۱۴۰۲.۰۹.۱۶

فاطمه شعبانی، خبرنگار- انتشارات سوره مهربه تازگی رمان «بشکوچ» را به قلم «سلمان کریمی» راهی بازار نشر کرده است. این رمان در بستر زمانی محاصره ۳۴ خرمشهر رخ می‌دهد و سی و چهار روز از زندگی یکی از تکاوران پایگاه دریایی بوشهر را روایت می‌کند. این تکاور هنگام ورود به خرمشهر عاشق می‌شود و روایت عشق و جنگ تا آخر رمان، همسو باهم، به پیش می‌رود. سلمان کریمی می‌گوید: « در جنگ مرگ و عشق با هم هستند. وسط جنگ هم مرگ را داریم و هم عشق. قرار نیست جایی که مرگ است عشق نباشد و برعکس، این دوتا باهم هستند. » گفتگوی مارا با این نویسنده زنجانی بخوانید


ادای دین
«سلمان کریمی» متولد سال ۱۳۵۵ و دارای مدرک کارشناسی حقوق قضایی و از نویسندگان زنجانی و از اعضای مؤسس «خانه داستان» زنجان است. او تاکنون چندین مجموعه داستان گروهی و کودک تألیف کرده است. پیش از این کتاب «رویاهای یک کور مادرزاد» را به چاپ رسانده بود که نگاه منتقدان را به خود جلب کرد. وی با بیان اینکه زنجان شهر غواصان دریادل است من همیشه ۲ دین بر گردن خود احساس می‌کردم یکی اینکه درباره غواص‌ها بنویسم یکی هم درباره خوزستان، ادامه می دهد:« ما در مورد فتح خرمشهر، شکست حصر آبادان؛ فیلم، رمان و خاطره گویی زیاد داریم اما این‌ها در مورد مقاومت ۳۴ روزه در خرمشهر کمرنگ است. از طرفی در این مقاومت ۳۴ روزه علاوه بر گروه‌های مختلف مردمی، گردان تکاوران دریایی بوشهر هم حضور داشت که کمتر از آن‌ها نامی برده می‌شود. خواستم با این کتاب به تکاوران نیروی دریایی ادای دین کنم. »

کسب اطلاعات
کریمی اضافه می‌کند: « برای نوشتن کتاب خاطرات ناخدا هوشنگ صمدی را خواندم همچنین خاطرات بچه‌های اردبیل را، تاریخچه و روزشمار جنگ را هم مطالعه کردم. وقتی اطلاعاتم تکمیل شد شروع به نوشتن کردم. هنوز فصل اول را ننوشته بودم که خبردار شدم حوزه هنری برنامه‌ای تدارک دیده که نویسندگان در باره خرمشهر رمان بنویسند. طرح رمانم را برای شرکت در این دوره فرستادم و زمانی که جلسات این دوره برگزار شد؛ من تقریباً رمانم تمام شده بود. نوشتنش حدود یکسال طول کشید. »

عشق و مرگ
کتاب بشکوچ زندگی یکی از تکاوران گردان بوشهر کیارش پوراحمدی (شخصیتی خیالی) را روایت می‌کند که متولد زنجان است. کیارش در شبی که عراق به ایران حمله می‌کند، به سمت خرمشهر حرکت می‌کند و صبح در خرمشهر است. کیارش در گیرو دار جنگ؛ عاشق دختری از خرمشهر شده؛ این در حالی است که او آدم سرسختی بوده و اعتقادی به عشق ندارد. در ادامه داستان دختر خرمشهری در شهر خود می‌ماند و کیارش پس از ترک خرمشهر و گذر گردان بوشهر از کنار کارون تازه متوجه می‌شود که او در خرمشهر مانده است. کریمی در پاسخ این سؤال که چرا سراغ یک ماجرای عاشقانه رفتید و جنگ را با یک سوژه عاشقانه روایت کردید؟ توضیح می‌دهد: « در جنگ خیلی اتفاقات می‌افتد نه اینکه بگویم ما واقعیت را می‌نویسیم. در جنگ مرگ و عشق با هم است وسط جنگ هم مرگ را داریم و هم عشق، این دو همه جا با هم هستند. اغلب مرگ و تولد را نشان می‌دهند اما خیلی کم مرگ و عشق را با هم می‌بینند. قرار نیست جایی که مرگ است عشق نباشد و جایی که عشق باشد مرگ نباشد، این دوتا باهم توامند. »

وجه تسمیه
این نویسنده وجه تسمیه بشکوچ را اینطور توضیح می‌گوید: «بشکوچ یا شیر دال در افسانه‌های ملل مختلف و از جمله ایران، مصر باستان و هند وستان بشکوچ موجودات افسانه‌ای‌اند که حافظ خاک و بوم کشور و میهن هستند. موجوداتی با تن شیر و سر عقاب و گوش اسب و در سنگ نگاره‌های تحت جمشید می‌بینیم. بشکوچ نمادی از فرهنگ مردم ایران و حافظ ایران است. این تکاور با این هدف به خرمشهر می‌رود که حافظ این خاک باشد. جایی این دختر که اصالت شیرازی دارد به تکاور می‌گوید: بشکوچ! »
به گفته کریمی جذاب‌ترین بخش این کتاب بخشی از کتاب است که گلوله توپ به خانه اسماعیل خورده و از کل خانواده فقط یک برادر مانده است؛ کیارش و اسماعیل می‌آیند و پیکرها را می‌بیند. « ایرانه» هم می‌آید. در این صحنه ما چند مرگ و میر می‌بینیم وهمزمان شکل گرفتن عشق بین ایرانه و کیارش را شاهد هستیم.

بخش مهم تاریخ
نوشتن از دوران جنگ تحمیلی سختی‌های خاص خودش را دارد. نویسنده بشکوچ در این باره می‌گوید: « هشت سال جنگ تحمیلی واقعیت زندگی ما و بخشی از تاریخ این سرزمین است. در اروپا وقتی جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد ادبیات بعد از جنگ و حتی تا الان هم تحت تأثیر جنگ است. هاینریش بل را نگاه کنید در کل کارهایش چه رمان چه داستان کوتاه محوریت با جنگ است. نمی‌دانم چه شکافی بین جنگ و نویسندگان افتاد که کمتر سمت و سوی آن ‌می‌روند. البته نویسندگان درجه یکی مثل احمد محمود با رمان زمین سوخته درباره جنگ می‌گوید. اما به طور کل آنجور که باید و شاید به جنگ پرداخته نشده است. عده‌ای هم جنگ رامصادره کردند و این باعث شده برخی از نویسندگان از جنگ و نوشتن درباره جنگ فاصله بگیرند و نگاه مثبتی به نویسندگانی که درباره جنگ می‌نویسند؛ نداشته باشند. در حالیکه این بخش مهمی از تاریخ ماست. من هم به عنوان نویسنده‌ای که مصالحش را از تاریخ و اجتماع می‌گیرد نمی‌توانم از این هشت سال بگذرم.»

وی درپایان به این نکته اشاره می کند:« به مرور زمان  و 30 سال بعد از پایان جنگ شیوه و سبک زندگی عوض شده است. موقع نوشتن باید به این شیوه زندگی برگردی در حالیکه به راحتی نمی‌شود بچه‌ها را قانع کرد که شاگرد مکانیکی که این ور بود وقتی به خط مقدم می‌رفت نماز شب می‌خواند یا گریه می‌کرد تا داوطلبانه با گروه تخریب برود. »

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha