۱۴۰۱.۰۱.۳۰

محمدعلی رجبی دوانی معتقد است این تصور که ما منتظر صورتی خاص به نام «هنر انقلاب اسلامی» باشیم آن‌چنان که در مکتب‌های قدیم‌مان بوده، توقع درستی نیست؛ چراکه نفس انقلاب، انقلاب در صورت نبوده‌است. این انقلاب در معنا بوده، پس ما باید دنبال ممیزات معنوی بگردیم.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری به نقل از خبرگزاری ایسنا، محمدعلی رجبی دوانی، نویسنده و پژوهشگر حوزه فلسفه هنر و زیبایی‌شناسی که امسال موفق به دریافت جایزه «هنر انقلاب» شد، میزان موفقیت این هنر در رسیدن به نقطه مطلوب را چنین تخمین زد: ما با نگاه به تاریخ هنر متوجه می‌شویم تحولات هنری معمولاً در صورتی‌ که بنیادین باشند برای رسیدن به نقطه مطلوب به تاریخ و زمان بیشتر از ۴۰ سال نیاز دارند. از طرف دیگر تحولات پس از انقلاب اسلامی و در دوره آخرالزّمان تاریخ سرعت بیشتری پیدا کرده‌اند، در این شرایط ممکن است که ۴۰ سال برای به نتیجه رسیدن یک تحول هنری بنیادین کافی باشد اما جهان معاصر حاصل یک دوره‌ عظیم تاریخ کفرزده غرب است و در اوجش با بشرانگاری مضاعف مواجه شده. در چنین شرایطی انقلاب اسلامی با طرح مباحث مبنایی که مبنای تفکر موجود را زیر سؤال برده و می‌خواهد به اصلی که در تاریخ معاصر فراموش شده، بازگردد و این کار بسیار سنگینی‌ست زیرا انقلاب اسلامی برای انجام آن باید قلب‌ها را از بنیاد بکند و به‌سوی عالم دیگری ببرد. این معنای واقعی انقلاب است. او افزود: انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) و رهبر ما مردم را برای رفتن به‌سوی فطرت دعوت کرده‌اند. این مسئله در سطح جهان به خصوص ایران چنان با سرعت پیش رفته که توانسته ظهورات خاصی را از خودش نشان دهد. ما در دوره انقلاب اسلامی، بعد از آن و دوره جهاد سازندگی دیدیم که جامعه سر تا پا غرب‌زده چگونه به اصل فطری خود بازگشت. این اتفاق در عالم هنر نیز رخ داد بنابراین ما در عالم هنر صورت‌هایی را پیدا کردیم که در معنا بسیاربسیار متحول و قابل‌اعتنا هستند اما این تصور که ما منتظر صورتی خاص به نام هنر انقلاب اسلامی باشیم آن‌چنان‌که در مکتب‌های قدیم‌مان بوده، توقع درستی نیست چراکه نفس انقلاب، انقلاب در صورت نبوده. این انقلاب در معنا بوده‌است، پس ما باید دنبال ممیزات معنوی بگردیم. هم‌اکنون می‌بینیم که آثار هنری انقلاب اسلامی در صورت‌ها و با سبک‌های مختلف خلق شده‌اند اما حقیقت همه آن‌ها یکی‌ست بنابراین ما امروز می‌توانیم اطلاق عنوان هنر اسلامی به معنا بکنیم. این پژوهشگر حوزه فلسفه هنر انقلاب اسلامی را چنین تعریف کرد: محققان جست‌وجوی حقایق بعد از دیدن عکس‌هایی که پس از انقلاب در ایران گرفته شده‌اند، گفته‌اند نوعی عکاسی در دنیا به وجود آمده که ما می‌توانیم به آن «عکاسی انقلاب اسلامی» بگوییم. وقتی هنرمند انقلاب اسلامی مثل یک مجاهد تفنگ در دست می‌گیرد و در حال جنگ عکس می‌گیرد یا با همان روحیه در پشت جبهه‌ها دوربین به دست می‌گیرد، چشمش تصویری با ویژگی‌های خاص را می‌گیرد و این را غربی‌ها هم متوجه شده‌اند. این موضوع در شعر، سینما و سایر رشته‌های هنری نیز مصداق پیدا کرده‌است. رجبی دوانی ادامه داد: ژان مارسل می‌گوید: «برای شناخت هنر اسلامی کافی‌ست تاریخ هنر را ورق بزنیم». در این مسیر گاهی با آثاری چون مسجد طرقبه و ظرف قلم‌زنی اصفهان مواجه می‌شویم و درمی‌یابیم که همه آن‌ها پیوندی با یکدیگر دارند و دارای روح مشترکی هستند که من به آن روح هنر اسلامی می‌گویم پس یکی از ویژگی‌های آثار هنری خلق‌شده پس از انقلاب اسلامی داشتن روح هنر انقلاب اسلامی‌ست که از طریق عالم معنا به رشته‌های مختلف هنری وارد شده‌است. به‌لحاظ صوری و ظاهری‌تر نوع خاصی از عدالت‌خواهی در آثار هنری پس از پیروزی انقلاب تاریخی ما خودش را نشان می‌دهد. همه هنرهای انقلابی دنیا ظلم‌ستیز هستند اما ظلم‌ستیزی هنر انقلابی ما متفاوت است. ما در آثار هنری سال‌های اولیه پس از انقلاب اسلامی نشان دادیم که با ظلم مبارزه می‌کنیم زیرا خداوند آن را نمی‌پسندد یعنی یک ریشه الهی محور مشترک همه کارهای ماست. انتقاد رجبی دوانی از دولت‌ها او گفت: من هرگز تصور این را ندارم که هنر در اختیار دولت است البته ممکن است که نهادهای دولتی به هنرمندان سفارش دهند که با موضوع خاصی کار کنند که این امر کار نادرستی‌ست البته ذات گرافیک بر مبنای سفارش است و تا سفارش نباشد هیچ اثر گرافیکی خلق نمی‌شود. هنرمند فقط خریدار دارد و یک هنرمند با توجه به هزینه کارش نمی‌تواند فقط با اتکا بر خودش اثری را خلق کند. هزینه‌های کار او را در اکثر مواقع دولت‌ها و افرادی خاص می‌دهند. به غیر از این، گاهی دولت‌ها به خصوص دولت جمهوری اسلامی ایران ضوابطی دارند که به هنرمندان اعلام می‌کنند تا آثار با رعایت آن‌ها خلق شوند. این بایدها برای هنرمندان انقلاب نیست. هنر این هنرمندان برای اهمیت دادن به همین ضوابط است و هیچ زمانی خلاف موازین جمهوری اسلامی نبوده‌است. این پژوهشگر حوزه فلسفه هنر تأکید کرد: نباید برخی از هنرمندان را هنرمندان حکومتی و دولتی بدانیم البته دولت به این هنرمندان کمک‌هایی می‌کند و در واقعه موظف است که آثار هنرمندان انقلاب را بخرد زیرا هیچ مرفهی آثار این هنرمندان را خریداری نمی‌کند چون این آثار با منافع او در تضاد هستند. در این‌جا انتقادی به دولت وارد است. دولت‌ها در زمینه خرید آثار هنرمندان انقلابی خیلی کم کار کرده‌اند به گونه‌ای که برخی از نقاشان می‌گویند خانه‌شان تبدیل به موزه شده. این باعث شده تا برخی از هنرمندان انقلاب آثاری خارج از عرصه هنر انقلابی تولید کنند تا با فروش آن آثار بتوانند زندگی‌شان را تأمین کنند. رجبی دوانی گفت: متأسفانه به هنرمندان انقلابی اجازه داده نمی‌شود که آثارشان را آن‌چنان‌که بایدوشاید در عرصه جهانی مطرح کنند. امروزه برخی از هنرمندان جهانی با دید انقلابی ما علیه هولوکاست کار می‌کنند و این خیلی مهم است و جایگاه هنر ما در سطح بین‌الملل را نشان می‌دهد. او در پایان متذکر شد: از آن‌جایی‌که شعار انقلاب اسلامی بازگشت به فطرت بوده و هنرهای اصیل ایرانی و اسلامی همه بر محور فطرت کار شده‌اند، این هنرها پس از انقلاب اسلامی بیش از همه هنرهای دیگر فرصت تجلی پیدا کردند. امروزه ما اساتید خوش‌نویسی و نگارگری زیادی داریم و دانشگاه‌ها و دانشکده‌های خاصی برای این رشته‌ها تأسیس شده‌اند. الآن حدود ۱۵هزار دانشجوی هنرهای ایرانی و اسلامی سر کلاس‌های دانشگاه هستند. انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • علی ۱۵:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۲۷
    هنری که دولت بخره، میشه هنر دولتی. هنر مردمی ازش درنمیاد... تجربه شوروی جلو چشممونه ولی بازم بر طبل هنر دولتی می‌کوبید!