۱۴۰۱.۱۲.۲۷

سعید بیابانکی گفت: در دل پنج گنج نظامی گنجوی، خرده داستان‌هایی وجود دارد و یک راه ساده برای جذب مخاطب این است که داستان‌های این شاعر را تعریف کنیم.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، آخرین جلسه از نشست «ساعت شعر» با حضور سعید بیابانکی، محمود حبیبی کسبی، ناصر فیض، فریبا یوسفی، علی داودی و دیگر شاعران و علاقمندان در سالن صفارزاده برگزار شد.

سعید بیابانکی با اشاره به اینکه «ساعت شعر» تا بعد از ماه مبارک رمضان برگزار نخواهد شد گفت: ۲۱ اسفندماه به پیشنهاد دکتر سعید شفیعیون که از شاگردان برجسته شفیعی کدکنی است، روز نظامی گنجوی نامیده شده است.

وی بیان کرد: نظامی گنجوی جزو ۵ قله شعر فارسی یعنی درکنار فردوسی، حافظ، سعدی و مولانا به حساب می‌آید. عمده شهرت نظامی به واسطه آثاری بدست آمده که به نام خمسه یا پنج گنج شامل لیلی و مجنون، هفت پیکر، اسکندرنامه، خسرو شیرین و مخزن الاسرار، آن را می‌شناسیم و در قالب مثنوی سروده شده است.

وی با اشاره به اینکه نظامی را به عنوان یک داستان‌سرا در شعر فارسی میشناسیم اظهار کرد: سال پیش در چنین روزی برنامه‌ای در تلویزیون داشتم که گفتگو با یک نظامی‌پژوه بود. در این گفتگو از وی پرسیدم به نظر شما اگر نظامی در روزگار ما می‌زیست آیا شاعر میشد یا رمان نویس یا نویسنده؟ و او در پاسخ گفت هیچکدام، او کارگردان میشد. به واسطه ظرافت‌هایی که در آثار نظامی وجود دارد من بیشتر وی را یک کارگردان بزرگ میدانم زیرا ذهن وی اساسا سینمایی است و داستان‌های پنج گنج او، داستان خطی نیست بلکه وی مثل کارگردانان در داستانهایش بیشتر ذهن رفت و برگشتی دارد.

بیابانکی با بیان اینکه از نظر خیلی از کارگردانان، سینما هنر تدوین است تصریح کرد: کارگردان ممکن است داستانش را از وسط یا انتهای قصه آغاز کند و نظامی هم مثل کارگردانان در داستان‌سرایی، قدرت پس و پیش کردن خط روایت قصه‌هایش را دارد.

وی تاکید کرد: معروفترین اثری که از نظامی گنجوی می‌شنویم داستان «لیلی و مجنون» است که اصل آن یک داستان عربی است و نظامی آن را ایرانیزه کرده و به فارسی برگردانده است.

بیابانکی گفت: خیلی‌ها معتقدند بهترین اثر نظامی در حوزه شعر به لحاظ قدرت تصویرسازی و شاعری مجموعه «هفت پیکر» است.

وی با تاکید بر اینکه نظامی زبان راحت و روانی دارد تصریح کرد: وی هر اثرش را با یک وزن سروده یعنی وزن یک اثر با دیگری متفاوت است و این نشان از هوشمندی نظامی است.

بیابانکی در ادامه به مبنای داستان «هفت پیکر» که زندگی بهرام گور است اشاره کرد که در شاهنامه فردوسی نیز ردی از آن را می‌توان جست. وی گور را بر اساس تصویرسازی‌های نظامی در «هفت پیکر» آهو و غزال معرفی کرد که بخاطر تیزپا بودنش شکارش بسیار سخت است و به زیبایی‌های تشبیه کرده نظامی نزدیک است.

بیابانکی در پاسخ به این سوال که چه چیزی باعث می‌شود تا مردم نظامی را بیشتر بخوانند گفت: در دل پنج گنج نظامی گنجوی، خرده داستان‌هایی وجود دارد و یک راه ساده برای جذب مخاطب این است که داستان‌های نظامی را تعریف کنیم.

وی در ادامه داستان سنمار در «هفت پیکر» نظامی را تعریف کرد که یک پیام برای مخاطبان داشت و آن هم این بود که هرکسی کاری بزرگ و شایسته انجام دهد ممکن است  بوسیله همان کار، خودش را نابود می‌کند.

علی داودی نیز با یادی از افرادی که در دوره پیشاکرونا در جلسات «ساعت شعر» حضور مستمر داشتند، به ویژگی مثنوی‌سرایی اشاره کرد و گفت: قالب مثنوی ویژگی‌هایی دارد که در آن طرح اندیشه و تفصیل ماجرا می‌شود تا حرفهای زیادی مطرح شود و بر همین اساس هم نظامی از شاعرانی است که حرف‌های زیادی برای گفتن داشته است. نظامی برای ما شاعران به عنوان اهالی و مخاطبان ادبیات یک حرف و برای عموم مردم یک حرف دارد. برای ما آن بخش از نظریات و سخنانی که در خصوص شعر و پیشینه نقد ادبی دارد اهمیت دارد و در حوزه ارزش سخن و معانی و ویژگی زبان، نظامی از برجستگان است و شعرهایی که می‌گوید را ما بیشتر به عنوان داستان تلقی می‌کنیم.

وی افزود: نکته دوم حرف‌های نظامی به عنوان اندیشه برای عموم مخاطبان است. اینکه وی در چه موقعیتی بوده؟ در گنجه. گنجه در کجای منطقه امپراطوری بوده و روزگار آن دوره روزگار عجیبی است و مشابهت خیلی زیادی به دوره فردوسی دارد. حضور ترکان سلجوقی و حاکمیت آنها بر منطقه‌ای که نظامی حضور داشته و جهان اسلام و امپراطوری اسلامی که در آن مناطق سیطره داشته یک فرهنگ خاصی را غالب کرده بوده و ‌همه اینها دست به دست هم داده که زبان فارسی در آن منطقه نباشد اما به مدد امثال نظامی، منطقه آذربایجان یکی از گرانیگاه‌های زبان فارسی باشد و وی توانست یک سبکی را صیقل دهد.

داودی با بیان اینکه تا چند سال پیش آذربایجان برای ایران بوده اظهار کرد: توجه و تاکید نظامی هم به ایران و ایرانی بودن است و نوع منظومه‌هایش عاشقانه است. او ایران را محور قرار می‌دهد به طوریکه می‌توان گفت ایران مرکز گفتمان و اندیشه نظامی است.

در بخش دیگری از این نشست محمود حبیبی کسبی گفت: بعضا یک انگاره غلط مطرح می‌شود که ما و زبان و ادبیات فارسی برخلاف آنکه همیشه در شعر پیش‌قراول بوده‌ایم، در حوزه داستان حرفی برای گفتن نداشته‌ایم! حال آنکه اگرچه داستان منثور در ایران چندان رواج نداشته ولی به شهادت شاهنامه، و خمسه و مثنوی معنوی داستان منظوم و داستان‌گویی و داستان‌سرایی در تاریخ ایران وجود داشته.

وی افزود: به جهت اینکه روح و طبع ایرانی منظوم‌پسن و قرینه‌پسند است، داستان را نیز منظوم می‌پسندد.

حبیبی افزود، تفاوتی که نظامی با داستان‌سرایان دیگر داشته این است که منظومه‌های نظامی منظومه‌های تمثیلی است. نظامی به گونه‌ای قصه را روایت می‌کند که مخاطب بتواند تاویل اخلاقی، حکمی و عرفانی داشته باشد. در همین داستان سنمار که مطرح شد، اولین تاویل که به ذهن می‌رسد این است که آدمی در آخر از کارهای خود ضربه می‌خورد و حاصل کار او به خودش باز می‌گردد.

 وی در پایان سخنانش به پان‌ترک‌ها که اشعار ترکی به نام نظامی جعل کردند که بعدها مشخص شد اشعار گردآوری شده آن برای شاعری به نام نظامی قونوی است، اشاره کرد.

در بخش بعدی این جلسه شاعران جوان به قرائت آخرین سروده‌های خود پرداختند و نظراتشان را نسبت به جلسه ساعت شعر بازگو کردند.

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha