سمیرقنطار کیست؟
سمیر قنطار جوان هفده سالهای که در سال ۱۹۷۹ به همراه چند جوان فلسطینی و سوری دیگر، علیه اسرائیل عملیات موفقی کرده بود و تعدادی از نظامیان را در یک شهرک نظامی کشته بودند. وی سالها با شکنجه و فشارهای بسیار زیاد در زندان بود تا اینکه در سال ۲۰۰۴ هم که اسرای لبنانی از زندان آزاد شدند، سید حسن نصرالله از سمیر قنطار سخن گفت و در همان زمان چهره و شخصیت وی به عنوان قدیمیترین اسیر لبنانی در فلسطین در رسانهها مطرح شد.
در جنگ ۲۰۰۶ اقدامات حزب الله برای آزادسازی سمیر قنطار اقدام پیشدستانهای بود که بر تلاش برای سرکوب حزب الله ایران و سوریه غلبه کرد و وقتی جنگ ۳۳ روزه تمام شد، نظام سیاسی اسرائیل و جامعه تجاوزکاران به این نتیجه رسیدند که دست از لجاجت با سمیرقنطار بردارند. بنابراین بحث مذاکرات برای تبادل سمیر قنطار به عنوان مبارز لبنانی در فلسطین، در سال ۲۰۰۶ مطرح شد.
ایده نگارش مبارزات سمیرقنطار چطور شکل گرفت؟
او به خاطر مقاومتی که با سیاستهای مدیریت زندان و رژیم اسرائیل داشت و به دلیل به هلاکت رساندن صهیونیستها در اراضی ۱۹۴۸ با سیاست تبادل اسرائیل همخوانی نداشت، در لیست تبادل قرار نمیگرفت لذا سال ۲۰۰۶ اسرائیل و نظام امنیتی مجبور شد تن به آزادی وی دهد. آزادی وی این انگیزه را فراهم کرد که ۳۰ سال زندان وی میتواند گنجینه ارزشمند تاریخ مقاومت باشد.
چه ضرورتی در پرداخت به این وقایع وجود داشت؟
ما اطلاعاتی از مواجهه تن به تن و نزدیک که با رژیم صهیونیستی باشد، در دست نداشتیم چراکه عموما ما تصور کلی نسبت به این رژیم داشتیم و نوشتهها مبتنی بر باورها، تئوریها و نظریههای مختلفی بود که ما را به فهم عمیقی از نظام اشغالگر و ساختار آن نمیرساند بنابراین به این تصمیم رسیدم که بتوانم اثری را بنویسم که خواننده را از نزدیک با واقعیت گروههای رزمنده و مواجهه با رژیم صهیونیستی آشنا کند.
من در «حقیقت سمیر» در پی این بودم که فضای مبهمی که در مورد زندانهای اسرائیل وجود دارد و در ادبیات مقاومت ابراز شده را تبدیل به فضای علمی کنم اما از آنجا که صرفا اطلاعات به شنیدههای مبهم و کوتاه محدود میشد نمیتوانستیم نشان دهیم که چه اتفاقی در آن طرف میلهها و در زندانهای اسرائیل درحال وقوع است و من با این هدف به سراغ سمیر قنطار رفتم که بتوانم یک تصویری از وقایع عینی تمدن غربی در زندانهای اسرائیل ارائه شود.
برای نگارش این کتاب از چه منابعی کمک گرفتید؟
همانطور که در مقدمه کتاب هم اشاره کردهام چند نوع اثر برگزیده جهانی به گرفتن ایده برای نگارش این کتاب به من کمک کرد و من برای نوشتن از اطلاعات شکنجههایی که ساواک به مبارزان در دوره پهلوی تحمیل کرده بود یا مبارزات نلسون ماندلا استفاده کردم. در این میان باید به واقعیت تحول شخصیت دینی و مذهبی سمیر قنطار هم باید پرداخته میشد چراکه محصول نظام مطالعاتی و ذهن حقیقتجو و حقیقتبین سمیر قنطار بود. او مجموعههای مختلفی را مورد مطالعه قرار داده بود و کتابهای فراوانی را مطالعه کرده بود چراکه زندان برای او آخر دنیا نبود و در حالی که ۵ حبس ابد سنگین را در پیش داشت، هیچگاه ناملایمات او را تسلیم نکرد و تمام تلاش خود را کرد تا سختیهای ناشی از اسارت را به خدمت خود درآورد. کتاب بر اساس ۵۰ جلسه مصاحبه مستقیم و حضوری با سمیر قنطار است.
جنس مبارزه سمیر قنطار چه تفاوتی با مبارزات در آفریقای جنوبی داشت؟
در اینجا باید اشاره کرد که رژیم آپارتاید و سیستم غیرانسانی مبتنی بر خود برتربینی سفیدپوستان، چه افرادی را به شیطانیترین روشها شکنجه دادند.آنچه در آفریقای جنوبی اتفاق میافتاد شبیه چیزی بود که در فلسطین رخ داد اما در آفریقا مردم به بردگی و اسارت گرفته شدند ولی از سرزمینشان رانده نشدند. در فلسطین علاوه بر اسارت، مردم بخاطر مسلمان بودن زیربار خواسته اسرائیل نرفتند و البته بخاطر شکستهایی که اعراب و فلسطینیها از جنگها داشتند ناچار به ترک خانه و کاشانه خود شدند و این جنایت روزافزون شود. در آفریقای جنوبی به موازات نظام آپارتاید اجماع جهانی صورت گرفت و سالها ادامه پیدا کرد اما از آنجا که دولتهای غربی قادر به ادامه این وضعیت در آفریقای جنوبی نبودند کمک کردند تا سیستم آپارتاید برداشته شود اما اسرائیل برای جنگ علیه فلسطین و اسلام توسط همان دولتهای غربی مجهز شد و در فضایی متفاوت مستقر شد لذا جنگ سختتر و دشمن بیرحمتر، جسورتر و مورد حمایت نظام سیاسی غرب است.
زندانیان فلسطینی مدام از زندانی به زندانی سختتر منتقل میشوند و هرگاه نیروهای نظامی اسرائیل از فلسطینیها ضربهای میخورد تا میتواند هم در بیرون از زندان افراد را به قتل میرساند و هم در زندان دست به افزایش شکنجه و کشتار فلسطینیها میزند. اسرائیل در چنین مواقعی یا با کاهش غذا و پایین آوردن سطح بهداشت زمینه آزار زندانیان فلسطینی را فراهم میکند و به خانواده اسرا هم رحمی ندارد.
ماهیت اسرائیل نسبت به آنچه رژیم آپارتاید در آفریقا انجام داد، حیوانیتر، خشنتر، درندهتر و بیرحمتر است.
مهمترین بخش و خواندنی ترین بخش مبارزات سمیر قنطار از نظر شما کدام بخش است؟
دو بخش برای من جالب بوده است اول تحمل وی در مواجهه با شکنجهها است. او خیلی صبوری و مقاومت کرد و علاوه بر آنکه جوان است و ۶ گلوله به او اصابت کرده و بدنی زخمی دارد و تحت فشار است، بازجوییهایش بسیار خواندنی است.
بخش مطالعات وی و نحوه آشناییاش با امام حسین (ع) هم دیگر بخش جالب «حقیقت سمیر» است. او در زندان با نهجالبلاغه آشنا میشود و در میان تمام فشارهای رژیم صهیونیستی نهجالبلاغه دنیایی را در مقابل چشمان وی باز میکند که فضای تنگ زندان را برایش گسترده میکند و وارد عرصه جدید از حیات معنوی میشود.
آشنایی وی با نهج البلاغه سمیر قنطار را وارد دنیای تفکر و هستیشناسی امام علی (ع) میکند و آرام آرام تفکر شیعه میشود و همفکری او با برخی از سازماندگان لبنانی مثل مصطفی عبد الکریم حمود و یوسف وزنی باعث ورود وی به به دنیای تشیع و تبدیل او به قهرمان دنیای شیعه میشود.
چه اقداماتی در راستای معرفی هرچه بهتر مخاطب با سمیر قنطار ضروری میدانید؟
انتشارات سوره مهر کتاب«حقیقت سمیر» را منتشر کرده و من میخواهم با توزیع گستردهتر این اثر و رساندن این کتاب به نسل جوان به بسط این اندیشه کمک کند. این کتاب میتواند در قالب پویشها و مسابقات به شکل خیلی بهتری معرفی شود و مخاطبان را با خود همراه کند و ضرورت دارد در فرآیند توزیع و معرفی کتاب اقدامات همدلانه بیشتری صورت گیرد.
نظر شما