مدیرکل هنرهای نمایشی رادیو معتقد است که در این چهل و چند ساله بعد از پیروزی انقلاب روند رو به رشدی در هنر انقلاب داشتهایم و بارقههایی نیز رقم خورده است. اما اگر بخواهیم بگوییم به یک مکتب فراگیر دست یافتهایم، هنوز این مهم محقق نشدهاست.به گزارش روابط عمومی حوزه هنری به نقل از روزنامه جام جم؛ دکتر محسن سوهانی، کارگردان، فیلمنامهنویس و مدیرکل هنرهای نمایشی رادیوست که به اعتقاد وی مردمی بودن شاخصه مهم و ترازی در مقیاس فرهنگ ملی محسوب میشود و هر کشوری باید تلاش کند در راستای تقویت هنر مردمی که نگهدارنده فرهنگ بومی و فولکلور خود است، همت داشته باشد.
وقتی از سوهانی میپرسیم با گذشت بیش از ۴۰سال از پیروزی انقلاب آیا توانستهایم به مکتبی در هنر انقلاب دست یابیم، پاسخ میدهد: معتقدم در این چهل و چند ساله بعد از پیروزی انقلاب روند رو به رشدی در هنر انقلاب داشتهایم و بارقههایی نیز رقم خورده است. اما اگر بخواهیم بگوییم به یک مکتب فراگیر دست یافتهایم، هنوز این مهم محقق نشدهاست. البته رسیدن به این هدف، بسیار مهم و آیندهساز است.
وی در توضیح این مطلب میگوید: به نظرم یکی از بزرگترین چالشهای کشور، توسعه نامتوازن است. از اولین جرقهها و دغدغههای تحولخواهانه که از عصر قاجار در مواجهه با کشورهای دیگر شکل گرفت و عدهای برای یادگیری فنون غربی به خارج از کشور اعزام شدند، تفکری بود نظیر آنچه دکتر مجتبی مینوی از آن به کاروان معرفت یاد کردهاند، اما من آنها را کاروان بیمعرفتی میدانم. زیرا این جماعت منورالفکر به جای این که عناصر تمدنی و فنون و دانشهای غربی را به نفع فرهنگ ایران تسخیر کنند، از آنها تقلید کردند.
سوهانی ادامه میدهد: چنانچه معروف است تقیزاده گفته بود برای پیشرفت «باید از فرق سر تا نوک پا غربی شویم» و این طرز فکر باعث شد فرهنگ ما تحتالشعاع قرار بگیرد و نتواند با زمینههای توسعه فرهنگ و هنر، متوازن و همگام پیش برود. از اینرو هنرمندان ما پیشتر فرهنگمان را در ظرف شعر و در قالب واژه و قافیهها میریختند که البته بسیار اثرگذار بود.
برای مثال میتوان از شاهکارهایی نظیر گلستان و بوستان سعدی و شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ و... یاد کرد که چکیدهای از فرهنگ ایرانی را در خود بازتاب میدادند. اما در هنرهای نوظهورتر اینطور نشد. برای مثال تئاتر به معنای مدرن خود معمولا متون ترجمه شده و تقلیدی را به کار بست و حتی تطبیق هم در این زمینه بهخوبی صورت نگرفت. اینها با روح ایرانی همخوان نبودند. برای مثال ولادیمیر در نمایشنامه «در انتظار گودو» تجربه انسان غربی در کوران جنگ جهانی بود، اما انسان ایرانی دغدغه دیگری داشت. همینها باعث شد تا انسان ایرانی با این متون ارتباط شایسته برقرار نکند.
مدیر ادارهکل هنرهای نمایشی رادیو توضیح میدهد: بعد از انقلاب نیز نتوانستهایم به نحو شایسته الگوهای ایرانی را به یک سبک در هنرهای نمایشی تبدیل کنیم. درحالی که کشور همسایه ما نظیر ترکیه از سال ۲۰۱۲ در زمینه سینما و سریالسازی فعالیت خود را با برنامهریزی دقیق شروع کرد و امروز به صنعت تولید فیلم و سریال دنیا تبدیل شده و صاحب سبک شناخته میشود؛ بنابراین باید صاحب سبک بودن را مورد توجه ویژه قرار دهیم. البته بارقهها و تلاشهای ستودنی نیز انجام شدهاست، اما زمانی تام و تمام خواهد بود که تبدیل به یک جریان شود.
وی در پاسخ به این سؤال که هنر متعهد و هنر مردمی چه مشخصههایی دارد، عنوان میکند: این هنر مخاطب عام را برای خود متصور است و قصد دارد برای طیفهای گسترده اجتماعی هنرنمایی کند؛ بنابراین دو شکل کلی دارد. نخست آن که هنرمندی اثر خود را با نگاه به دایره وسیع مخاطبان خلق کند و دیگری هنری که جوشیده از بطن فرهنگ تودههای مردم باشد. مردمی بودن شاخصه مهم و ترازی در مقیاس فرهنگ ملی محسوب میشود و هر کشوری باید تلاش کند در راستای تقویت هنر مردمی که نگهدارنده فرهنگ بومی و فولکلور خود است، همت داشته باشد.
سوهانی خاطر نشان میکند: هنر از عناصر و مؤلفههای اصلی فرهنگ ایرانی محسوب میشود و هنردوستی با ذات ایرانیان عجین شدهاست. در کشورمان استعدادهای درخشان و نخبگان هنری زیادی وجود دارند که اگر به مسیر درست هدایت شوند، میتوانند نقش بسیار مثبتی را برای آینده ایفا کنند. این سرمایه انسانی اگر وجود داشته باشد، میتوان به آینده امیدوار بود. اما امیدوارم به بعد هویت محوری هنر با توجه به این که در عصر فضای مجازی و جهانی شدن هستیم و این ماجرا، روند پرشتابی به خود گرفته و تهدیدی برای فرهنگ و هویت بومی و ملی محسوب میشود، نیز توجه کنیم. هنر میتواند نقش و رسالت خود را بهخوبی ایفا کند. همان نقشی که روزی در تاریخ، وقتی ایران تحت فشار تهاجم از بین رفتن فرهنگ بود توسط فردوسی از نظم کاخ بلندی بهواسطه شاهنامه آفریده شد تا زبان و مؤلفههای فرهنگ ایرانی را حفظ و تداوم ببخشد. امیدوارم در عصر حاضر نیز هنرمندان این نقش را بتوانند ایفا کنند.
وی با اشاره به تاثیرگذاری هفته هنر انقلاب و با بیان اینکه در هنر غرب زمین واژه سلبریتی وجود دارد که پیدا کردن معادلی در زبان فارسی برای این مفهوم کار آسانی نیست، میگوید: سلبریتی به کسی اطلاق میشود که آنقدر در میان مردم محبوب میشود که آنها او را الگو قرار میدهند. ما در فرهنگ دینی و ملی خود مفهوم «اسوه» را داریم. به معنای کسی که نه فقط بهدلیل ویژگیهای ظاهری که بهدلیل شاخصههای باطنی مورد توجه قرار میگیرد. هفته هنر انقلاب به نوعی اسوههای هنر انقلاب را معرفی میکند و باعث میشود جوانان از آنها تاسی بگیرند و راهشان را الگوی خود قرار بدهند تا آنها نیز بعدها در صدر هنر انقلاب قرار بگیرند. این نوع تشویقها ماهیتا مبارک است.
انتهای پیام/
نظر شما