۱۴۰۱.۱۱.۲۹

خسرو باباخانی، نویسنده میهمان هفتمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی «مهمان» بود که با رویکرد دیدار با چهره‌های ماندگار داستان ایرانی، برگزار شد. او در این نشست از تجربیات، دغدغه‌ها و همچنین خاطراتش گفت و اینکه برای نویسنده شدن چه شرایطی باید داشت. به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، هفتمین نشست تخصصی «مهمان» با حضور خسرو بابا زاده، نویسنده، داود امیریان، نویسنده و فیلنامه نویس، محمد رضا شرفی خبوشان، مدیر کل مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری و تیمورآقا محمدی نویسنده و منتقد برگزار شد. در ابتدای این نشست داود امیریان به عنوان «کارشناس مجری» از آشنایی خود با خسرو باباخانی گفت و تعریف کرد: من قبل از اینکه بابا خانی را بشناسم، داستان‌هایش را خوانده بودم و از طرفداران کیهان بچه‌ها بودم. در سفر جنوب که با ایشان همراه بودم، مرحوم رسول ملاقلی‌پور نیز با ما همسفر بود. در این سفر رفاقت ما با ملاقلی‌پور بیشتر از قبل شد. بعدها ملاقلی‌پور فیلم سفر به چذابه را ساخت و در آن فیلم نقش یکی از کارکترها را بر اساس شخصیت باباخانی نوشت. وی افزود: درشروع کار خود یکی از دوستان نویسنده‌ام به من گفت، اگر می‌خواهی در نوشته‌هایت احساس موج بزند، کتاب‌های استاد باباخانی را بخوان. زندگی باباخانی در «ویلون زن روی پل» امیریان تصریح کرد: کتاب «ویلون زن روی پل» کتابی است که در آن باباخانی از تجربه زیستی خود و سختی‌های دوران نوجوانی و جوانی‌اش می‌گوید. این نشان دهنده شجاعت و جسارت اوست. نوشته‌های باباخانی از قدرت قصه گویی و روایی‌گویی او می‌گوید. در ادامه این نشست خسرو باباخانی به سوالاتی که از سوی امیریان مطرح شد، پاسخ داد. امیریان در ابتدا این سوال را مطرح کرد، که داستان‌هایی همچون «گنج قلعه متروک» «دستان مادرم» و «خسرو شیرین» بر اساس واقعیت است یا تخیل؟ باباخانی در پاسخ گفت: سخت‌ترین سوالی که می‌توان از یک نویسنده پرسید این است که مرز واقعیت و خیال کجاست؟ چگونه این مرزها را می‌توان رد کرد و یا ادغام کرد؟ چگونه از دل آن می‌توان یک قصه بیرون بیاوریم؟ خیلی پیچیده است. وقتی خاطرات عاشقیت پنجم «سیده زهرا» را شروع به نوشتن کردم تمام خاطراتی که در دوران جنگ داشتم و آن‌ها را فراموش کرده بودم را مجدد در ذهنم بازسازی کردم. مرور این خاطرات پررنج برایم بسیار سخت بود. بخشی از این داستان واقعی و بخش دیگر آن تخیل است. امیریان سپس پرسید: در «گنج خانه متروک» شما به جزئیات بسیار توجه داشتید، ولی در خسرو و شیرین شتاب زده عمل کردید، با اشاره به «داستان عاشقیت پنجم «سیده زهرا» که می‌توانست یک رمان حجیم باشد. شما موجز و کوتاه نوشتید؟ چرا اینگونه عمل کردید؟ باباخانی نیز پاسخ داد: با شما هم عقیده هستم و الان که کتاب را می‌خوانم متوجه اشکال آن می‌شوم، ولی معتقدم می‌توان یکبار دیگر این کتاب را نوشت. درواقع امید داشتم این کتاب به فیلم تبدیل شود و در فیلمنامه از شما کمک بگیرم و آن را گسترش دهم. ان شالله فرصت جبران پیش بیاید. نظر شما درباره جشنواره داستان و شعر انقلاب چیست؟ این سئوال دیگر امیریان بود که باباخانی در جواب آن گفت: جشنواره داستان و شعر انقلاب با همه فراز و فرودهایی که داشت به اعتقاد من در زمینه‌هایی موفق بود. شاید می‌توان گفت یکی از اشکالاتی که به این جشنواره وارد شد، زمان آقای غزوه بود، که ایشان در ۲ دوره از این جشنواره اعلام کرد هر اتفاقی که در ملل اسلامی می‌افتد به جشنواره داستان و شعرانقلاب مربوط می‌شود. در آن مقطع، زمانی جشنواره ازمنظر شکل و محتوای خود خارج شده بود. چگونه نویسنده شدم باباخانی همچنین در پاسخ به این سئوال که نوشتن و خواندن را چگونه آغاز کردید؟ گفت: معلم انشاء من با خواندن نوشته‌هایم مرا ترغیب کرد که کتاب بخوانم و با معرفی کتابخانه‌ای در نزدیکی محل زندگی‌ام مرا به خواندن علاقمند کرد. برای نوشتن هم، مهمترین انگیزه من به عنوان یک پدر این بود، که تجربیاتی که در زندگی کسب کردم را در اختیار فرزندان و دیگران بگذارم و برای این امر تلاش کردم و آن‌ها را به رشته تحریر درآوردم. باباخانی در ادامه سخنانش به این نکته که از دغدغه‌هایش بود، اشاره کرد و گفت: این موضوع که سال‌های طولانی چپ‌ها بر ادبیات ما حاکم بودند و همچنان تفکر، شیوه و روش آن‌ها نیز حاکم است، اگرچه مذهبی و شعاری می‌نویسند، تبدیل به آفت شده است. این نویسنده ادبیات داستانی انقلاب در پایان سخنانش افزود: مقام معظم رهبری می‌فرماید اگر یک رویداد، واقعه و یا حادثه‌ای در آینه هنر منعکس نشود، جاودانه نمی‌شود؛ ما اگر انقلاب و دفاع مقدس را در آینه هنر منعکس نکنیم، فراموش می‌شود. دفاع مقدس از این نظر موفق بوده است و انقلاب اسلامی بزرگترین حادثه قرن ۲۰ در سال‌های اخیر در قالب هنر خوب درخشید. اثرگذاری باباخانی در دو حوزه در بخش دیگری از این نشست، محمدرضا شرفی خبوشان ضمن تعریف و تمجید از استاد خسرو باباخانی و حضورش در حوزه هنری، گفت: استاد باباخانی بعد از انقلاب اسلامی در ادبیات انقلاب اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد، جایگاه ایشان هم در جهت تولید آثار و هم در جهت اثرگذاری بر آثاری است، که پدید آمده است. وی در ادامه افزود: این اثرگذاری در دو حوزه است. اولین حوزه به صورت مستقیم و به شکل تقویت کردن، راهنمایی کردن و همچنین معلمی کردن کسانی است که در این حوزه قلم می‌زنند. نوع دیگر این اثرگذاری بر جریان داستان‌نویسی انقلاب اسلامی، اثرگذاری از جنس خطر کردن و وارد شدن در عرصه‌های جدیدی است، که پس از انقلاب این گونه از داستان‌نویسی را نداشتیم و حتی می‌توان به جرات گفت در ادبیات فارسی آن را کم داشتیم. از نمونه‌های بارز آن می‌توان به «ویلون زن روی پل» اشاره کرد. گونه جدید روایت بازساخته در «ویلون زن روی پل» مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی اظهار داشت: خاصیت «ویلون زن روی پل» این است که استاد باباخانی گونه جدیدی از یک روایت بازساخته و آفریده شده از یک تجربه زیستی ارائه کرده است که در نوع خود نو و تازه است. از نمونه بارز آن در ادبیات کهن فارسی می‌توان به گلستان سعدی اشاره کرد. این نشان دهنده این موضوع است که استاد باباخانی همان کاری را انجام داده که ما باید یاد بگیریم، یعنی با تکیه بر ادبیات کهن ما اثری را آفریده که در ادبیات داستانی ما ماندگار خواهد شد. وی با تاکید به این موضوع که کتاب «ویلون زن روی پل» تجربه زیستی باباخانی با هنر داستان‌پردازی او، اثر شاخص و جریان‌سازی بوده است که سال‌ها در مورد آن می‌توان گفت و گو کرد، گفت: سلسله نشست‌هایی در مرکز آفرینش‌های ادبی در اسفندماه برای مدرسان داستان‌نویسی برگزار خواهد شد و ما ازتجربیات استاد بابا خانی استفاده خواهیم کرد و آن را مکتوب می‌کنیم. آنچنان که می‌دانیم ایشان یکی از ستون‌ها و پایه‌های مهم ادبیات داستانی ما هستند. خبوشان افزود: سیزدهمین جشنواره داستان و شعر انقلاب کاملا متفاوت از سایر دوره‌ها است. یکی از این تفاوت‌ها جوایز آن نسبت به دوره‌های گذشته است. جوایز چشمگیر این دوره که در سه سطح ۵۰.۱۰۰، ۲۰۰ میلیون تومانی قرار دارد که این رقم نسبت به سایر جشنواره‌های ادبی در نوع خود بی‌نظیر است. در جشنواره دوازدهم در بخش رمان بزرگسالان ده میلیون تومان جایزه اختصاص یافته بود، اما در این جشنواره به ۲۰۰ تومان افزایش پیدا کرده است. جوایز در بخش رمان نوجوان ۱۰۰ میلیون تومان، در بخش مجموعه داستان ۱۰۰ میلیون تومان و همچنین مجموعه شعر ۵۰میلیون تومان خواهد بود. در این جشنواره تک اثر نداریم و فقط به کتاب جایزه می‌دهیم. اگر با خواننده صادق نباشی او نیز با تو صادق نخواهد بود تیمورآقا محمدی نویسنده و منتقد، از دیگر مهمانان این نشست بود که در ادامه از استاد باباخانی در مورد جنس نوشتن و همچنین تفاوت روایت داستانی فارغ از مباحث آکادمیک پرسید، و گفت: رمان چه اهمیتی دارد؟ شما امر داستانی و رمان را چطور می‌بینید؟ نگاه خودتان را برای من نویسنده توضیح دهید و بگویید زمان ناامید شدن و یا پرسش کردن درباره ماهیت نوشتن چیست؟ باباخانی در پاسخ به این پرسش گفت: به عقیده من در زمان نوشتن دو نکته را باید رعایت کنیم. اول اینکه به این فکر نکنیم آبرو و اعتبارم می‌رود. عزت و آبرو را خداوند می‌دهد و هیچ کس نمی‌تواند آن را ازآدم بگیرد. دومین نکته صداقت در روایت است. من با همه وجودم می‌نویسم. موضوعی که من را عاشق کند و همه وجودم را درگیر کند، آن وقت شروع به نوشتنش می‌کنم. خواننده حس ما را می‌گیرد. او به تکنیک ما کاری ندارد. باباخانی ادامه داد: به این موضوع شدیدا اعتقاد دارم اگر با خواننده صادق نباشی او نیز با تو صادق نخواهد بود. ساسان ناطق نویسنده کتاب «سیاه، سفید، خاکستری» نیز از دیگر مهمانان این نشست از استاد باباخانی پرسید، اگر داستان‌نویس جوانی بخواهد از تجربیات شما استفاده کند چه راهنمایی می‌کنید؟ باباخانی در پاسخ به این پرسش گفت: حداقل باید صد رمان برتر دنیا و هزار داستان کوتاه خوانده باشد. مطالعه کردن، نوشتن و تجربه زیستی داشتن سه ضلع نویسندگی کردن است. این سه ضلع اگر کامل نباشد هیچ نویسنده‌ای موفق نخواهد بود. انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha