۱۴۰۲.۰۹.۱۵

بیست‌ و پنجمین نشست از سلسله‌نشست‌های زبان‌شناخت با عنوان «بررسی سیاست‌گذاری‌های زبانی در ایران» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزۀ هنری، با حضور دکتر موسی بیات، مدیر دفتر مطالعات فرهنگ و آموزش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در سالن طاهره صفارزادۀ حوزۀ هنری برگزار ‌شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، درابتدای این نشست، مهدی صالحی، مجری‌کارشناس این نشست‌ها، با اشاره به ‌اینکه در دورۀ دولت‌ملت‌ها و حکمرانی به شیوۀ مدرن، یکی از محورهای مدنظر حکمران، حکمرانی زبان بوده است، گفت: فکر اینکه حکمران چگونه و با چه کسی سخن بگوید یا سخن نگوید و محتوایی اثربخش و جدی را تولید کند یا در راستای بعضی از اهدافش مانع تولید بعضی از محتواهای زبانی شود و گفتمان‌ها را مدیریت کند و فراز و فرود آن‌ها را ببیند و بسنجد و برایشان برنامه‌ریزی داشته باشد، همه در قالب سیاستگذاری‌های زبانی باید دیده شوند.

صالحی به دو گزارش امسال مرکز پژوهش‌های مجلس در حوزۀ سیاست‌گذاری زبانی اشاره و اظهار کرد: مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، بعد از ده سال، امسال دو گزارش مرتبط با حوزۀ زبان منتشر کرده است: یکی ارزیابی و ضعیت دیپلماسی زبان فارسی و دیگری گزارش عملکرد قانون «ممنوعیت به‌کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه». صالحی ادامه داد: در مرکز پژوهش‌ها، در کنار این گزارش‌ها، سعی کرده‌اند چالش‌های سیاستی را ببینند و راهکارهای سیاستی بدهند و الزامات تقنینیی و ملاحظاتی در حوزۀ سیاست‌گذازی زبانی را هم در نظر بگیرند.

در ادامه دکتر موسی بیات، مدیر دفتر بررسی‌های فرهنگی مرکز پژوهش‌های فرهنگی مجلس شورای اسلامی، با اشاره به اهمیت موضوع نشست و با پیش‌کشیدن این پرسش که «آیا سیاست‌گذاری‌های زبانی موجود را می‌توان سیاست‌گذاری و نظریه سیاستی تلقی کرد یا نه؟» اظهار کرد: بحث ترویج زبان فارسی را، چه قبل و چه بعد از انقلاب، به عنوان هدف داشته‌ایم؛ اما رویکرد و نظریۀ سیاستی که راهکار و سازوکاری برای رسیدن به آن هدفمان باشد، نداشته و نداریم و فقط با حجمی از گزاره‌های سیاستی، هم در حوزۀ داخلی و هم در دیپلماسی خارجی مواجهیم که اهدافمان را مشخص می‌کند.

دکتر بیات با اشاره به تأکید صریح بر توسعۀ زبان و خط فارسی در اصل پانزدهم قانون اساسی و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در این حوزه خاطرنشان کرد: با توجه به این اصل، سازوکار سیاستی خاصی به ‌عنوان نظریه نداریم و قاعدتاً باید با مرور زمان یک سیر عملیاتی با شیب بیشتری طی کنیم؛ اما این را نمی‌بینیم و فقط با حجم زیادی از سیاست‌های تکراری مواجهیم و از سال ۱۳۵۸ تاکنون همچنان داریم تکرار می‌کنیم: ترویج زبان و خط فارسی. البته به‌ندرت چند اقدام عملیاتی مثل تأسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ۱۳۶۱ می‌بینیم که اقدامات خوبی است؛ اما انتظار می‌رود که عملیاتی‌تر کار کنیم.

این پژوهشگر در ادامه به مصداق‌های نظریۀ سیاستی زبان فارسی در طول حیات این زبان اشاره کرد و گفت: مواجهه مشخص یکی از چالش‌های جدی ماست و همۀ زبان‌ها اگر مواجهۀ سیاستی مشخصی نداشته باشند رو به زوال خواهند رفت. وی ادامه داد: فارسی در دوره‌ای زبان علم بوده و در دوره‌ای زبانی حماسی برای بیان احساسات ملی‌گرایانه شده و زبانی بوده که واکنش سیاسی داشته است. به همین سبب، در آن دوره شاهد تولید حجم زیادی از شاهنامه‌ها هستیم. حتی زبان عربی بعد از حمله مغول دچار چالش می‌شود و دورۀ فترتش شروع می‌شود و آثار فاخری در آن دوره در عربی نمی‌بینیم. اما برعکس، زبان فارسی مواضع سیاستی خودش را مبتنی بر زهد و عرفان در مقابل ادبیات مبتذل مشخص می‌کند و اوج مفاخر ادبی و قله‌های عرفان ما نیز در همان دوره یعنی قرون هفتم و هشتم ظهور می‌کنند. پس این مواجهۀ سیاستی داشتن، ابزاری برای حفظ زبان بوده است.

دکتر بیات هم در ادامه از سازمان پژوهش و تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش به‌خاطر نپرداختن به کار اصلی‌اش انتقاد کرد و گفت: کار اصلی این نهاد تنظیم‌گری است اما تقریبأ این کار را انجام نمی‌دهد. در صورتی که در سند تحول این کار را از آن می‌خواهند. متأسفانه فرهنگستان نیز به همین آفت دچار شده و به جای کار سیاست‌گذاری، غالبأ دارد کارهای دانشگاهی انجام می‌دهد.

صالحی در ادامه با اشاره به غفلت فرهنگستان زبان و ادب فارسی از پرداختن به گویش‌ها گفت: برخی گویش‌های ما در حال مرگ‌اند؛ ولی هنوز اطلس گویش‌های ایرانی نداریم و اطلاعی از گویش‌های افغانستان و ترکمنستان و تاجیکستان و قرقیزستان و... و نیز زبان‌هایی که در ایران فرهنگی دوران جادۀ ابریشم با زبان فارسی در ارتباط بوده‌اند، نداریم.

دکتر موسی بیات، گفتۀ صالحی را تأیید کرد و در این باره خاطر نشان کرد: یکی از سیاست‌های فرهنگستان، احیای گویش های ایرانی، بررسی آن‌ها و کمک‌گرفتن از آن‌ها برای احیای زبان فارسی است.

زبان چون نان شب واجب‌ است

 این پژوهشگر ادامه داد: از مسئله‌مندی زبان فارسی و در معرض ضعف و انحطاط‌بودن آن در سطح عمومی و بین سیاست‌گذاران و اهمیت آن سخن به میان نمی‌آید! باید نهادی مسئله‌مندی زبان فارسی را نشان دهد چون اصلاً جز کسانی معدود، که به اقتضای رشته و کارشان به این مسئله فکر می‌کنند، کسی روی بحث زوال زبان فکر نمی‌کند، درصورتی‌که نهادهای متولی زبان همچون فرهنگستان و بنیاد سعدی و شورای پاسداشت زبان فارسی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داریم و این متولیان باید این مسئله‌مندی را ایجاد کنند.

 بیات ادامه داد: بعضی‌وقت‌ها سیاست‌گذاری در تقاطع‌ها شکل می‌گیرد. باید منافع عموم جامعه و سیاست‌گذاران در تقاطعی به هم گره بخورد، که ما در خصوص زبان این را نداریم. بیات خاطرنشان کرد: زمانی که عموم جامعه به زوال یک زبان نمی‌رسند و فقط متخصصان به میدان می‌آیند و می‌گویند باید موضعی اتخاذ کنیم، نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود؛ اما وقتی آحاد جامعه این را حس کند، نهادهای بالادستی هم به میدان می‌‍آیند. ما هنوز به این نرسیده‌ایم که زبان چون نان شب واجب‌ است؛ زیرا متولیان و نهادها و دستگاه‌های فرهنگی‌مان این حس را در عموم مردم ایجاد نکرده‌اند.

مهدی صالحی هم تقلیل‌دادن زبان معیار را به صرف مقابله با واژگان بیگانه جایز ندانست و گفت: زبان معیار این قدر در حیطۀ واژه‌ها تعریف نمی‌شود و این‌قدر در واژه‌ها شدت ندارد. این فکر قانون ممنوعیت استفاده از اسامی بیگانه خود مبنای انحراف در سیاست‌گذاری زبانی است. خود فرهنگستان ۱۳ کارگروه دارد، ولی فقط کارگروه واژه‌گزینی آن در چشم همه است. آن‌قدر در این زمینه پافشاری غیرمردمی کرده‌اند که حتی منبری‌ها هم می‌گویند که ما این واژه‌گزینی گران‌ و پرهزینه را نمی‌خواهیم. این بنا، بنای غلطی است و فقط یکی از مباحث زبان، بحث واژه‌گزینی است.

بیات هم در این باره اضافه کرد: یکی از مواردی که شأن زبان را پایین می‌آورد، طرح این بحث واژه‌گزینی به هنگام تصویب بودجه سالیانه است که باعث پایین‌آمدن شأن زبان می‌شود. یا کاستن شأن زبان به واژه‌گزینی، تقلیل شأن زبان است. یعنی مواجهۀ ما با این مسئله باعث شده است که نه‌تنها شأن نمی‌سازیم بلکه آن را هم پایین می‌آوریم و بحث واژگان بیگانه در مقابل سایر چالش‌های زبان اصلاً مسئله نیست.به همین سبب، عموم مردم در برابر سیاست‌گذاری زبانی واکنش منفی نشان می‌دهند. وقتی فرهنگستان واژه می‌گزیند، برای آن جک می‌سازند.

مدیر دفتر مطالعات فرهنگ و آموزش مرکز پژوهش‌های فرهنگی مجلس شورای اسلامی، با اشاره به موج‌هایی علمی که در دانشگاه‌های کشورهای اسلامی نظیر ترکیه و عربستان ایجاد شده و از ما پیشی گرفته‌اند گفت: دراین‌صورت مرجعیت علمی ما به خطر خواهد افتاد و رشد علمی ما کمتر می‌شود که نکته‌ای بسیار مهم است و روی آن باید با اطلاعات و داده‌های بیشتری بررسی کرد که آیا زبان علم می‌تواند مزیت رقابتی زبان فارسی باشد یا نه؟ آیا می‌توان زبان اسلام را مبنای سیاست‌گذاری قرار دهیم. از این نگاه که مقام معظم رهبری هم چندین بار اشاره فرموده‌اند که اگر کسی می‌خواهد با میراث اسلامی آشنا شود، باید زبان فارسی را بخواند. آیا شعر فارسی با پیشینه‌ای که دارد می‌تواند این مزیت رقابتی را ایجاد کند یا نه؟ موضوع دیگری که می‌تواند مبنای ما باشد، میراث عرفانی زبان فارسی است.

بیات در ادامه با اشاره به خطر تجزیۀ فرهنگی که از دوران صفویه کیان ایران را هدف قرار داده است گفت: باتوجه‌به جنگ نرم و تهاجم فرهنگی، امروز این خطر پررنگ‌تر شده و مهم‌ترین چالش در حوزۀ زبان است و هر روز با ادبیات و ساز و کارهای بیشتری دارد به سمت ما می‌آید. من این موضوع را برون‌مرزی و با مفهوم سیاسی می‌بینم و فکر می‌کنم که مزیت رقابتی زبان فارسی در این حوزه از سایر حوزه‌ها بیشتر است؛ اما می‌توان از دیگر مزیت‌های آن در کشورهای حوزۀ مقاومت نیز استفاده کرد. یعنی از شعر، زبان علمی، زبان اسلام، موسیقی و دیگر صنایع فرهنگی آن استفاده کرد.

دکتر بیات در بخش دیگری از این نشست، بر آسیب‌شناسی مسیرهای رفته، درس‌گرفتن از اشتباهات و به‌کارنگرفتن سیاست‌های تکراری تأکید کرد و سپس سیاست‌گذاری زبانی را به مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی مربوط ندانست و خاطرنشان کرد: نباید تدوین نظریۀ سیاستی را از مجلس انتظار داشت؛ بلکه باید از نهادهای متولی این مطالبه را داشت.تعداد نهادهای متولی زبان فارسی خیلی زیادند و به همین سبب، در عمل هیچ نهادی مسئول نیست.

دکتر بیات در جمع‌بندی سخنانش گفت: مسیری که رفته‌ایم تقریباً ناموفق بوده و در فرایندها کاملاً موضعی بوده و نخ پیوندی هم نداشته‌اند. باید بار دیگر این مسیر رفته را بازنگری کنیم و نظریۀ سیاستی زبانی را چه در داخل و چه در خارج از کشور مشخص کنیم. وی با اشاره به اینکه زبان فارسی در طول حیاتش خود را نسبت به دیگری تعریف کرده است، گفت: ما تا دیگری را تعریف نکنیم، نمی‌توانیم خودمان را تعریف کنیم. اکنون در دوره‌ای هستیم که این نظریه وجود ندارد و باید آن را اتخاذ کنیم تا بدانیم باید به کدام سمت برویم. نظریه‌ای هم که مد نظر من است، نظریۀ ایران فرهنگی در جغرافیای سیاسی مقاومت است.

در پایان این نشست، مهدی صالحی، دبیر و کارشناس این نشست، ضمن ابراز امیدواری در خصوص تدوین نظریۀ سیاست‌گذاری زبان فارسی خاطرنشان کرد: با این برنامه‌ریزی ضد زبان فارسی، که در منطقه دارد شکل می‌گیرد و تقریباً موفق هم عمل می‌کند، دستیابی به این سیاست‌گذاری، حداقل دامنه و عمق اثرگذاری این سیاست‌گذاری‌های ضدزبانی را کمتر می‌کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha