آثار ادبی نشان داد. هنر و ادبیات انقلاب ویژگیهای مشخصی دارد که در شعر و نقاشی متجلی شده است. یکی از این ویژگیها این است که انقلاب ادعای گفتگو با تودهها را دارد و از سویی نمیخواهد در سطح توده باقی بماند. برخلاف دوران پیش از انقلاب که جریانهای ادبی هنری بیاعتنا به عموم بودند، انقلاب اسلامی و امام (ره) حرف دیگری میزدند و با تودهها صحبت میکردند بنابراین هنر انقلاب هم رویه عموم مردم داشت اگرچه نمیخواست در آن حد باقی بماند.
وی افزود: هنر نخبگانی در زمان پیش از انقلاب در گالریها بود و از عموم مردم فاصله گرفته بود اما هنر انقلاب سعی کرد تا سطح بالاتری از زندگی و معنا را منتقل کند و این در صورتهای مختلف هنر انقلاب هم تجلی پیدا کرد. شعر دوره انقلاب زبان بسیار سادهای دارد و در عین حال میخواهد او را به سطح بالاتری منتقل کند. نقاشی هم در دوره انقلاب اسلامی از فرم انتزاعی فاصله میگیرد و فرم روایی و قصهگویی پیدا میکند و هنر بازاری نمیماند یعنی هم گفتگو با عموم را دنبال میکند و هم فراتر بردن آنها به سطحی بالاتر.
مخاطب عادت به سرگرمی پیدا کرده
مدرس کلاس آموزشی «تماشا» درخصوص ارزشها در هنر انقلاب اسلامی گفت: غایت ما این است که در عین حال که میخواهیم با توده صحبت کنیم به لحاظ فرمی و زیباییشناسی هم قصد بالاتر کشیدن مخاطب را داریم. به عبارتی دیگر در هنر انقلاب ذوق و سلیقه و تعالیم و معانی که از طریق زبان هنری قرار است منتقل شود، بالاتر میرود که تحقق این امر هم نیازمند ممارست، مشقت و جهد زیادی است.
وحیدزاده در پایان سخنانش تاکید کرد: انقلاب اسلامی برای سرگرمی نیامده اما ما در عالمی زندگی میکنیم که هیچ کجای آن خالی از دنیای مدرن نیست و این بدین معناست که مخاطب من عادت به سرگرمی پیدا کرده است و این کار هنرمند را سخت میکند.
نظر شما