محسن نادری، مدیر سماوا با نشریه الکترونیکی دیدینو گفتگویی انجام داده است که در ادامه می خوانید.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، اولش «سما» بود. سرواژهی «سوره مهر الکترونیک». یک فرصت تازه برای ورودِ سورهی مهر به بازار نشر الکترونیک، از انتشار اینترنتی تا توسعه بسترهای کتابخوانی در فضای مجازی و کمی هم تولید کتاب صوتی. با گسترش بازار کتابهای صوتی اما، سوره مهر هم تصمیم گرفت جای پایی در این عرصه باز کند و «سما» را در قالب مجموعه جدیدی به نام «سماوا» توسعه داد. حالا یکی دو سالی هست که «سماوا» سهم قابل توجهی از بازار کتابهای صوتی به دست آورده و در تعامل با هنرمندان و دوبلورهای شاخص کشور، کتابهای خوبِ بازار نشر را صوتی میکند. گفتگو با مدیر این مجموعهی نوآور که در هفتمین شماره از نشریهی «دیدینو» منتشر شده، تقدیم حضور میشود؛
به عنوان اولین سؤال بفرمایید سماوا چگونه تشکیل شد؟
سماوا ضمن كسب اطلاعات و تجربه موجود در واحد الكترونيك انتشارات سوره مهر «سما» ، همفكري و مشاوره با گروههاي مختلف هنري و ناشرين فعال در اين حوزه و همچنين حمايتهاي انتشارات سوره مهر تشكيل شد. حدوداً شش هفت سال پیش تیمی به نام واحد الكترونيك انتشارات سوره مهر «سما» در این انتشارات، فرایند تولید کتابهای صوتی را در حوزه هنري آغاز کردند که البته در آن زمان بازار کتابهای صوتی به این میزان رقابتی نبود. هرچند این اقدام بسیار مثبتی بود که در آن زمان تيم انتشارات سوره مهر به فکر تولید کتابهای صوتی و الکترونیکی بودهاند.
در سال 99 با همکاری تيم حوزه هنری دیجیتال و حمايتهاي انتشارات سوره مهر پروپوزال و طرح توجيهي سماوا تدوين و پس از تاييد در حوزه هنري فعاليت رسمي و حرفهاي سماوا شروع شد. يكي از اهداف ما در این مجموعه این بود که به جای تمركز بر توليد كتاب صوتي، مجموعهاي از محصولات صوتي را با همكاري ناشران جديد به مخاطبان ارائه نماييم.
در نتیجه فعالیت شما صرفاً به تولید کتابهای صوتی اختصاص ندارد؟
خير، سبد محصولات يا بهتر است بگوييم دامنۀ فعاليتهاي ما شامل: كتاب صوتي، پادكست، سريال صوتي، راديكو، اخبار صوتي و گوينده شو ميشود.
«سماوا» در طول مدت فعالیت خود بر چه مواردی متمرکز شده است؟
ما در سال 99 تحقیقات بازار را نسبت به نقاط مثبت و منفی رقبای موجود در بازار انجام دادیم تا در ابتدا اتفاقات صورت گرفته در حوزۀ کتابهای صوتی در ایران و جهان را بررسی کنیم. اولین کاری که در «سماوا» انجام دادیم، تمرکز بر تولید سبد محصولات بود. چرا که استدلال ما بر این است که اگر بخواهیم تنها ناشر کتابهای صوتی باشیم که این مساله در بازار وجود دارد و ما صرفا ميتوانيم اندکی این مساله را بهبود ببخشیم.
این سبد محصولات شامل چه مواردی میشود و چه نوآوریهایی در این حوزه صورت گرفته است؟
سبد محصولات علاوه بر کتاب صوتی و پادکست شامل چند محصول صوتی ديگر نيز ميشود كه برخي از اين محصولات تا به حال بصورت حرفهاي در ايران توليد نشده است و ميتوان گفت محصولات جدیدي است كه به بازار مخاطبان كتاب صوتي معرفي شده است. سریال صوتی، اخبار صوتی، راديكو و گوینده شو که دربارۀ نوآوریهای صورت گرفته در روند شکل گیری هر کدام از این موارد توضیحاتی را ارائه خواهم کرد.
برای مثال ما در حوزۀ سریال صوتی شاهد اشکال مختلف آن در بازار بودیم ما در سماوا با تركيب سريال صوتي و نمايش راديويي سريال صوتي قصههاي شيرين ايراني را با همكاري بيش از 25 گوينده و گروه صدابرداري و كارگرداني، توليد و منتشر كرديم. در اخبار صوتی تلاشمان بر این است که اخبار به صورت کوتاه و خلاصه شده به مخاطبان ارائه شود که با استقبال بینظیری هم مواجه شد. از مزاياي خبر صوتي اين است كه مخاطبان نيازي به ماندن در صفحۀ خبر ندارند و به راحتي ميتوانند ضمن گوش كردن به خبر مورد نظر به وبگردي خود ادامه دهند.
در جشنواره استعدايابي «گوینده شو» تلاش کردیم برای افرادی که از صدای خوبی بهرهمند هستند و يا در دورههای گویندگی شرکت کردهاند، اما نتوانستهاند مشغول به فعاليت حرفهاي شوند، شرایطی را فراهم كنيم تا صدایشان به گوش مردم برسد. برخي از بچههاي گوينده شو بصورت مستقل براي سماوا كتاب خواندهاند و برخي ديگر با قرارگرفتن در كنار اساتيد و صداپيشگان حرفهاي بخشي از يك كتاب را خواندهاند.
امکان دارد کمی بیشتر درباره ساز و کار شکلگرفته در رادیکو توضیح دهید؟
«رادیکو» در واقع همان رادیو کودک است که کار اصلیاش تولید کتب صوتی برای کودکان است با این تفاوت که بچهها خودشان برای خودشان کتاب میخوانند. همواره عدهای از بازیگران، هنرمندان و گویندگان با تغییر لحن برای بچهها کتب صوتی تولید میکردند اما اکنون در رادیکو کودکان هفت تا دوازده سالی که آموزشهای بازیگری، تئاتر یا فن بیان را دیدهاند، به کار گرفته میشوند تا برای همسن و سالهای خود کتاب بخوانند.
البته ما هم خودمان دورههای آموزشی گويندگي را در صورت نیاز برای این کودکان برگزار میکنیم و اکثر آنان تجربه کار تئاتر یا فیلم سینمایی را در کارنامه خودشان دارند. استدلالمان هم بر این بود که بچهها همدیگر را درک میکنند و بازار برای آنان رقابتی میشود و این مساله، کودکان را تشویق میکند که همانند دیگر همسالان خود کتاب بخوانند.
محصولات رادیکو با استقبال گستردهی پدر و مادرها و فرزندانشان روبهرو شد و ما با پیامهای زیادی از سوی والدین مواجه شدیم که میپرسند، برای اینکه فرزندانشان همانند گویندگان رادیکو با لحن صحیح کتاب بخوانند باید چه اقداماتی را پیگیری کنند؟ این اشتیاق حاصل انتشار حدوداً 40 عنوان کتاب با صدای کودکان در این حوزه است.
در انتخاب کتب تنها با نشر سوره مهر همکاری دارید یا اینکه با ناشرهای دیگر هم در این حوزه فعالیت دارید؟
در حوزه کتابهای صوتی با 20 ناشر فعال در بازار ایران همکاری داریم اما در کتب کودکان غالباً بر نشر سوره مهر، مهرک و مدرسه متمرکز هستیم چراکه کتب مناسبتری برای کودکان هستند و به صورتی تدوین شدهاند که کودکان راحتتر با آنان ارتباط میگیرند.
آیا برنامهای صورت گرفته است که خانوادهها در شهرستانها هم بتوانند از امکانات رادیکو استفاده کنند؟
در این حوزه پیامهایی را از شهرستانها داشتهایم اما به این خانوادهها نیز اعلام کردهایم که با توجه به اینکه استودیوی ما واقع در تهران است، اگر برایشان مقدر است که چند روزی را به تهران بیایند و ضبط انجام شود ما از آنها استقبال می کنیم، اما در غیر اینصورت به دلیل اینکه ما استودیویی در اکثر شهرستانها نداریم و امکان فرستادن تیم فنی هم به برخی شهرستانها برای ضبط و صدابرداری مقدر نیست، فعلاً این امکان وجود ندارد. ضمن اينكه اين طرح هنوز به تولد يك سالگي خود نرسيده است و انشالله بعد از كسب تجربه در تهران بتوانيم در شهرستانها نيز اين فعاليت را ادامه دهيم.
در واقع حوزه هنری استانها هم از چنین امکاناتی بهرهمند نیستند؟
بحث استودیو است و اینکه باید یک نفری را به آن شهرستان بفرستیم که با آن کیفیت و مدلی که مدنظر ما است، ضبط انجام شود. در نتیجه با توجه به اینکه طرح به تازگی اجرا شده، باید روند رو به جلو خود را طی کند و خیلی زود است که بخواهیم این مساله را در شهرستانها پیادهسازی کنیم. باید اجازه دهیم که یکسالی این طرح آزمون و خطاهای خود را طی کند و پس از این مرحله میتوانیم به سراغ شهرستانها برویم.
نقش حوزه هنری دیجیتال و خود ساختار حوزه هنری در کمک به رشد سماوا تا چه میزان جدی بوده است یا به عبارتی این طرح پیش از شما اجرایی شده بود و با کمک شما قوت گرفت یا اینکه اساساً خودتان آن را پایهگذاری کردید؟
بحث صوتی شدن کتابها موضوع جدیدی در حوزه هنری نبود چرا که یک تیم حرفهای در سورهمهر، سالیان سال مشغول این فعالیت بودند اما بحثی که ما انجام دادیم بحث گسترش این فعالیت بود. استدلال ما بر این بود که با امکاناتی که حوزه هنری دارد، این مساله میتواند گستردهتر شود.
به جای اینکه ما صرفاً فقط بر کتابهای سوره مهر و زیرمجموعههای حوزه هنری و انتشار آنان در اپلیکیشنهای خاص و گویندههای محدود متمرکز شویم، میتوانیم با ناشرهای مختلف و گویندههای مختلفی همکاری داشته باشیم.
اعتقاد ما بر این است که بازار صوتی تنها کتاب صوتی نیست و محصولات جدیدی میتواند به این مساله اضافه شود برای مثال ما در سال جاری 2 محصول جدید به بازار ارائه خواهیم کرد. در نتیجه سماوا بیشتر بحث گسترش این ایده بود و این تجربه جدیدی نبود که بگوییم به نوعی بار بر زمین ماندهای بود و ما آن را بلند کردیم؛ بلکه ما صرفاً آن را بهبود و توسعه بخشیدیم.
قطعاً اگر حمایتهای دوستان حوزه هنری دیجتال، انتشارات سوره مهر و حوزه هنری نبود، سماوا به این جایگاه نمیرسید، یک بازی دوطرفه بود که تیم سماوا قدردان این موقعیت بوده و در این یکسال شبانهروز فعالیت کردیم تا بتوانیم قدردان این حمایت و پشتیبانی باشیم. استودیویی که حوزه هنری در اختیار ما قرار داده است، یکی از بهترین و مجهزترین استودیوهای ایران است. از طرفی دوستان تجربه پنج شش ساله خود را در اختیار ما قرار دادند که این خیلی به ما کمک کرد. در کنار آن حوزه هنری دیجیتال با توانمندی خود در حوزه پروپوزال نویسی و برگزاری کمپینها کمک شایانی را به ما داشتند، برای مثال برای راهاندازی سایت سماوا توانستیم از مشورت دوستان استفاده کنیم و در بسیاری از موارد که به مشکل خوردیم، راهنماییمان کردند.
تفاوت و کار ویژه سماوا با نوار، طاقچه، فیدیبو و حتی castbox چیست که حضورش را در بازار توجیه میکند؟
فیدیبو که بیشتر در قالب پلتفرم فعالیت دارد و ماهیت آن با کار ویژۀ سماوا متفاوت است. اما اپلیکیشنهایی مانند نوار و آوانوا و باقی دوستانی که در اين زمینه فعالیت دارند، هر کدام روش و شیوۀ توليد محصول خود را دارند. شاید ما تنوع محصولاتمان نسبت به بقیه بیشتر باشد برای مثال در اخبار صوتی یا رادیکو و حتي سریال صوتی که تولید کردیم، نوآوریهایی به کار گرفته شد که مدل ضبط، اديت و... با دیگر ناشران موجود در بازار متفاوت است.
در خصوص کتاب صوتی همسان بودن صدای گوینده با راوی کتاب از جمله مسائلی بود که برایمان اهمیت داشت، و در نظرسنجیهایی که در ابتدای کار انجام داده بودیم، به این مساله تاکید فراوانی کردند. اولین کاری که ما در اینجا برایمان اهمیت دارد، به پیش از تولید و ضبط برمیگردد که یک کتاب را دو نفر با دوسلیقۀ متفاوت مطالعه کرده و یادداشتهایی را درباره ویژگی گوینده اعلام و گزینههایی را به عنوان پیشنهاد اعلام میکنند. ما این نظرات را کنار هم قرار میدهیم و اگر یکسان بودند که به همان شیوه عمل میکنیم اما در غیر اینصورت نفر سومی کتاب را پیش مطالعه میکند و با تشکیل شورا دربارۀ گوینده تصمیمگیری میکنیم.
این شاید مزیت اصلي و دست برتر ماست، که در بررسیهای انجام شده، ناشران دیگر چندان به این مساله توجه نمیکنند و صرف اینکه صدایی خوب باشد، آن را انتخاب میکنند. در نتیجه همه این دقت و ریزهکاریها برای انتخاب گوینده، ما با نظراتی از سوی مردم مواجه میشویم که اعلام رضايت میکنند که همساني و تطابق صداي راوي كتاب با گوينده، فهم و لت کتاب را چند برابر کرده است. این مساله را در کتابهایی همچون از ترس تنهایی، شب ایوب، انسان در جستجوی معنا، خاطرات احمد احمد، مربعهای قرمز و... شاهد هستیم. البته لازم به ذكر است ما هم در سماوا بصورت 100% نتوانستيم اين كار را انجام دهيم و در برخي از كارها اين دقت و ريزه كاريها با اين وسواس صورت نگرفته است.
از این مواردی که مردم درکتابها اعلام کردهاند، مورد دیگری را به خاطر دارید؟
برای مثال در کتاب مربعهای قرمز یک نفر پيامي ارسال كرده بود كه همزمان با مطالعه کتاب کاغفذی به کتاب صوتی آن نیز دسترسی پیدا کرده و چقدر صدای گوینده آن آقای ایوب آقاخانی را با کتاب متناسب دیده بود. این کتاب به خاطرات حاج حسین یکتا اختصاص دارد، دقیقاً سعی شد که حال و هوای کتاب به مخاطب القا شود و در عین حال بخشهای طنز نیز برای مخاطب ملموس باشد. به یاد دارم که درباره این کتاب برای انتخاب گوینده دقت زیادی صرف شد تا در نهایت آقای آقاخانی این کتاب را اجرا کردند.
در نتیجه عملاً شما در «سماوا» کار کردن روی یک کتاب صوتی را به مثابه کارگردانی تولید یک فیلم میبینید؟
بله، دقیقاً تلاشمان بر اين است. البته بازهم ميگويم نه در تمام كتابها. برخي كتابها طبق استاندارد رايج، بايد كتاب صوتي باشد و قرار نیست که یک نمايش راديويي و يا القا کننده حس به مخاطب از طریق بازي كردن نقشها هنگام خواندن كتاب توسط گوينده يا همان صدابازيگري باشد.
من اعتقاد دارم اگر نقش مالک اشتر را استاد داریوش ارجمند بازی نمیکردند، این نقش تا این حد ماندگار و قابل درک نمیشد.
دقیقاً در خصوص پادکست هم ما همین نظر داریم و پادکست نهجالبلاغه را كه به سه زبان فارسي، عربي و انگليسي تهيه شده است را در بخش فارسي با صدای آقای داریوش ارجمند در بخش انگليسي خانم دكتر قطبي و عربي را با دكتر قيس آل قيس به تهيه كنندگي سركار خانم قطبي ضبط کردیم. ما نظرمان بر این بود که این پادکست را به صورت یک روز درمیان پخش کنیم اما نظرات متعدد مردم در خصوص انتشار تمام مجموعه به صورت یکجا ما را متقاعد کرد که محصول را یکجا و کاملاً رایگان، در اختیار مردم قرار دهیم و این امر در روزهای ابتدایی انتشار آن با استقبال گستردهای از سوی مردم مواجه شد.
اکنون سماوا چه سهمی از بازار نشر صوتی را توانسته به خود اختصاص دهد؟
جواب دادن به این سؤال کمی سخت است. يكي از دلايل اين است كه پارامترهاي زيادي در آن دخيل است كه رسيدن به اطلاعات برخي از آنها بسیار سخت است. آمارهای ارائه شده هم بر اساس میزان محصولات ارائه شده یا بر حسب تعداد دانلود است، اما به این مساله اشاره نمیشود در پنجاه کتاب ارائه شده چه تعدادی از آن را به صورت رایگان است. در نتیجه نمیتوان دقیق اعلام کرد که هر ناشر صوتی چه سهمی از بازار را به خود اختصاص داده است و پلتفرمها تاکنون چنین گزارشی را به ما ارائه نکردهاند. در زمینه تولید اما باید بگویم که ما از سردمداران حوزه تولید در سال 1400 بودیم و در حوزه نوآوری هم آنچه که به ما گفتند جزء پیشتازان بودیم؛ چراکه نوآوری در محصول را در تولیداتی همچون رادیکو، اخبار صوتی و سریال صوتی شاهد هستیم.
این کار را با چند نفر آغاز کردید و اکنون چند نفر در مجموعه شما فعالیت دارند؟
سماوا کار خود را با سه نفر آغاز کرد و اکنون نزدیک به پانزده نفر در آن به طور مستقیم فعالیت دارند. البته که من در اینجا گویندهها، اعضای پشتیبانی سایت و تیم دیجیتال مارکتینگ را حساب نکردهام چرا که به خاطر کرونا بسیاری از دوستان را دورکار کردیم. سیل عظیمی از تیم ما در سال گذشته به این بیماری مبتلا شدند و این سرایت به حدی رسید که تیم اجرایی را به صورت دورکار هدایت کنیم. البته در کنار بچههای تیم خودمان، تیم حوزه هنری دیجیتال و انتشارات سوره مهر را هم که به ما کمک می کنند را در نظر نگرفتهام.
همچنان با تیم بچههای حوزه هنری دیجیتال همکاری دارید؟
بله، همچنان همکاری داریم برای مثال در یک پروژه جدید نیاز به برگزاری یک کمپین داریم که آقای بهامیری و خانم مؤمن زاده از اعضای تیم ترویج حوزه هنری دیجیتال، در طراحی این کمپین به ما کمک میکنند.
چه معیارهایی را در انتخاب همکاران خود در سماوا در نظر داشتید؟
در حوزه معیار انتخاب همکار ما دو رویکرد را در سماوا بر عهده داشتیم، اولین محث آموزش بود، که ما دوستان علاقهمند به حوزههای تهیهکنندگی یا ادیت صدا را در کنار افراد با تجربهتر قرار دادیم که در این مدتی که در سماوا مشغول به فعالیت هستند هم تجربه کسب کنند و هم فضای خوبی برای کار کردنشان باشد.
معیار دوممان هم به مساله تخصص برمیگشت. کار ما به شدت تخصصی است و افرادی که در حوزه تئاتر یا گویندگی، به صورت تخصصی فعال بودند، دعوت کردیم و خدا را شاكرم تیم جوان و متخصصي تشکیل دادیم. این مساله هم نظر دوستانی است که با سماوا کار کردند چرا که ما در این مدت محدود با اساتید و کهنهکارهای رادیو همچون استاد مسعود فروتن،استاد داوود حیدری،استاد صمصامی و خیلی از اساتيد و هنرمندان که نمیتوانم از همه آنان نام ببرم، همکاری داشتیم و این باعث افتخار ماست. این تیم جوان علاوه بر تخصص، اخلاق حرفهای داشتهاند که توانستیم تیم را در کنار هم حفظ کنیم. در نتیجه اعلام رضايت اين اساتيد از همكاري با سماوا باعث افتخار ماست.
در صحبتهایتان به فرهنگ سازمان سماوایی بودن اشاره کردید، این فرهنگ از چه مولفههایی برخوردار است؟
ما از ابتدای کار خود قراری را باهم گذاشتیم و اسم آن را خانوادۀ سماوایی گذاشتیم. در آن زمان این شعار در بازار زیاد مطرح بود اما استدلال ما این بود که خانواده یک سری فرهنگها را با خود به همراه دارد و در نتیجه سعی کردیم این مساله را به طور واقعی در سماوا ایجاد کنیم. شاید بهتر باشد که این مساله را از بچههایی که با ما کار کردند، بپرسید که واقعاً صمیمیت با چاشنی را کار با تمام وجود احساس کردهاند. حتی این حس به گویندهها هم منتقل شده است و یکی از دوستان که اکنون سریال در حال پخشی را نیز در تلویزیون دارد به من میگفت که من وقتی حال خوبی ندارم، به اینجا میآیم و کتاب میخوانم، چرا که احساس میکنم حالم در اینجا خوب است و انگار ساعاتي را كنار خانوادهام هستم.
در واقع عنصر اصلی که سماوا بر مبنای آن شکل میگیرد، همان صمیمیتی است که با تعامل کاری پیش میرود؟
نه صرف صمیمیت. واژه و فرهنگ خانواده مشخص است. برای مثال بزرگترها احترام دارند. دلسوزی وجود دارد. خانواده در مواقع مختلف پشت و پناه هم هستند و ما اینجا بیشتر از وقتی که با خانوادههاي خودمان هستیم در کنار یکدیگر هستیم. این برایمان مهم است که اشتباه یک نفر، به نوعی اشتباه همه ما محسوب میشود و این حسی است که همه ما نسبت به همدیگر داریم.
چشمانداز سماوا در پنج سال آینده رسیدن به چه جایگاهی است؟
من اندکی با این تیپ سؤالات مشکل دارم چرا که پنج سال زمان زیادی است و شاید بهتر بود که سؤال شما درباره سال آینده باشد. البته ما چشماندازهای پنج ساله هم داریم اما بهتر است که درباره سال آینده صحبت کنیم. در سال 1400 مبنای کارمان را بر تولید محصولات سماوا قرار دادیم. سال 1400 تلاش کردیم که بر روی تولیدات خودمان با کیفیت و مدل خودمان متمرکز شویم. در سال 1401 تلاش خود را بر توسعه و نوآوری سماوا قرار دادهایم که در واقع روی تکرار دستاوردهای قبلی خود مانور ندهیم.
در واقع شما، بازار خود را پیدا کردهاید و حالا به دنبال توسعه سماوا هستید؟
بله، برای مثال درباره رادیکو که اواخر سال از آن رونمایی کردیم، اکنون به دنبال توسعه آن هستیم. در خصوص سهم بازار و اینکه چه چشماندازی برای مخاطب در نظر داریم، باید بگویم که ما سعی داریم خیلی آهسته و پیوسته کار را پیش ببریم. ما امیدوارم در پایان سال 1401 حداقل صد و پنجاه کتاب صوتی جدید، دو سریال صوتی و دو پادکست مستقل در بازار خواهیم داشت که البته اولین پادکست مذهبی ما در ماه رمضان منتشر شد و باقی موارد را اجازه دهید اعلام نکنم تا در زمان مناسب آن اطلاعرسانی انجام شود. در رادیکو نزدیک به پنجاه عنوان کتاب جدید را در شش ماه ابتدایی سال خواهیم داشت.
در خصوص چشماندازِ جذب مخاطب و بازار هدف نیز باید بگویم که برنامههای ویژهای را داریم. بر اساس تحقیقاتی که ما انجام دادیم، بازار کتاب صوتی فراتر از آن چیزی است که اکنون با آن روبهرو هستیم و در تلاش هستیم که به سمت مخاطبان جدیدی برویم که در سالهاي گذشته کشف کردیم که این افراد هم میتوانند مخاطب کتب صوتی باشند. ما سال گذشته بازخوردهای مثبتی را از سوی خانمهای خانهدار و زنان شاغل داشتیم در هنگام کار مشغول گوش دادن یه یک پادکست یا یک کتاب صوتی هستند.
اگر امکان دارد کمی از پروژههایی جدیدی که به آن اشاره کردید، برایمان بگویید؟
اجازه دهید که در این باره صحبت نکنم، کارهای جذابی را مثل رادیکو در نظر داریم که نمونه آن را در ایران بصورت جدي و حرفهاي ندیدیم و اجازه دهید که درباره جزییات پروژههای 1401 در مصاحبههای آتی صحبت کنیم. قطعاً پادکستهایی مانند نهج البلاغه ادامه خواهد داشت و در هر مناسبتی به تناسب آن برنامههای ویژهای را در نظر داریم. برای مثال در ماه محرم پکیجی را در نظر داریم که بسیار جذاب است و دوستان اهل فن هم که طرح را خواندهاند، نظر مثبتی داشتند. پادکست نهج البلاغه اولین پادكست مذهبی سماوا در سال 1401بود. این یک رویکرد از کارهای ماست که امیدوارم در سالهای آتی این مساله ادامه داشته باشد. در کنار اینکه پادکستهایی با موضوعات دیگر هم در نظر داریم که در زمان خود درباره آنان اطلاعرسانی خواهیم کرد.
انتهای پیام/
نظرات
-
درود یا جناب نادری مدیر سماوا چگونه میتوان ارتباط برقرار کرد شماره دفتر کارشان یا تلفن همراهشان را در اختیارم قرار دهید لطفا سپاس بیکران علیرضا رجبعلیزاده کاشانی 09358663520
نظر شما