نشست ادبی ساعت شعر با حضور سعید بیانکی، ناصر فیض، محمود حبیبیکسبی و فریبا یوسفی از شاعران مطرح کشور در سالن هراتی حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در آغاز این نشست که 9بهمنماه برگزار شد سعید بیابانکی با اشاره به آغاز ایام دهه فجر، به دو موضوع شعر بعد از انقلاب اسلامی و جشنواره شعر فجر پرداخت.
وی به مقاطع بسیار مهم در تاریخ شعر فارسی اشاره کرد که در آن برهه، شعر دچار تحول و تغییر در محتوا، شکل و قالب شده است.
بیابانکی بخشی از تغییرات ایجاد شده در شعر را به تحولات سیاسی مربوط دانست و گفت: یک سلسله پادشاهی 300 سال حاکم بر ایران بوده و بعد سلسله تمام میشده و سلسله بعدی با سیاست دیگری روی کار میآمده و همراه با آن، شعر نیز دچار تحول میشده است. در حقیقت با رفتوآمد حکومتها قالب شعرها هم تغییر کرده است؛ برای مثال در دوره صفویه و قاجار شعر با قبل آن دوره حتی به لحاظ قالبی و شکلی متفاوت بوده است واگر قصیده در دوره پیش از صفویه شعر قالب بوده، با ظهور صائب، قصیده تمام شده و غزل حاکم شده است.
وی با بیان اینکه از صدور فرمان مشروطه در سال 1285، همه چیز حداقل به لحاظ محتوایی تغییر کرده و شعر اعتراضی، سیاسی یا اجتماعی شده است، افزود: در این دوره چیزی به نام شعار و حمله به بنیان حکومت زیاد شد و به قدری شاعران مشروطه اثرگذار شدندکه حکومت لبهای فرخی یزدی را دوخت و یا میرزاده عشقی که از شاعران معترض بود، در نزدیکی خانه خود ترور شد.
بیابانکی یادآور شد: شعر در یک دوره اتفاقات زیادی را رقم زد و این نشان از پوستاندازی جامعه دارد تا اینکه نیما یوشیج ظهور میکند و شعر و ماهیت شعر متفاوت میشود و انقلاب نیما اتفاق میافتد.
وی دیگر برهه تاریخی مهم و اثرگذار در شعر فارسی را دوره انقلاب اسلامی معرفی کرد و گفت: اگر اهل مطالعه شعر باشید، میبینید از سال 1357 شعر 4طی دهه اخیر قابل مقایسه با سایر ادوار نیست و میبینید چقدر همه چیز عوض شده و این همه حرف و مضمون ناگفته و جدید را در هیچ دورهای تجربه نکرده بودیم. ضمن اینکه ما هشت سال درگیر جنگی بودیم که اساسابه لحاظ تاریخی و سیاسی سابقه نداشته است و روی فرهنگ، سیاست، اقتصاد، معماری و .... اثرگذار بوده است. در شعرهایی که درباره جنگ سروده شده، هنوز هم جنگ به عنوان یک پدیده اجتماعی حضور دارد؛ چراکه این همه رشادت و ایستایی تمامشدنی نیست.
وی سینما، هنرهای تجسمی، موسیقی و دیگر هنرها را تحت تاثیر پدیده جنگ و در مقیاس بزرگتر تحت تاثیر انقلاب اسلامی دانست و اظهار کرد: بعد از طرح نظریات نیما یوشیج، شعر نیمایی متولد شد و برخی گفتند فاتحه شعر کلاسیک خوانده شد ولی انقلاب اسلامی تمام این نظریات را به نظر من محو و لغو کرد و باعث شد شعر کلاسیک و سنتی در سالهای بعد از انقلاب اسلامی مجددا احیا شود.
وی افزود: به قدری ما بعد از انقلاب اسلامی غزلسرا و مثنویسرای خوب داریم که شاید در دو یا سه دهه قبل از انقلاب نداشتیم و چیزی به نام پرداختن به مضامین دینی و معرفتی در سالهای قبل از انقلاب خیلی کم است. همچنین چیزی به نام شهادت در شعر ما در پیش از انقلاب مفهومی انتزاعی است و کمتر کسی آن را لمس کرده اما بعد از انقلاب اسلامی به مفهومی ملموس تبدیل شد و وارد زندگی و زیست اجتماعی ما شد و همه اینها در شعر و ادبیات ما تاثیرگذاشت.
وی به تعریف عشق از شاملو در دانشگاه آلمان اشاره کرد که شاعر در شعرش از عشقی میگوید که برای رسیدن به آن میتوان از جان گذشت و در ادامه افزود: ما در زمان جنگ این عشق را که همان میهنپرستی است دیدهایم. این مفاهیم بسیار جدید، نو و تجربه نشده در ادبیات است که در سالهای بعد از انقلاب اسلامی، رشد فزایندهای داشته است.
بیابانکی تاکید کرد: بسیاری از قالبهای شعر مثل رباعی و دوبیتی که سند آن به نام خیام و باباطاهر است، بعد از انقلاب اسلامی پررنگ شده است و ظهور شاعرانی چون احمد عزیزی، محمد کاظم کاظمی و افرادی که در حوزه شعر طنز و اعتراضی وآیینی کار کردهاند را شاهد هستیم که اتفاق مبارکی است که در سالهای بعد از انقلاب اسلامی رخ داده است.
وجه اجتماعی شعر به دلیل بروز جنگ نمایانتر شد
در ادامه این نشست، فریبا یوسفی به تعهد اجتماعی در شعر قرن حاضر اشاره کرد که متاثر از انقلاب ادبی نیما و فضای سیاسی قرن حاضر، رنگ بیشتری گرفته است.
وی اظهار کرد: فضا برای سرودن بازتر شد و شاعران امکانات ادبی بیشتری با قالبهای تازه پیدا کردند، بازشدن فضای ابزاری شاعر و فضای سیاسی روز این رویداد را رقم زد که تعهد اجتماعی که شاعر در خود حس میکند مجال ظهور و بروز بیشتری داشته باشد.
وی افزود: وجه اجتماعی شعر به دلیل بروز جنگ نمایانتر شد و دستهبندی شعر اتفاق افتاد و شعر دستهبندی شد. یعنی در شعر روزگار ما، دستهبندیها با جزئیات بیشتری به چشم میخورد و این امر مجالی برای بررسی و تحقیق است تا افراد تحقیقاتی داشته باشند و نتایج پژوهشهایشان را در اختیار علاقهمندان قرار دهند.
یوسفی با اشاره به اعلام اسامی نامزدها و داوران جشنواره شعر فجر، سیدضیا موسوی را که یکی از اعضای جلسات شعر است به عنوان یکی از نامزدهای این دوره از جشنواره معرفی کرد و در بخش دیگری از سخنانش گفت: 10 بهمن سالروز تولد دو شاعر نوپرداز حمید مصدق و اسماعیل شاهرودی است که دنبالهرو شعر نیمایی بودند. حمید مصدق با توجه به اینکه نگاه اجتماعی در شعرش وجود داشت، اما غلبه عاشقانهسرایی در اشعارش آشکارتر است. مصدق در منظومه آبی، خاکستری و سیاه فضای تغزل و تعهد اجتماعی را در شعر خود درآمیخته است.
جشنواره شعر فجر بحث جدی نیست
محمود حبیبیکسبی در بخش دیگری از نشست ساعت شعر به انتخاب داوران جشنواره شعر فجر انتقاد کرد و گفت: بسیاری از داوران جشنواره را نمیشناسم و از نظر من جشنواره شعر فجر بحث جدی نیست. سیر نزولی جشنواره شعر فجر از دبیران دو یا سه سال اول تا این دوره، مشخص است. لذا جشنواره شعر فجر چیز مهمی نیست. این جشنواره در میان مسئولان مهم نیست و همه هم و غم این است که سلبریتیها را برای جشنواره فیلم فجر دعوت کنیم که به این رویداد بیایند؛ چراکه جهان آنها را میبیند.
حبیبی اظهار کرد: من میدانم که شعر به لحاظ مخاطب عمومی با سینما و موسیقی متفاوت است اما اینکه توقع داشته باشیم در یک جمع بیست نفره شاعران افراد چیزی از جشنواره شعر فجر شنیده باشند توقع بیش از حدی نیست. اگر بخواهیم یک وظیفه برای جشنواره شعر فجر تعریف کنیم، مهمترین نکته این است که جشنواره باید مخاطب عام را با شعر آشنا کند و کسانی را که طی بیست سال اخیر به دلیل مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از شعر گریزان شدهاند را با شعر آشتی دهد.
وی کاهش تیراژ کتابهای شعر از 5 یا 10 هزار نسخه به 200 شمارگان را نشانگر کم شدن ارتباط مخاطب با شعر امروز دانست و افزود: یکی از رسالتهای جشنواره شعر فجر میتواند این باشد که مخاطب عام را با شعر آشتی دهد. این برنامه به راحتی از طریق جشنواره شعر فجر قابل انجام است اما برخیها تمایل ندارند اینکار انجام شود؛ چراکه بسیاری از افراد میخواهند صرفا یک کار کم حاشیه انجام شود.
حبیبی از انتخاب داوران بخش شعر کلاسیک جشنواره شعر فجر نیز انتقاد.
وزیر با آدمهای حوزه شعر حتی ارتباط هم ندارد
ناصر فیض دیگر سخنران این نشست بود. او با تایید صحبتهای محمود حبیبی کسبی تاکید کرد: جشنوارهای که خودش به قدری مشکل دارد که نمیتواند برنامه را با نام خود به افراد معرفی کند، وضعیتش مشخص است. سه هفته پیش تماسی با من برقرار شد که ما میخواهیم کارگاهی برای طنز برگزار کنیم. من در مواجهه با این موضوع پرسیدم که از کجا با من تماس گرفته شده و دوستان خود را از خانه کتاب معرفی کردند. در پاسخ به سوال دومم که خانه کتاب چه برنامهای دارد؟ به من گفته شد که این برنامه خانه کتاب است و با حضور علاقهمندان به طنز برگزار میشود. در تماس بعدی پرسیدم که این برنامه خانه کتاب از طرف کدام نهاد است؟ که در جواب گفته شد جشنواره شعر فجر و این نشان میدهد جشنواره به قدری مشکل دارد که از ترس عدم مشارکت افراد، حتی حاضر نیست به خودیها بگوید که برنامه برای جشنواره شعر فجر است.
وی ادامه داد: ما در افتتاحیه حضور داشتیم تا به نوعی برادری خود را ثابت کنیم اما این بدین معنی نیست که هر اتفاقی روی دهد ما آن را تایید میکنیم.
فیض یادآور شد: این جشنواره روزی نام بزرگانی چون موسوی گرماروردی و علی معلم دامغانی را با خود داشته اما امروزه افراد انتخابی ربطی به این فضا ندارند.
وی بیان کرد: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با آدمهای حوزه شعر و مقبول عامه حتی ارتباط هم ندارد و هیچ دعوتی از این افراد نکرده است. قرار نیست آدمها در مواجهه با هر اتفاقی سکوت کنند و هیچ نگویند و این حق اهل فرهنگ نیست. جشنواره شعر فجر یکی از مهمترین نمادها در شعر کشور است و بزرگتر از آن جشنوارهای در حوزه شعر نداریم. ضمن اینکه این جشنواره در دورهای بینالمللی بوده و باید افراد برای حضور در آن به ایران بیایند و جشنواره دیده شود اما چون افراد توانایی برای برگزاری این جشنواره به کار گرفته نشدهاند، به چند شاعر ساکن در ایران که اهل افغانستان یا پاکستان هستند، بسنده میشود.
سعید بیابانکی هم در ادامه به گزارشی از خبرگزاری ایسنا با عنوان«خاطرهبازی با جشنواره شعر فجر» اشاره کرد و که به سیر اتفاقات این رویداد هنری در طول سالها اشاره دارد. وی در ادامه به نگاه خود در دوره دبیری این جشنواره و ایجاد بخش شعر جوان اشاره کرد و همچنین حاشیهسازیهای انجام شده در آن دوره.
انتهاي پيام/
نظر شما