به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، صد و هفتاد و هشتمین شب شعر طنز «در حلقه رندان» با اجرای سعید بیابانکی و شعرخوانی شاعران طنزپرداز عصر یکشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲ در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.
در حلقه رندان ۱۷۸ با همکاری کنگره ملی «زیر یک سقف»، میزبان علاقهمندان به شعر و طنز بود و شاعرانی که در بخش شعر طنز جشنواره این کنگره شرکت کرده بودند نیز در این برنامه به شعرخوانی طنز پرداختند.
-از اضطراب خالی و از اشتها پرند
امید مهدی نژاد به عنوان نخستین طنزپرداز این برنامه به دعوت سعید بیابانکی روی صحنه حاضر شد و شعری با موضوع مرتبط خواند. بخشی از این شعر به شرح زیر است:
«این تازهواردان که بظاهر آماتورند
تصدیق میکنید که فوق تصورند
یک دست مِلک غصبی و یک دست مالِ وقف
مشغول دستکاریِ ارقام کنتورند
بر سفره بیملاحظه مشغول سدّ جوع
از اضطراب خالی و از اشتها پرند»
-هرچه را دارم از زنم دارم
احمد رفیعی وردنجانی شاعر اهل چهارمحال و بختیاری هم با حضور در این محفل طنز ، شعری با عنوان «هرچه را دارم از زنم دارم» تقدیم کرد که بخشی از آن را در ادامه میخوانیم:
«خاکم و نزد خود گهر دارم
زن ندارم که، تاج سر دارم
اوهمه نفع و من ضرر دارم
در پرستیدنش هنر دارم»
– سبزی بورس دیدم و یکباره خر شدم
علی اکبر مدرس نیز از دیگر شاعران و طنزپردازان حاضر در این برنامه نیز با شعری با عنوان «پدریه» تقدیم کرد. بخشی از این شعر به شرع زیر است:
«از چندسال پیش که بنده پدر شدم
«گویی کزین جهان به جهان دگر شدم»
لای فشار زندگی و سختی معاش
اقرار میکنم که شبیه فنر شدم
گفتند دل نبند عزیزم به وعدهها
سبزی بورس دیدم و یکباره خر شدم»
-ای تو تهمینه و رودابهی روئینتن من
مهدی جهاندار از دیگر شاعران طنزپرداز هم با حضور در این نوبت از برنامه در حلقه رندان شعری تقدیم کرد که بخشی از آن را با هم میخوانیم:
«زن مردافکن من! ای زن مردافکن من!
ای تو تهمینه و رودابهی روئینتن من
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
صاف چرخی زد و آمد وسط خرمن من
من که معمولاً و همواره پر از عشق توام
رحمی ای حالت همواره و معمولن من!»
-به زن که همسرشان شد، عیال می گویند
نجمه سادات هاشمی نیز با اشعار طنز خود در این محفل حاضر شد و شعری را تقدیم کرد. بخشی از این شعر چنین است:
«به مردهای قدیمی رجال می گویند
به زن که همسرشان شد عیال می گویند
پس از گذشت دو سال التماس، راز و نیاز
به هم رسیدنشان را وصال می گویند
به خوار شوهر و مادر، قبیله دشمن
به آشتی ِ قبایل، محال می گویند
به جایگاه تفکر، پس از نزاع و جدال
میان هر زن و مردی، موال می گویند
مسیر صلح گهی زرگری است گاه سفر
به راه حل نهایی، شمال می گویند»
– یکی از شیوه های طنزپردازی شیوه فلسفی است
اکبر کتابدار در تازه ترین برنامه در حلقه رندان که اجرای بخش «چم و خم طنز» را عهده دار است، گفت: «برخی طنز پردازان تعمدا در بخشی از اشعار خود بیتی از شاعر دیگری میآورند که در آن بیت تغییر اندکی میدهند یا یکی از مصراع آن را متفاوت ارائه میکنند.
این در حالی است که برخی دوستان ما که در نشریات این آثار را منعکس میکنند به تصور اینکه شاعر شعر را اشتباه قرائت کرده دست به ویراستاری میزنند و بیت درست را بجای آن بیت دستکاری شده عمدی می آورند.»
وی در ادامه با اشاره به تاکید رسول اکرم(ص) بر اهمیت شوخ طبعی و خوشرویی گفت: «پیامبر مکرم اسلام همواره بر خوشرویی و شوخ طبعی مومن تاکید داشتند.
همچنین حبیب بن مظاهر در شب عاشورا که عده ای تنها به راز و نیاز مشغول بودند، پس از انجام اعمال واجب و مستحب دینی خود با عده ای دیگر دور هم جمع شده و به شوخی میپردازد.
در این بین شخصی وارد میشود و به حبیب میگوید فردا روز مهمی است و چرا به شوخی میگذرانی؟ که حبیب در پاسخ میگوید فردا روز دیدار خداوند است پس باید با شادکامی و دل خوش به دیدارش برویم.»
کتابدار ادامه داد: «یکی از شیوههای طنزپردازی شیوه فلسفی است به این معنی که طنزپرداز در بیان موضوع یا مسئلهای دلیلی را ارائه میکند که به نظر دارای استحکام درست و خوبی است اما به طنز و شوخ طبعی ختم میشود.
این گونه طنز نمونههای بسیاری دارد که از جمله آن میتوان به مصیبت نامه عطار یا نان، حلوای شیخ بهایی و هفت اورنگ جامی در مثنوی لیلی و مجنون اشاره کرد.»
وی در پایان با اشاره به درگذشت رجبعلی اعتمادی معروف به ر.اعتمادی گفت: «ر.اعتمادی ابتدا به عنوان خبرنگار در روزنامه اطلاعات مشغول به کار میشود و بعدها از آنجایی که از نوجوانی به نوشتن داستان علاقه داشته است و علاقه داشته است جذب مجله هفتگی اطلاعات میشود.»
کتابدار افزود: «یکی از ویژگیهای آثار ر.اعتمادی این بود که بر اساس واقعیت نوشته میشد و همین امر موجب استقبال بیشتری از علاقهمندان به داستانهایش میشد تا جایی که مجله جوانان که خود سردبیری آن را برعهده داشت با تیراژی بیش از ۴۰۰ هزار نسخه منتشر میشد.»
-این شهریه تا روز چهارم کافی است
در ادامه این برنامه سمیه خردمند شعر طنزی با عنوان «عاشقانههای زندگی طلبگی» تقدیم کرد که بخشی از آن به شرح زیر است:
«برنامه ی اقتصادی خانه که بیست
اصلا خبر از گرسنگی نیست که نیست
هر ماه خدا اگر شده سی روزه
این شهریه تا روز چهارم کافیست
جای تو کجاست همسرم؟ در دل من
لبخند قشنگ تو شده حاصل من
یادت که نرفته روز اول گفتی:
من عاشق خانواده ام منزل من»
– بالارفتن سن ازدواج
نقیضه شعر دو کاج محمدجواد محبت هم خاتمه بخش این نوبت از برنامه در حلقه رندان بود که بخشی از آن را با هم میخوانیم:
«در کنار خطوط سیم پیام
داخل ده، دو کاج، روییدند
از نهالی تمام مردم ده
آن دو را مثل زوج می دیدند
روزی از روزهای پاییزی
زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاجها به خود آمد
ناگهان فکر ازدواج افتاد
گفت ای کاج سینگلی تا کی؟
زود فکری به حال این دل کن
نصف دینم که بر فنا رفته
این یکی نصفه را تو کامل کن»
گفتنی است در این برنامه یک مسابقه طنز هم برپا بود که در پایان از ۱۰ نفر از برگزیدگان تقدیر و جوایزی به یادگار اهدا شد.
از حاضران در برنامه خواسته شده بود:
«یکی از بهترین بیتهای طنزی که در ذهن دارید را همراه با نام شاعر، پشت برگه بنویسید و در پایان برنامه به قید قرعه جایزه بگیرید. اگر شاعرش خودتان باشید، به جایی برنمیخورد! چه بسا باحالتر هم بشود.»
انتهای پیام/
نظر شما