به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، محمدرضا سنگری (نویسنده، پژوهشگر و مولانا پژوه) در این جلسه به استواری انسانهایی که روحی بزرگ دارند اشاره کرد و گفت: این افراد تحت تاثیر عوامل قرار نمیگیرند، بلکه بر آنها چیره میشوند و آنها را در استخدام خود در میآورند و حاکم بر فضا و شرایط زیست خود میشوند.
وی گفت: چهار خطر همیشه انسان را تهدید میکند و انسان از چهار جهت همواره مورد تهدید قرار گرفته است. یکی خوف و ترس از آینده، دیگری حزن و غصه نسبت به گذشته، سومین خطر غرور و چهارمین، یأس و ناامیدی است که با دو اقدام میتوان از آن رهایی یافت.
وی ادامه داد: دو راه رهایی از این خطرات سجده و نیایش است. سجده نماد فروتنی و نیایش نماد پرواز، اینها دو امری هستند که همه انسانها به آن نیاز دارند و باعث رهایی انسان از خطرات میشود.
مولانا پیونددهنده نمادهای دینی و ملی
سنگری در ادامه به این نکته تاکید کرد که نیایش و بالا آمدن دستها و سجده برای راز و نیاز با معبود، هم در ادبیات تعلیمی ما وجود دارند و هم در حوزه ادبیات حماسی. رستم در زمان مشکل به سمت نیایش میرود؛ او چه در غم، چه پیروزی چه مصائب و شادی به نیایش میایستد. با توجه به ظرافت این غزل مولانا که میگوید«زین همرهان سست عناصر دلم گرفت. شیر خدا و رستم دستانم آرزوست» میتوان گفت که اولین کسی که پیوند میان نمادهای دینی و ملی ایجاد کرده مولاناست، چراکه او رستم را کنار علی مینشاند.
این مدرس و پژوهشگر در ادامه به حاضران در جلسه هشدار داد که اگر کسی از سجده و نیایش به عنوان نردبانی برای قرب الهی استفاده نکند و خود را به مقام فنا نرساند، فراتر از مرز نجوم نخواهد رفت؛ چراکه او به واسطه دنیای کوچک و دغدغههای کوچکش در حالت زمینی اسیر خواهد ماند و با هر حادثهای متلاطم میشود.
پیشنهاد مولانا برای بزرگی روح
وی در این جلسه گفت: متلاطم شدن با حوادث برای کسانی رخ میدهد که روح خود را بزرگ نکردهاند که مولانا برای آن خلوت، زهد ریاضت، تأمل ژرف درونی و اعتکاف را پیشنهاد میدهد.
سنگری در بخش دوم این جلسه که با شعرخوانی از بیت «هر که باشد طالع او زان نجوم/ نفس او کفار سوزد در رجوم»، آغاز شد به معنای واژه «رجوم» اشاره کرد و افزود: منظور از این کلمه این است که اگر قرار باشد شیاطین به سمت آسمان روند، خداوند آنها را با شهاب سنگ دور میکند؛ پس سمتی که شیطان بر آن نفوذ ندارد، بالاست و انسان با سجدههای خود پل به سمت عالم بالا را میسازد.
این پژوهشگر علت بالا بردن دستها در زمان دعا را اینگونه تفسیر کرد: بالا عالم پاک است و کسانی که میخواهند از ریمن اهریمن رهایی پیدا کنند باید به عالم بالا بنگرند و به آن اتصال پیدا کنند.
وی بر اساس این بیت از مثنوی، شرط ایمان را کفر معرفی کرد و گفت: اصل کافر به معنای پوشانندگی است و ما باید در جایی کافر باشیم، چراکه شرط ایمان کفر است؛ کفر به طاغوت. از ویژگی چنین شخصی این است که خشمش مدیریت شده و مثل کسانی که منقلبرو هستند و به ظاهر غالباند ولی در اصل مغلوباند که به تعبیر مولانا کسی که بدی میکند شکست خورده است، چنین فردی شاید به ظاهر پیروز شده ولی در حقیقت شکست خورد چرا که در سیطره دیگری است.
مدرس کلاس مثنویخوانی بر اساس نگاه مولانا آدمهای خشمگین را افرادی مغلوب و شکست خورده دانست و با اشاره به روایت قدسی بر این ویژگی تاکید کرد که انسان مومن اختیارش را به خدای خود میسپارد.
وی همچنین یادآور شد: خداوند نور غالب فرانجومی را برای همه فراهم کرده ولی تنها خوشبختان و خوش اقبالان هستند که به آن رو میآورند و از آن بهره میگیرند و در این میان میزان استفاده و بهرهمندی به ظرفیت هر فرد بستگی دارد.
سنگری در ادامه به ظاهربینی انسان و توجه بیش از اندازهاش به جزئیات پرداخت و سپس یکرنگی و زیبایی اهل درون را نتیجه رنگ خدایی گرفتن دانست.
عبرت، سلاح در امان ماندن از بلایا
سنگری در بخش دیگر کلاس مثنوی معنوی به مبحث شناسایی صداهای پنهان پرداخت و گفت: صداهای پنهان، شامل صدای پدیدههای عالم، صدای فرشتگان و خواب است و ابزار دریافت صدای پدیدهها «نظر» است. «نظر» غیر از رویت است، یعنی باید پای آن پدیده بایستیم تا او شروع به صحبت با ما کند. ما با رسیدن به «نظر» به استنباط دست پیدا میکنیم. در این باره قرآن نیز ما را به سیر در طبیعت دعوت کرده است.
وی در بخش پایانی این جلسه به انواع خوابها از نظر پیامبر و شیخ مفید اشاره کرد و سپس به این نکته پرداخت که همه رویدادها سفیری برای سخن گفتن با ما هستند و این ما هستیم که آن را دریابیم چراکه سلاح لازم برای در امان ماندن از بلایا، عبرت است.
انتهای پیام/
نظر شما