کارگاه شیوههای ثبت و ضبط خاطرات شفاهی با حضور محمد قاسمیپور و نویسندگان پیشکسوت و نوقلم استان، مصاحبهگران و راویان عرصه دفاع مقدس به همت حوزه هنری زنجان در سالن جلسات حسنیه اعظم برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، در این کارگاه که عصر روز چهارشنبه سوم آذرماه در سالن اجتماعات حسینیه اعظم زنجان برگزار شد، محمد قاسمیپور مدیر دفتر فرهنگ و ادبیات پایداری حوزه هنری، با اشاره به اینکه تمام گرایشهای ادبی قصه تنگاتنگی با هم دارند، گفت: ما با همدیگر تفاوتهای فردی و سنی و سالی و تجربی داریم، اما هر کس نظاره کند میتواند همحسی و همجوشی و همباوری را درک کند و یکسری رشتههای پیوندی بینمان قابل حس است و در مورد هنرها هم باید اذعان داشت هنرها نیز اینگونه با همدیگر پیوند دارند و تمام هنرها و گرایشهای ادبی تقریبا شبیه خواهر و برادر میمانند.
وی ادامه داد: گردآوری، ثبت و ضبط خاطرات شهدا فرآوردهای است که میتواند یک شاعر یا فیلمساز را تحت تأثیر قرار دهد و موجب درهم جوشی و در کنار هم بودن شود؛ بهطوریکه همه به یک میدان برویم و هر کس بر اساس آن زاویه دیدش سهمی از آن ببرد و بر اساس نقطه قوت و قدرتش رمان خوبی بنویسید و یا مستندی بسازد و یا شعری بگوید!
وی با بیان اینکه خاصیت تاریخ شفاهی خاصیت پازلی و مجموعهای است، اظهار کرد: تاریخ شفاهی اصولاً شخصمحور نیست و موضوعمحور است. از همین رو موضوعات مورد بررسی را باید با تک تک افرادی که هستند مورد پرسش و واکاوی قرار بدهیم و قضاوت سریع نکنیم و از افراد دیگر سوژه هم اطلاعات بگیریم.
قاسمیپور با بیان اینکه برای شناخت دقیق از افراد باید سوژه به طور مفصل و مشروح مورد شناسایی قرار بگیرند، اذعان کرد: در تاریخ شفاهی باید 0 تا 100 هر کدام از افراد مورد گفتوگو لحاظ شود و سندش ضبط و پیادهسازی شود و با در کنار هم قرار دادن مستندات اعضای جلسه مصاحبه پازل گفتگو تکمیل شود.
وی افزود: ما در سنوات اخیر از روش تاریخ شفاهی بعنوان یک فن یا تکنیک برای خاطرهپژوهی استفاده کردیم و خاطرات یک نفر را بر اساس فن و تکنیک و روش تاریخ شفاهی که آشنا بودیم ثبت و ضبط کردیم، ولی خروجی این نوع گفتوگو و مصاحبه را نمیتوانیم به عنوان تاریخ شفاهی قلمداد کنیم؛ چرا که آن تاریخ شفاهی یک فرد است و جمعی از افراد را پوشش نداده است.
مدیر دفتر فرهنگ و ادبیات پایداری حوزه هنری خاطرنشان کرد: برای مثال ممکن است 60 هزار نفر در عملیات کربلای 5 شرکت کرده باشند و بین 20 تا 25 هزار نفر به شهادت رسیده باشند. اگر بخواهیم تاریخ شفاهی این عملیات را بنویسیم بایستی با حداکثری نفرات صحبت کنیم تا بتوان در قالب تاریخ شفاهی از آن نام ببریم و اگر ما تعداد نفراتی که با آنها مصاحبه میکنیم کمجمعیت باشد، در واقع به لحاظ علمی نمیتوان آن را تاریخ شفاهی دانست.
وی با بیان اینکه تاریخ شفاهی گنجینهای برای آیندگان است، گفت: تاریخ شفاهی میگوید بایستی کلمه به کلمه اظهارات راوی عنوان شود و حق حذف و اضافه نداشته باشیم؛ لذا قالبها و سبکهای نوشتاریمان در عنوانبندی و تیتربندی مخدوش هستند و اسم تاریخ شفاهی به اشتباه بر روی این گونه کارها گذاشته میشود. تاریخ شفاهی اصولاً به لحاظ علم به عنوان فرآیند جمعی مجموعهای و پازلی است، ما اگر در بحث ثبت و ضبط خاطرات از آن استفاده میکنیم تنها در مرحله ثبت و ضبط خاطرات است و به عنوان یکی از شیوههای گردآوری شده مصاحبه تاریخ شفاهی به کار گرفته میشود.
قاسمیپور افزود: برای مثال نویسنده کتاب «اندکی بنشین که باران بگذرد» خاطرات شفاهی راوی را منتشر میکند و قطعاً بخشهایی در صحبتهای راوی بوده که نویسنده بنا به ملاحظات عرفی تاریخی و امنیتی استفاده نکرده، هر چند که به روش تاریخ شفاهی کار کرده است. اما چون ما کلی ملاحظات معاصر یا ممنوعیات داریم نمیتوانیم نام تاریخ شفاهی بر روی این کار بگذاریم، البته بایستی متذکر شویم که وقتی صحبت از ممنوعیت میشود؛ بحث ممنوعیتهای نظامی یا امنیتی نیست، بلکه به لحاظ عرفی در شهری همه آدمها زندهاند نمیتوانیم کتابی چاپ کنیم که در آن کتاب در خصوص زندگی شخصی افراد سخنی به میان آورده است.
انتهای پیام/
نظر شما