۱۴۰۲.۰۱.۲۹

آقامحمدی معتقد است داستان امروز گاه در «چه گفتن» الکن است؛ در نتیجه نویسندگانی داریم که مهارت داستان‌نویسی دارند اما اثر آنها چیزی برای عرضه ندارد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری به نقل از تسنیم، ادبیات داستانی هرچند در ایران طی دهه‌های گذشته توانسته است با ورود به موضوعات، سبک‌های مختلف و معرفی چهره‌های نو و خلاق به‌عنوان یکی از جریان‌های جدی ادبی میان مخاطبان عام و خاص مطرح شود، اما با این حال برخی از کارشناسان بر این باورند که گاه ادبیات داستانی ایران طی چند سال گذشته زیر سایه آثار ترجمه‌شده، از بومی‌گرایی فاصله گرفته و روایت زیست ایرانی را از دست داده‌ است.

محدود شدن داستان در فضاهای پرتکرار شهری و آپارتمانی، سبب شده است نویسنده کمتر در فضاهای جدید طبع‌آزمایی کند؛ از این منظر، برخی از منتقدان بر این باورند که انبوه آثار ترجمه در بازار کتاب که معلولی است از وضعیت اقتصادی نشر کشور، بر قلم نویسنده و ذائقه مخاطب ایرانی تأثیر گذاشته است، عجیب‌تر آنکه با وجود انتشار آثار قابل‌قبول و باکیفیت در هر سال، مخاطبان عمدتاً ترجیح می‌دهند که مخاطب آثار خارجی باشند.

حوزه هنری با در نظر گرفتن اهمیت پرداختن به زیست‌بوم ایرانی در آثار داستانی در سال گذشته طرحی را با عنوان «باغ رمان ایرانی» آغاز کرده که قرار است در سال جدید ادامه داشته باشد. با توجه به اتمام زمان ارسال طرح به دبیرخانه، با تیمور آقامحمدی، دبیر اجرایی این طرح به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید:

  •  در حال حاضر زمان ارسال آثار به دبیرخانه به اتمام رسیده است. تاکنون چه تعداد طرح از سوی نویسندگان ارسال شده و استقبال به چه صورت بوده است؟

در حال حاضر 172 طرح به دبیرخانه «باغ رمان ایرانی» ارسال شده که قرار است تا پایان فروردین‌ماه از بین این تعداد، 44 طرح برگزیده شود. در مرحله بعد، این داستان‌نویسان زیر نظر 25 استاد داستان‌نویسی طی 9 ماه کار و آموزش، طرح خود را در قالب رمان می‌نویسند. قرار است آثار نهایی در قالب کتاب کاغذی یا الکترونیک از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ برسد.

در مرحله نهایی، 44 رمان نوشته شده توسط سه داور مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و در مجموع، چهار اثر به عنوان رمان برگزیده انتخاب و مبلغ 25 میلیون تومان نیز به نفرات برگزیده اهدا خواهد شد. همچنین از اساتید راهنمای این چهار اثر برگزیده نیز تقدیر به عمل خواهد آمد.

دبیرخانه طرح باغ رمان ایرانی در نظر دارد طی 9 ماه اشاره شده، سه اردوی آموزشی در استان‌های مختلف کشور برگزار کند. این اردوها به مدت چند روز برپا خواهد بود و نویسندگان جوان با مباحث تازه داستان‌نویسی با حضور اساتید و پیشکسوتان آشنا خواهند شد و می‌توانند پرسش‌های خود را در این جلسات مطرح کنند.

  • این دوره‌های آموزشی و اردوها چه تفاوتی با دوره‌های مشابه در دیگر مؤسسات فرهنگی ادبی مانند شهرستان ادب دارد؟

تفاوتی که برنامه آموزشی باغ رمان ایرانی با دیگر برنامه سایر مؤسسات دارد، در این است هم از حضور اساتید بیشتری بهره می‌برد و هم هنرجویان بیشتری را تحت پوشش قرار می‌دهد. علاوه بر این، ما بازه زمانی مشخصی را در نظر گرفتیم که در پایان راه، از 44 اثر برگزیده رونمایی خواهیم کرد.

تفاوت دیگر را باید در گستردگی فعالیت‌های حوزه هنری در نظر گرفت. مراکز حوزه هنری در حال حاضر در 31 استان کشور فعال است، بنا داریم که برگزیدگان این فراخوان در استان‌های خود به کار گرفته شود و از توانمندی‌های آنها در کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی بهره ببریم. از سوی دیگر، دوره‌های مشابه در دیگر مؤسسات، عمدتاً متمرکز بر استان تهران است، این در حالی است که ما در طرح باغ رمان ایرانی استادانی از استان‌های اصفهان، قم، سمنان، کرج، مشهد، همدان، اردبیل، یزد، تبریز و تهران خواهیم داشت. با در نظر گرفتن این موضوع که هنرجویان از کدام شهر هستند، سعی در ایجاد توازن هستیم تا هر هنرجو، زیر نظر استادی از همان شهر، کار خود را آغاز کند.

در کنار همه این‌ها، ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که آموزش‌ها هم به صورت حضوری و هم به صورت مجازی خواهد بود؛ در واقع به نظرم این یکی از فرصت‌های بسیار خوب برای هنرجویان جوان است که زیر نظر اساتید، دوره‌های آموزشی را بگذرانند.

  • تأکید طرح باغ رمان ایرانی، بر آموزش داستان‌نویسان جوان است. این تأکید بر چه اساسی است و با توجه به تعاملی که با نویسندگان جوان در رویدادهای مختلف داشته‌اید، فکر می‌کنید چقدر «آموزش» یکی از امور ضروری است؟

داستان علاوه بر اینکه خلاقیت در آن است و یک ادبیات خلاقه به شمار می‌آید، شامل مهارت هم می‌شود. مهارت نوشتن داستان، مهارتی است که هر نویسنده باید به تنهایی و در خلوت خود و با تجربه و آزمون و خطا به آن برسد یا از تجارب اساتید داستان‌نویسی نیز بهره ببرد. این دوره‌های آموزشی کمک می‌کند که اساتید تجربه‌های شخصی خود را در کنار مباحث علمی و طرح نظریه‌های داستان‌نویسی، در اختیار هنرجویان نیز بگذارند. اگر هنرجو تنها به نشستن در خلوت اکتفا کند و کتاب بخواند، با مباحث نظری آشنا می‌شود، اما شرکت در این دوره‌ها به هنرجو این امکان را می‌دهد که در موقعیت کسب تجربه قرار بگیرد.

مهمترین نکته‌ای که اساتید بعد از سال‌ها آموزش داستان‌نویسی به این نتیجه رسیده‌اند، این است این دوره‌ها نباید منجر به این شود که اساتید شیوه‌های شخصی خود را ترویج کنند؛ بلکه باید تربیت هنرجو مد نظر قرار داده شود تا هنرجو متناسب با ظرفیت و زیست شخصی و سطح تجربه، شیوه‌ای را کشف کند یا به آن دست یابد.

اینکه هر استادی شیوه‌ای را دوست دارد و می‌خواهد براساس آن هنرجو را پرورش دهد، شیوه‌ای است که دیگر در امر آموزش کاربرد ندارد. در واقع این فردیت هنرجو است که باید بهای بیشتری به آن داد.

  • طرح باغ رمان ایرانی در نظر دارد که ادبیات بومی را تقویت کند. فقدان این نگاه در بین نویسندگان، یکی از مسائلی است که برخی از اساتید مانند زنده‌یاد تشکری اشاره کرده‌ و نسبت به آن هشدار داده‌اند. فکر می‌کنید این موضوع چقدر در حال حاضر به عنوان یک معضل در ادبیات داستانی ما مطرح است؟

بعد از بیش از 100 سال داستان‌نویسی، در نقطه‌ای قرار داریم که با جسارت و اطمینان می‌توانیم از داستان ایرانی حرف بزنیم. اگر آثار نویسندگان روس مانند تولستوی، داستایوفسکی و ... را بخوانیم، یا آثار نویسندگان آمریکایی را مطالعه کنیم، با انسان روسی یا آمریکایی طرف هستیم. من اگر جان و جهانم زیسته در این خاک و بوم باشد، داستانی هم که می‌نویسم، یک داستان ایرانی خواهد بود. پیش از آنکه ما به داستان ایرانی توجه کنیم، باید به انسان ایرانی و مختصات آن توجه کنیم. اینکه چه چیزی هویت انسان ایرانی را تشکیل می‌دهد، او چه دغدغه‌هایی دارد، چه رخدادهایی را طی قرون مختلف طی کرده که الآن در این نقطه و این زمان قرار گرفته است، از جمله موضوعاتی است که باید نسبت به آن تأمل کرد.

در حال حاضر مباحث خوبی شکل گرفته است؛ به طوری که متوجه شده‌ایم که انسان ایرانی چه ویژگی‌هایی دارد. با شناخت انسان ایرانی، می‌توان داستان ایرانی نوشت. داستان ایرانی، داستان انسان شیعی است، داستان انسان ایرانی اقلیت‌هاست، داستان ایرانی قومیت‌ها و... است. من هرکجای این سرزمین زیست کنم، تعلق خاطر به این سرزمین دارم و نگاه کانونی روایت من، کاملاً ایرانی است؛ پس داستانی هم که می‌نویسم باید کاملاً ایرانی باشد.

داستان ایرانی داستانی نیست که موضوعش روستا و سنت‌ها باشد، در واقع باید بستر و نوع تفکر آن ایرانی باشد؛ به طوری که مخاطب با خواندن آن انسان ایرانی را لمس کند، ببیند و به این نتیجه برسد که این داستان اصلاً نمی‌توانست در مسکو، نیویورک یا هرکجای جهان غیر از ایران رخ دهد. به همین دلیل به جرأت می‌توانیم امروز از رمان‌ها و آثاری حرف زد که به این مسائل توجه نشان داده‌اند.

  • به نظر شما این معضلی که داستان‌نویسانی مانند آقای تشکری مطرح کرده‌اند، چقدر مرتبط است با نگاه فرمالیستی در نویسندگان ایرانی. اینکه بخشی از نویسندگان طی سال‌های گذشته خود را درگیر فرم کرده‌ و کمتر به موضوعاتی از این قبیل توجه نشان داده‌اند.

بخشی از این معضل به این موضوع بازمی‌گردد. ما در دوره‌ای به این توجه کردیم که چگونه بیان کنیم. چگونه بیان کردن، اهمیت یافت و غفلت کردیم از اینکه «چه بگوییم»؛ در نتیجه ما الآن نویسندگانی داریم که از مهارت داستان‌نویسی خوبی برخوردار هستند، اما اثر آنها چیزی برای عرضه ندارد و تهی است.

این غفلت باید مورد بحث قرار گیرد و بپرسیم که چرا این اتفاق رخ داده است؟ نویسندگان جدی ما در نوشتن داستان کوتاه و رمان، مشکل جدی ندارند، از مهارت خوبی برخوردارند. ما فعلاً در زمانه حاضر، بحران چه گفتن و مسائل اندیشه‌ای داریم. منِ نویسنده نمی‌دانم از چه باید بگویم و در گفتن دغدغه‌های شخصی خود، الکن هستم؛ یعنی در بیان خودم لکنت دارم. هرگاه انسان ایرانی توانست خود و درونیات خود را به خوبی مطرح کند، این مسائل نیز خود به خود حل خواهد شد.

  • یکی از اتفاقاتی که در رویدادهای فرهنگی و هنری رخ می‌دهد، رها شدن برگزیدگان این رویدادها هستند. استعدادها شناسایی می‌شوند، اما در نهایت به حال خود رها می‌شوند. برای جلوگیری از این اتفاق، برنامه‌ای برای بازآفرینی کارهای برگزیده دارید؟

حوزه هنری ارتباط خوبی در زمینه فیلم دارد؛ چه در بخش مستند و چه در بخش فیلم سینمایی. آثار برگزیده به فیلم‌سازان و هنرمندان تئاتر عرضه خواهد شد تا این بازآفرینی صورت بگیرد. از سوی دیگر، بنا داریم که هنرجو رها نشود و این فرصت را بیابد که وارد فعالیت‌های ادبی در سراسر کشور، چه در تهران و چه در دیگر استان‌ها، شوند.

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha