۳۰۰ جفت چشم و دل، در مسجد آیتالله خامنهای حوزه هنری به انتظار ایستادهاند. شاعرانی که به ضیافت افطاری بیت رهبری دعوت شدهاند لحظهها را میکُشند تا لحظه عزیمت زودتر برسد. فاصله خیابان سمیه تا خیابان جمهوری چند دقیقه بیشتر نیست اما برای چشم انتظاران، بیشتر از این حرفها طول میکشد. انتظار کش میآید و کش میآید.
حالا بعد از ۱۹۷ دقیقه طولانی، همگی روی زیلوهای حسینیه امام خمینی(ره) نشستهایم و گردن میکشیم که میزبان چه زمانی داخل میشود؟ بالاخره چشمها روشن و دلها گرم میشود. همه روی پا میایستیم نه برای خبردار، برای دیدن و احترام به کسی که در میان تمام دغدغههای ریز و درشت «رهبر بودن» از زبان فارسی و اصیلترین هنر ایرانی؛ شعر غافل نیست. سیواندی سال است که این ضیافت شاعرانه، بیکموکاست برپاست.
ما و دیگر مهمانها دست خالی به افطاری نیامدیم. شاعران جدیدترین کتاب خود را برای رهبر هدیه آوردند. کتابها به وساطت میلاد عرفانپور و مهدی دادمان به دست رهبر معظم انقلاب میرسد. هدیهها که تقدیم میشود، صدای اذان طنین انداز میشود. بعد از اقامه نماز، دور سفره افطار جمع میشویم. رهبر انقلاب بالای سفره نشستهاند. هر چند دقیقه یکبار، یکی از مهمانان به ترفندی از سد محافظان میگذرد و خود را به رهبر میرساند و با شعری، نامهای یا حتی چند کلمه گفتگو با پدر مهربانش دل سبک میکند.
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
در این مجلس قرار است شاعران مختلف شعر بخوانند اما همه نگاهها به رهبر است. توی اتاق کوچک بالا حسینیه، جمع شدیم و روی صندلیها نشستهایم. شب میلاد امام حسن مجتبی است و حسینیه امام خمینی(ره) به نام ایشان آذین بسته شده است.
جلسه را مرتضی امیری اسفندقه با لحن و صدای گوشنواز و خواندن غزلی از صائب شروع میکند:«صائب چه ذره است و چه دارد فدا کند؟/ای صد هزار جان مقدس فدای تو»
بدار عزّت موی سپید بزرگان را
بیشتر شاعران حاضر در مجلس، جوان هستند اما به رسم احترام و ادب جلسه با شاعران موسفید کرده و پیشکسوت شروع میشود. صدای لرزان سید علی موسوی گرمارودی دلهای ما را هم میلرزاند اما شاعر سپیدگوی انقلاب هنوز با همان زبان استوار و کلمات تمیز شعر میسراید و میخواند. محمدعلی مجاهدی(پروانه) از نخستین جلسات این شب شعر، در دهه ۶۰ حاضر بوده است. امسال هم با غزلی بلند خودش را به ضیافت رسانده بود.
خدا زنده است این را اول اخبار باید گفت
حالا جلسه به شور آمده است. همه یکپارچه اشتیاق و سکوت خیره به دهان مجریان جلسه ماندهاند. شاعران با وسواس شعرهایشان را میخوانند. رد اتفاقات و ابتلائات سالی که گذشت، از شعرها پیداست. از شهادت مظلومانه شهید رئیسی تا شهدای لبنان و فلسطین. از جای خالی سید حسن نصرالله تا عملیات وعده صادق.
محمد رسولی غزلش را با مطلع «به نام او که از آیات او بسیار باید گفت/خدا زنده است، این را اول اخبار باید گفت» هر بیت که خوانده میشود صدای آفرین و احسنت از بین جمعیت بلند میشود. شعری که به تغزل کفایت نمیکند و مخاطب را به حماسه دعوت میکند. شعر که تمام میشود رهبر انقلاب صلهای ارزشمند به ایشان عطا میکند:«هر بیتش یک آفرین داشت»
قند پارسی از هند
یکی از شگفتیهای جلسه این است؛ شاعری از هندوستان که شعری به زبان فارسی و درباره امام خمینی(ره) سروده و برای ما میخواند. شعری که تحسین رهبر انقلاب را در پی دارد، «مهم این است که کسی که زبان مادریاش فارسی نیست بتواند به این تمیزی شعر بگوید.»
صدبار برگردم همین تصمیم را دارم
سعیده کرمانی، شاعر مشهور یک مهمان ویژه با خودش به همراه آورده است، فرزند کوچک چند ماههاش را. شعری هم که میخواند درباره همین است. شعری درباره زندگی از نگاه یک کودک. شعر که تمام میشود، فضا مادرانه شده و رهبری هم یا یک جمله و دعا، همه را بر سر ذوق میآورند:«کاش همه بفهمند که مادر شدن زیباست، خدا به همه خانمهای این جمع فرزندانی عطا کند»
کجایید ای شهیدان خدایی؟
از خوش حادثه، ضیافت افطاری امسال بیت رهبری، در روز ۲۵ اسفند ماه برگزار میشود. چهل سال پیش در چنین روزی شهید مهدی باکری به شهادت رسید. علیرضا قزوه دیگر مجری جلسه، آخرین مکالمه شهید مهدی باکری و شهید احمد کاظمی را از پشت بیسیم به نظم درآورده است. شعری که یاد شهدا را در این جلسه زنده و چشمهای رهبر انقلاب و حاضرین را تر میکند.
دور، دور جوانترها است
یوسفعلی میرشکاک مهمان همیشگی این دیدار است اما به رغم اصرار مجریان، شعری نمیخواند و نوبت خود را به جوانترها میدهد.
بچهها شعرهای ما هستند
فضای جدی جلسه با یک شعر طنز میشکند. محمد قریشی شعری درباره فرزندآوری سروده و با تعابیری جدید و بیانی جذاب همه را به تحسین وامیدارد. ضیافت رسمی است اما یکی دوبار هم صدای خنده جمعیت سکوت را میشکند و رهبر هم به مطایبه با قریشی وامیدارد.
من به تو مشتاقتر یا تو به من
محمدرضا سهرابی نژاد شاعر ترکزبان و بعد از هجده سال، قرعه حضور و شعرخوانی به نامش درآمده است. نوبت شعرخوانی اش که رسید، بلافاصله رهبر انقلاب ایشان را شناختند و از زیبایی رباعیهای او یاد کردند.
ملمع سُرایی
مهدی نُهِیْری از بصره مهمان ایران شده است. شعری به زبان عربی سروده بود و قرائتش کرد. حضرت آیتالله خامنهای هم با همان لهجه بصرهای پاسخ شعرش را به او دادند.
از کوزه همان برون تراود که در اوست
حدود چهل شعر خوانده شده و حتی شاعرانی که نوبت به آنها نرسیده، بیشتر نگران خستگی رهبر انقلاب هستند تا شعرخوانی خودشان. آقا اما هنوز با توجه به شاعران گوش میدهند و به آنها بازخورد میدهند. حالا همه یکپارچه گوش شدند تا توصیههای ایشان را بشنوند. رهبر انقلاب یک توصیه ویژه دارند: «تقوا پیشه کنید.» ایشان تصریح کردند: «هر چه باطن شاعر زلالتر باشد، شعر تمیزتر خواهد شد.»
تو را است معجزه در کف، ز ساحران مَهَراس
آیتالله خامنهای، با ابراز خرسندی از رشد شعر متعهد و انقلابی، اشعار قرائت شده در این جلسه را عموماً خوب و با کیفیت خواندند و گفتند: موج رو به گسترش شعر بخصوص در بین جوانان بسیار امیدوارکننده است و گزارش فعالیتهای ادبی شاعران در سال ۱۴۰۳ حاکی از آن است که شاعران متعهد و انقلابی ما آزمون خوبی در این سال پس دادهاند.
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
ایشان با تأکید بر اینکه شعر، رسانه و هنری بینظیر است که انواع دیگر رسانهها نتوانستهاند آن را از مرجعیت خود تنزل دهند، گفتند: هر قدر شعر پیشرفت کند و به تعداد شاعران خوب افزوده شود جای خرسندی دارد البته انتظار است که در کنار کمیّت به کیفیت اشعار نیز اضافه شود.
نوبت عاشقی است یک چندی
رهبر انقلاب با بیان نکتهای درباره غزل عاشقانه، دل شاعران عاشقانهسُرا را شاد کرد. ایشان فرمودند:«برخی جوری برخورد میکنند که انگار سرودن غزل عاشقانه جرم است. گاهی احساسی در شاعر بر میانگیزد و شعر عاشقانه متولد میشود. در سنت شعر فارسی شعر عاشقانه همواره عفیفانه و نجیب بوده است.»
نزدیک نیمهشب است. ضیافت افطاری تمام شده. از خستگی و خواب خبری نیست. کامِما شیرین و دلهایمان گرم است. هوا بهاری و خنک است. به سمت بیرون سرازیر میشویم. از ذهنم میگذرد در ایران به این بزرگی، هیچ کس دیگری مثل مقام معظم رهبری اهمیت شعر را نمیشناسد و شاعران را قدر نمیدهد. به قول خودشان:«کس راز غیر از ما، نشنید بس «امینیم/ بهر کسان امانیم ما را تو میشناسی»
نظر شما