در ابتدای نشست « علی داودی» شاعر، با بیان اینکه هفته گذشته سالروز درگذشت شاعران معاصر استاد طاهره صفارزاده، دکترقیصرامین پور و مرحوم سلمان هراتی بود به طور مختصر درباره شعر این شعرا صحبت کردند.
او با اشاره به اینکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بزرگترین تحولی که در جامعه ایرانی و انسانی رخ داد انقلاب مشروطه بود، ادامه داد: انقلاب مشروطه یک اتفاق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود که مردم را از جامعه سنتی بیرون آورد و نقطه ورود به جهان معاصر به حساب می آید. درانقلاب مشروطه کسانی که پیشرو و شکلدهنده این اتفاق بودند بیش از سیاسیون؛ ادبیان، اندیشمندان و شاعران نقش داشتند که جرقههای نواندیشی را در فرهنگ مردم وارد کردند. لذا وقتی نامی از مشروطه برده میشود، پیش از هرکسی یاد استاد ملکالشعرای بهار و میرزاده عشقی میافتیم؛ در حالیکه اینها هیچکدام چهرههای چندان سیاسی نبودند. اگرهم وارد سیاست شده بودند قبلش ادیب بودند و این از جایگاه محوری و کلیدی ادبیات در روشن شدن افق ذهنی آدمها خبر میدهد.
به گفته داودی؛ زمانی که این اتفاق افتاد، گونهای از ادبیات شکل گرفت که ما با عنوان ادبیات و شعر نو میشناسیم. نتیجه تحول اجتماعی، انقلاب مشروطه «نیما یوشیج» میشود که سرآغاز نقطه نوآوری و سرسلسله شعر نو است.
نگاه مذهبی
این شاعر در ادامه نشست به جریانات شعری در انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: حدود ۵۰ سال قبل در کشورمان اتفاقی افتاد که این اتفاق یک اتفاق سیاسی بود و اتفاق ادبی نبود. هرچند شاعران و ادبیان نیز در آن دخیل بودند اما گفتمان سیاسی، اجتماعی و مذهبی آن بیشتر بود و در عین حال شاعران هم خیلی دست بسته نبودند و در حوزههای فرمی هم خیلی اتفاقات افتاد. پیشینه ادبیات نو انقلاب اسلامی را که بررسی میکنیم معمولاً به نام استاد «موسوی گرمارودی» بر میخوریم که از اولین و پیشتازان بودند و همچون استاد طاهره صفارزاده با نگاه مذهبی به ماجرای جهان نگاه میکردند. خانم صفارز اده ۲ کتاب دارد که یکی از این کتابها در آمریکا منتشر شده است، وقتی این کتاب را نگاه میکنید وجه تمایزش را از آن روزگار میبینید؛ گویا این کتاب همین امسال منتشر شده است. یعنی نگاه این فرد نگاه دینی است و با وجدان همه چیز را میسنجد؛ چیزی که به طور کل با عنوان شعر اعتراض نامیده میشود.
داودی اضافه کرد: صفارزاده در شعرهایش همه را به چالش میکشد و نشانههای مختصری هم از نمادهای مذهبی مثل نمادهای اسلامی مثل حرا و وحی در شعرهایش وجود دارند. خانم صفارزاده جزو کسانی است که نگاهش یک نگاه نو به جهان است، خیلی بیشتر از همدورهایهایش وکسانی که امروزه هستند و آن موقع مطرح نبودند. در آن دوره استاد صفارزاده خیلی جلوتر از بسیاری از شاعران همدورهاش مانند منوچهر آتشی است. صفارزاده ارتباط زیادی با ادبیات سنتی ندارد و اساساً آدم نو نگاه است. صفارزاده و استاد گرمارودی به عنوان گنجینهای به حساب میآیند که تجربیاتشان به ارث رسیده و باعث ادبیات انقلاب اسلامی شده است.
قدم های رو به جلو
داودی در ادامه به مرحوم سیدحسن حسینی پرداخت و این شاعر را دست پروده شعر امثال مرحوم صفارزاده و گرمارودی نامید. وی اظهار داشت: مرحوم سلمان هراتی و سید حسن حسینی برآیند نمایندگان شعر نو بودند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کارهای پختهای دارند و در فضای شعر امروز جایی باز کردهاند.
وی افزود: دکتر قیصر امین پور را برخی با شعرهای انقلاب، بعضی غزل، بعضی ادبیات نوجوان، بعضی با متونی درباره ادبیات و برخی هم با شعرهای نیمایی میشناسند که واقعاً شعرهای قیصرامین پور در شعر نیمایی یک قدم رو به جلو است. اگر نیما را نقطه آغاز بدانیم، بعد از آن سه چهار مرحله در شعر نیمایی اتفاق افتاده است که اخوان، سهراب سپهری، فروغ فرخ زاد و قیصرامین پور در این مراحل هستند. به یک نکته اشاره کنم که شعر قیصر آنچنان به لحن طبیعی نزدیک میشود که گاهی اهالی فن وزن را گم و فکر می کنند شعر وزن ندارد. قیصر به درجه ای از توانمندی رسید که شعرش را به رخ نمی کشید.
در ادامه نشست شاعران به شعرخوانی پرداختند و شعرهایشان مورد نقد قرار گرفت.
نظر شما