پرتوهای یک نور
اینکه چه کسانی تصمیم گرفتند این جریانات را آغاز کنند حدسهایی میشود زد. همیشه ادیان الهی مبنایی برای مقاومت تودهها در مقابل ظلم بوده است. در دوران معاصر مردم گرایش زیادی به دین پیدا کردهاند و آمار دین گرایی در کشورهای اروپایی بالا است. از سوی دیگرکشورهایی که طبقه حاکمهاش علاقهای به دین ندارند، سعی میکنند دین ستیزی کنند تا قدرت ظلم ستیزی گرفته شود. با این کار جهان سرمایه داری دنبال شکاف بین مسلمانان و مسیحیان است چون اینها پرتوهای یک نور هستند. هم دین مسیحیت و هم دین اسلام هردو دین الهی هستند.
قدیسیت زدایی
به طور کل جریان حاکم بر جهان سرمایهداری به دنبال قدیسیت زدایی از همه ارزشها هستند. یعنی چیزی به عنوان ارزش در نظام سرمایهداری نداریم. اگر چیزی هم به عنوان ارزش تلقی شود، این ارزشها قراردادی است و ارزشهای نهادی و حیاتی نیست. بنابراین نباید چیزی مقدس شمرده شود. مقدس یعنی هرچیزی که با نظام هستی ارتباط ذاتی دارد و انسان به آن قدیسیت نمیبخشد و ذاتاً مقدس است. مثل کلام خدا. مثل شمایل پیامبر. قدیسیت زدایی درفرهنگ غرب قرنهاست که شروع شده است. هزاران تصویر از حضرت مریم وحضرت مسیح ترسیم شده که بسیار بیارزش، زشت و زننده است. بنابراین اگر این اتفاق بیفتند، هیچگاه منبع دینی نمیتواند مبنای یک مخالفت باشد. نظام سرمایه داری میخواهند چیزی تحت عنوان مقدس نباشد. در این سالها بدترین تحلیلها را نسبت به مسیحیت، کلیسا و حضرت مریم انجام دادهاند، اما توهین نسبت به اسلام یک چیز جدید است. زمانی که اسلام بهعنوان یک نیروی حیات بخش درجهان مطرح میشود و این نیروی حیات بخش ضد سرمایهداری و ضد ظلم و آپارتاید است، بنابرین سعی دارند کاری کنند که مسلمانها هم احساس کنند قرآن هم یک کتاب معمولی و حضرت محمد( ص) هم یک آدم معمولی است. این خیلی خطرناک است و به رغم تمام هزینههایی که برای این کار شده باید مقابل این حرکت ایستاد.
بهترین کار
خب حالا در مقابل این حرکت اهانتآمیز چکارکنیم؟ سفارش و صدور بخشنامه نمیشود اتکا کرد، بلکه باید روح عمومی به جریان بیفتد و مردم خودشان به صورت خودجوش پیش قدم شوند. این حرکت خودجوش اگر در حیطه هنر باشد قطعا منجر به واکنشهایی میشود که بسیار محترم است. همین حرکت و افتتاح نمایشگاه «جدال نار با نور» میتواند خودش جریاناتی را ایجاد کند که پایدار باشد. مثلاً وقتی هنرمندان در رشتههای مختلف به بهانه اینکه میخواهند واکنشی به این قضیه انجام دهند؛ شروع میکنند به تولید کارهای هنری که ماندگار میشود و برای مخاطبان آینده خواهد بود. وقتی آیندگان تاریخ هنر را نگاه میکنند میبینند در دورهای که عدهای شروع به هتک حرمت کردند، این جریان هنری دربرابر این هتک حرمت شروع شده بود، جریان هنری که ارزش زیبا شناختی دارد. به نظرم هنرمندان خودشان باید شروع به خیزش به صورت گسترده کنند. این کار باعث خواهد شد که ادبیاتی سر بگیرد که نظام سرمایهداری هیچ کاری نمیتواند انجام دهد. اساساً بهترین پاسخ و واکنش به زبان هنر است. زبان هنر زبان خشن نیست و یک زبان عاطفی است که روح و وجدان آدمها را مورد خطاب قرار میدهد. مورد بعدی اینکه زبان هنر مؤثراست وفقط جنبه اطلاعرسانی ندارد. چون با جنبه عاطفی همراه است دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد و پیام هنرمند در ذهن و روح مخاطب نهادینه میشود.
انتهای پیام/
نظر شما