۱۴۰۲.۰۷.۲۰

ناهید منصوری، خبرنگار- ۲۰ مهرماه به نام لسان الغیب، حافظ شیرازی نامگذاری شده است؛ ادیب و شاعر بزرگی که با گذشت قرن‌ها همچنان تاثیر شگرفش نه بر ایرانیان، که بر جهان ملموس و قابل مشاهده است. کلام حافظ از یک‌سو ریشه در فرهنگ کهن ایران زمین داشته و از سوی دیگر با معارف اصیل اسلامی پیوند دارد. بر همین اساس در دهه اخیر و در ۲۰مهرماه، همزمان با روز حافظ رویدادهای ادبی و فرهنگی با موضوعاتی چون «حافظ به روایت هنر و ادب امروز»، «عصر حافظ» و «شب‌های شعر حافظ» با حضور ادیبانی چون سیدعلی موسوی گرمارودی برگزار شده است و در جریان آن به تبیین و تفسیر این شخصیت هنری تاریخی ایران پرداخته شده است. به همین بهانه بخشی از صحبت‌های سیدعلی موسوی گرمارودی در این مراسم با موضوع حافظ را می‌خوانیم:

موسوی گرمارودی با اعتقاد به اینکه چهره حافظ، زندگی خصوصی و احوال شخصی و خلاصه زندگینامه او، تقریبا ناشناخته مانده می‌گوید: شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی اوایل قرن هشتم به احتمال زیاد در شیراز به دنیا آمده و در ۷۹۲ هجری قمری، در همین شهر از دنیا رفته و این روشن‌ترین چیزی است که در مورد او می‌دانیم.

این حافظ‌پژوه درباره کودکی حافظ می‌گوید: شیراز در روزگار کودکی حافظ، مهد علم و فرهنگ بوده و به گفته جان لیمبرت «… در سده هشتم هجری (۱۴ میلادی) شیراز صاحب مدارس دینی متعدد بود که از آن میان حتی یکی به جا نمانده است. در چنین محیطی شاید حافظ، در زمره کودکانی بود که در دارالقرآن‌ها یا در مکتب‌ها، به آموختن و حفظ قرآن می‌پرداخته‌ است. ظاهرا او نخست به حفظ قرآن و سپس در مدارس شیراز، به تحصیل علوم متداول عصر مشغول شده است.

وی می‌افزاید: حافظ، علاوه بر آن‌چه علامه قزوینی برای او برشمرده، به چندین هنر دیگر نیز آراسته است، عربی‌دانی یکی از این هنرها است. ملمع، در لغت به اسب ابرَش یا هرچیز دیگر که در آن خال‌ها و لکّه‌هایی، مخالف رنگ اصلی باشد، گفته می‌شود و در اصطلاح، شعری است که ابیات یا مصرع‌هایی دارد به غیر از زبانی که شعر در آن سروده شده و در پاکستان به آن «ریخته» گویند.
گرمارودی با تاکید بر اینکه ملمعات حافظ را می‌توان به چهار دسته، تقسیم کرد اظهار می‌کند: دسته‌ای که مصراع اول بیت، عربی است، شامل ۹ مورد، دسته‌ای که مصراع دوم بیت، عربی است شامل ۴۱ مورد، دسته‌ای که هر دو مصراع، عربی است، شامل ۲۱ مورد و دسته‌ای که مصراع اول یا دوم یا هر دو به لهجه شیرازی عهد حافظ است، شامل چهار مورد و اگر مواردی را که در آن، آیه قرآنی یا عبارت یا مثلی عربی، با صنعت اقتباس یا تضمین یا تلمیح یا ارسال مثل، گنجانده شده و جمعا هفت مورد است تسامحا در ردیف ملمعات به حساب آوریم و به موارد یاد شده در بالا، بیفزاییم، جمع ابیات ملمعی که در متن دیوان حافظ، تصحیح قزوینی-غنی به‌کار رفته هشت مورد خواهد شد.

وی بر اساس پژوهش‌هایی که انجام داده تاکید دارد که حافظ در جوشش یا قریحه شعری نبوغ دارد، در کوشش و اکتساب هم از تمام علوم عصر خویش از قرآن شناسی، قرائت‌شناسی قرآن، تفسیر، کلام و فقه، علم الادیان، منطق و فلسفه تا علوم ادبی چون صرف و نحو، معانی و بیان، بدیع و نقد الشعر، عروض و حتی برخی از علوم متداول عصر مانند نجوم، هیات و علم‌الابدان، تاریخ و سیره و نیز از شعر شاعران عرب‌زبان و فارسی زبان پیش از خود و همزمان خود، به شهادت دیوانش آگاهی تخصصی دارد.
موسوی‌گرماوردی همچنین معتقد است که الگوی آغازین و افق دید در شعر حافظ، سخن سعدی است. وی در این باره می‌گوید: این مساله، بسیار مهم است که شاعر، هنگامی که چشم باز می‌کند، کدام چشم‌انداز را پیش رو داشته باشد. سعدی حداکثر سی سال پیش از تولد حافظ، در شیراز، از دنیا رفته و بی‌گمان، در محیط ادبی شیراز، آثار او در دسترس همگان بوده است.

موسوی‌گرماوردی در سخنرانی‌هایش درباره حافظ بارها تاکید کرده که هرچه بگوییم تمام راز حافظ نیست و با آن‌که حافظ حدود ۱۰۰ سال از سعدی، ۱۲۰ سال از مولوی، ۲۰۰ سال از خاقانی، ۳۰۰ سال از ناصر خسرو، ۴۰۰ سال از فردوسی و ۵۰۰ سال از رودکی جوان‌تر است، اما از همه بی‌نشان‌تر مانده است.

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha