۱۴۰۳.۰۹.۲۶

سمیه دهقان زاده- خبرنگار؛ «مسعود ملکی مشهور» درباره چرایی پرداختن به پرچم در اولین شماره مجله «کلمه» گفت: پرداختن  به این کلمه، آن را غنی می‌کند، چراکه از زوایای مختلف خاطرات و تجربه‌های شخصی  بازیابی می‌شود و دیگر پرچم برای شما فقط یک تکه پارچه نیست، بلکه نماد یک قدرت نرم است.

«خودمانیم. خدا هم اولین بار، وقتی که خواست آدم تنها نباشد و وجود بگیرد، دهان را آفرید. سپس نیاز سخن که از آدم برآمد صدا را آفرید و در انتها، کلام و سخن را؛ خدا هم آدم را نیازمند کلمه دید.

خدا هم بزرگترین معجزه‌اش را کلمه کلمه به قلب آخرین پیام‌آورش نازل کرد.

پس کلمه ابزار مهمی است. آدم‌ها را می‌توان به کلمه‌هایشان شناخت، با کلمه‌هایشان تفسیر کرد و به اجزای قابل درک درآورد.

کلمه‌ را هیچ‌جوره نمی‌توان از زیست آدم‌ها جدا کرد. زندگی آدم‌ها با کلمه جان می‌گیرد، با کلمه پیوند می‌خورد و با کلمه وجهه عینی می‌پذیرد. پس کلمه و کلمه‌ها مهم‌اند.

اینجا هم، ما از کلمه‌ها خواهیم گفت و خواهیم نوشت. ابزار و دلالت و کلام و مبنای ما نیز، کلمه‌ها هستند چراکه کلمه مهم است و هر کلمه، هر واژه، مدخلی بزرگ باز می‌کند به لالویِ زندگیِ آدم‌ها و داستان‌ها.

ما با کلمه‌های ساده و سربسته و مبهم، قصه را خواهیم فهمید و قصه خواهیم گفت و جان خواهیم آفرید.

داستانِ مجله کلمه همین بود که گفتیم.

اینجا قرار است از هرکلمه یک باب خلق شود به زندگیِ آدم‌ها؛

و امروز سراغ  «پرچم ایران» رفتیم برای سرآغازِ این دوماهنامه»

این جملات که از نظرتان گذشت، کلیات مجله کلمه است که اولین شماره آن به سردبیری هادی لطفی منتشر شده است.

این مجله که تهیه شده در باشگاه روایت کلمه است، در اولین شماره به سراغ روایت‌ها و قصه‌هایی از جنس پرچم ایران رفته است. روایت از پرچم ایران، در نگاه اول شاید ساده و عاری از پیچیدگی باشد اما در پی آن اهداف و چیدمانی هدفغمند وجود دارد، بنابراین برای آگاهی از چیسیتی و چرایی این انتخاب و آشنایی بیشتر با کلمه به سراغ «مسعود ملکی مشهور» جانشین مدیرمسئول رفتیم و درباره کلمه با او گپ زدیم.

مشروح این گفت‌وگو در ادامه می‌آید:

- لطفا، برایمان از مجله «کلمه» برایمان بگویید و اینکه ماهیت کلمه دارای چه ظرفیتی است که می‌توان برای هر شماره روی یک کلمه مکث و به آن پرداخت؟

مجله کلمه یک دو ماهنامه است که در موسسه باشگاه روایت کلمه ذیل حوزه هنری، تهیه شده است.

همان طور در پیش‌گفتار مجله نیز به آن اشاره شده، مسأله اصلی این است که ما کلمات هویت  دینی- انقلابی- سنتی زیادی داریم که نسل جوان، کمتر با آن آشنایی دارد و غبار فراموشی و غفلت گرفتند و وظیفه ماست که آن کلمه‌ها را  بازیابی ، بازسازی و غنی و یادآوری کنیم.

 با این وصف، دغدغه ما در مجله «کلمه» این است که به کلمات هویتی ضریب دهیم و این رسالت ما در این مجله است.

‌- چرا برای شما اول موضوع پرچم را انتخاب کردید؟

پرچم جمهوری اسلامی، یکی از مهم‌ترین نمادهای انقلابی و ملی ماست  که هر کسی از سیاست‌مدار، ورزشکار، کارمند، کارگر، نویسنده گرفته تا دانش‌آموز و دانشجو و زنان خانه‌دار حس متفاوتی به آن  دارد.

بنابراین زوایای مختلفی درباره کلمه‌های مختلف وجود دارد که در این شماره، به صورت خاص درباره پرچم صحبت می‌شود.

 پرداختن  به این کلمه، آن را غنی می‌کند، چراکه از زوایای مختلف خاطرات و تجربه‌های شخصی  بازیابی می‌شود  و دیگر پرچم برای شما فقط یک تکه پارچه نیست، نماد یک قدرت نرم است.

ما  در مجله کلمه، ۴۵ روایت و خرده روایت‌ از پرچم آورده‌ایم، اما من معتقدم پرچم ایران هزاران روایت دارد و حتما بسیاری از مردم تجربه‌ و احساسات شخصی  شده خودشان درباره پرچم را دارند که این مساله، در بازیابی هویتی پرچم کمک می‌کند، از این جهت،  محور شماره اول مجله کلمه را پرچم قرار دادیم که مورد وفاق و اشتراک همه ایرانیان است.

البته شماره اول این مجله، می‌توانست چیزهای دیگر هم باشد اما موضوع جمهوری اسلامی ایران و انقلاب  مسأله ایست که این روزها  دشمنان قسم خورده آن  جدی و عیان  علیه آن کار می‌کنند و پرچم علاوه بر مورد وفاق بودن، مورد چالش هم هست و می‌توان با تمرکز روی آن بهتر و بیشتر به ابعاد مختلفش پرداخت.

‌در مورد کلمه بعدی، مجله برایمان بگویید.

کلمه بعدی، «شب» است. «شب» یکی دیگراز کلمات مهم هویتی ماست. خداوند در قرآن کریم بارها  به شب قسم خورده است. از جهت دیگر، شب پدیده  پیچیده و رمزآلودی است  که البته در دوره مدرن  کاملا مصرفی شده است  و از هویت عرفانی و الهی تهی شده است، به همین دلیل برای کلمه بعد، به سراغ شب رفتیم .

- لطفا برایمان از روند جمع‌آوری روایت‌ها  در مورد پرچم  بگویید.

در این مجله ، چند نوع محتوا وجود دارد و نکته مهم در این محتواها این است که ما نمی‌خواستیم  یک مجله پژوهشی باشیم بلکه می‌خواستم یک مجله ادبی داشته باشیم.

بنابراین نویسندگان در تولید محتوای این مجله نقشی جدی‌ دارند، مثلا آقای  شرفخانلو و خانم غفارحدادی نویسنده هستند و از تجربه زیسته خود درباره پرچم صبحت کرده‌اند.

ولی یک بخش دیگر این روایت‌ها مربوط به افراد مختلفی از دانشمند علمی گرفته تا قهرمان پارالمپیک می‌شود که قصه‌های خود را درباره پرچم گفته‌اند  و بعد نویسندگانی آمده‌اند و آن روایت‌ها را بازآفرینی ادبی کرده‌اند.

قسمت دیگر هم، تجربه‌های تاریخی در مورد پرچم است که در آن سرگذشت پرچم توسط نویسندگانی بازآفرینی شده است. 

قسمت عمده مجله «کلمه»، تجربه  شخصی سازی شده و خرده روایت‌ های نویسنده‌ها  در مورد یک کلمه خواهد بود که در این شماره درباره پرچم  است

بخش دیگر آن مصاحبه با افرادی است که لزوما نویسنده نیستند اما با  موضوع و کلمه مورد بحث سر و کار دارند، مثلا در این شماره با یک نفر که  در یک روستا در اصفهان کارخانه پرچم سازی دارد ، مصاحبه و ویراست و بازآفرینی شده است، اما همه این نوشته‌ها به زبان و قصه و روایت است  و تحلیل و پژوهش صرف نیست .

‌- در فهرست ضمایر من، او، ما، آنها و تو برای دسته‌بندی مطالب استفاده شده است، در این باره توضیح دهید.

«من»، یعنی روایت‌های من نویسنده است.«تو»، فراخوان ماست یعنی به افراد می‌گوییم هرکس مطلبی درباره کلمه مورد بحث در هر شماره دارد، برای ما بفرستد و در حقیقت این بخش تعاملی ماست.

«او»، تجربه یک فرد خاص، «ما» هم تجربه جمعی ما از آن کلمه است و «آنها» هم بخش روایت تاریخی از آن کلمه است.

- مخاطبان این مجله چه گروه و کسانی هستند؟

 روایت نویس‌ها، ادبا  و مستندنگاران مخاطب ویژه این مجله محسوب می‌شوند، اما به جهت اینکه مطالب این مجله، روان و دور از پیچیدگی خاصی است، هر که اهل خواندن مطالب ادبی و روایی است در دایره مخاطبان ما قرار می‌گیرد و محدودیت در این باره وجود ندارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha