۱۴۰۰.۰۶.۰۸
مؤلف کتاب «شبیه‌نامه» معتقد است که در دوره قاجار نهضتی به نام نهضت بازگشت ادبی در ایران شکل گرفت و شاعران بر اساس اشعار شاعران کلاسیک ایران اقدام به سرایش شعر کردند. یعنی تعزیه خروجی همین محافل ادبی بود و از دل این محفل‌ها اشعار و متون تعزیه نیز بیرون آمدند. به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، «شبیه‌نامه» پژوهشی است که علاوه بر چگونگی شکل‌گیری تعزیه، از تعزیه‌خوانان و پژوهشگران تعزیه در سراسر کشور استفاده کرده و معجونی ارزشمند را تهیه و در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. در این کتاب تخصصی تعزیه بیش از ۵۲۰ منبع کتابخانه‌ای، صدها ساعت مصاحبه حضوری با شبیه‌خوانان و پژوهشگران تعزیه و حدود ۴۰۰ نسخه مجالس تعزیه استفاده شده است. گفت‌وگو با اسماعیل مجللی شبیه‌خوان و پژوهشگر تعزیه و مؤلف کتاب «شبیه‌نامه» را درباره هنر تعزیه و تعزیه‌خوانی در ادامه می‌خوانید: از چگونگی شکل‌گیری هنر تعزیه بفرمایید. ابتدا باید به این موضوع نظری داشته باشیم که اگر شبیه‌خوانی را به عنوان یک هنر قلمداد کنیم که همین‌گونه است، این هنر در کدام بخش و صفحات کتاب هنر ایران جای داده می‌شود؟ اگر نسخه‌های تعزیه را بخشی از ادبیات ایران محسوب کنیم که به طور قطع همین‌گونه است، این ادبیات در کدام صفحات کتاب ادبیات ایران جای دارد؟ اگر این دو موضوع فوق را به دقت واکاوی کنیم به‌طور صریح نه تنها به تاریخچه این هنر، بلکه به روزهای پایه‌گذاری این هنر فاخر و ارزشمند دست پیدا خواهیم کرد. ذات تعزیه شامل سه هنر ادبیات، موسیقی و نمایش است که با اجتماع این سه هنر در هنر چهارمی به نام معماری (تکیه) هنر جدیدی با عنوان شبیه‌خوانی شکل گرفته، به نحوی که اگر هر یک از سه هنر فوق را حذف کنیم، دیگر با واژه‌ای به نام تعزیه و شبیه‌خوانی مواجه نخواهیم بود. بنابراین در طول این اظهارات سخن خود را بر روی این هنر می‌گذاریم، همین چیزی که امروز شاهد آن هستیم که اشخاصی لباس‌هایی با فرم تاریخی بر تن کنند و دیالوگ‌های خود را بدون استثناء با شعر بیان کنند و نقش‌های مثبت، این اشعار را با موسیقی و آواز ادا کنند و نقش‌های منفی به صورتی بدون آواز و اشتلم‌خوانی به بیان گفتار خود بپردازند. اگر سبقه و تاریخچه‌ای برای این هنر می‌خواهیم بیان کنیم، تاریخ مواردی که عرض شد را تبیین خواهم کرد. شکل‌گیری تعزیه دقیقاً از چه دورانی است؟ در مورد تاریخچه این هنر اظهارات بسیاری شده، برخی در یک جمله کوتاه گفته‌اند که تاریخ پیدایش این هنر معلوم نیست و با این یک جمله بار سنگینی را از دوش خود برداشته و خیال مخاطبین را به‌طور کامل از همه چیز راحت کرده‌اند و هیچ ترغیبی برای کندوکاو سایر پژوهشگران نگذاشته‌اند. عده‌ای این پیدایش هنری را به افسانه و اسطوره‌ها به خصوص سیاوش مرتبط کرده‌اند، برخی دیگر دوران معصومین و حتی دقایقی پس از شهادت امام حسین بیان کرده‌اند؛ البته این نکته را نباید فراموش کرد که روایت شده پس از شهادت امام، مرکب و اسب ایشان بدون سوار به سمت خیمه‌ها آمده و اهل بیت امام با دیدن این حیوان پی به شهادت امام برده‌اند و به زاری و گریه پرداختند. با یک نگاه به همین صحنه نمایشی می‌توان قلمداد کرد که پله و پایه‌های سوگواری نمایشی برای معصومین به خصوص امام حسین دقیقاً لحظاتی پس از شهادت ایشان نهاده شده است. اما این موضوع هیچ ارتباطی به تعزیه و شبیه‌خوانی ندارد، چون شبیه‌خوانی چیز دیگری است، متفاوت با این موضوع و برخی دیگر دوران صفویان را آغاز پیدایش شبیه‌خوانی اعلام کرده‌اند که البته اظهارات فوق بیشتر بر اساس تحقیقات میدانی و شنیده‌هایی که بیشتر آنها را از زبان شبیه‌خوانان شنیده‌اند اعلام شده و هیچ‌گونه پایه و اساس علمی برای اثبات این نظریات بیان نشده است. نظر شما در این مورد چیست؟ اگر طبق ادعای برخی پژوهشگران تاریخچه پیدایش تعزیه را نامعلوم بدانیم، تاریخ و هنر و ادبیات ما کاملاً معلوم است، بنابراین پیدایش هنر شبیه‌خوانی را با استناد به تاریخ هنر و ادبیات ایران به آسانی می‌توان نتیجه‌گیری کرد. همه ما به این موضوع اتفاق نظر داریم که دوران طلایی و اوج هنر شبیه‌خوانی را باید در دوره قاجار سراغ گرفت، اما بنده این جمله را تکمیل‌تر می‌کنم که نه تنها دوره قاجار دوره اوج و شکوفایی این هنر بود، بلکه دوران قاجار دوران شکل‌گیری این هنر به حساب می‌آید و صفر تا صد تعزیه درست در این دوره شکل گرفت و در همین دوران به اوج و رونق و شکوفایی رسید و در نهایت در همین دوران به افول و مرگ رسید. این چیزی که امروز شاهد آن هستیم و به عنوان تعزیه می‌شناسیم یک کپی‌برداری از همان دوران بود. کمی بیشتر این موضوع را واکاوی کنید خیلی راحت می‌توان با یک نگاه سطحی به جامعه قرن نوزدهم و تاریخ ادبیات و هنر این موضوع را واکاوی کرد. ببینید جامعه ما در قرن نوزدهم که همان دوره قاجاریان بود در چه وضعی به سر می‌برد؟ خرافه و خرافه‌پرستی که اسناد بسیاری از آن در تاریخ وجود دارد، فقر و نداری که در برخی موارد منجر به فروش کودکان می‌شد، بی‌سوادی که بیش از 90درصد مردم حتی خواندن و نوشتن هم نمی‌دانستند، سیستم ارباب رعیتی حاکم بر جامعه که تبعات شوم آن صفحات بسیاری از تاریخ را به خود اختصاص داده هنرهایی همچون موسیقی و نمایش و... با تحریم مذهبی مواجه بودند و هزاران نکته و ضعف دیگر که جامعه قاجاری ایران را تهدید می‌کرد. با این شرایط چگونه هنری به نام تعزیه در عموم مردم جاری شد؟ چگونه افرادی که بعضاً رد بسیاری از آنها را در روستاها باید سراغ بگیریم به چه طریق بر اساس تاریخ توانستند نمایشنامه‌هایی منظوم و آهنگین تنظیم کنند و عجیب‌تر آنکه نقش زنان آن هم زنان تأثیرگذار و قهرمان مذهبی را نیز مردان اجرا کنند، آیا چنین وضعیتی در عموم مردم در آن دوران با شرایطی که ذکر شد پذیرفتنی است؟ مسلماً پاسخ منفی است. پس چگونه است که ما چنین متونی از این هنر را امروز در ایران شاهد هستیم؟ ببینید بعد از اینکه قاجاریان به روی کار آمدند به خصوص در عهد فتحعلیشاه قاجار، اتفاقات بسیاری در ایران رخ داد که یکی از آنها جنگ‌هایی بود که بین ایران و روس شکل گرفت و در این جنگ‌ها ایران خسارات بسیاری را متحمل شد و این رخداد در دوره‌ای روی داد که ایران در جامعه‌ای کاملاً فقیر و به طور کامل و صد در صد سنتی به سر می‌برد؛ در حالی‌که غرب به سرعت در جنبش‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری در حال پیشروی بود. بعد از فروکش شدن این جنگ‌ها یک زمینه‌ای در ایران به وجود آمد به نام جنبش روشنفکری، به نحوی که از آن جامعه کاملاً سنتی فاصله بگیریم و کمی به‌روزتر بشویم. یک نگاهی که به شاکله تعزیه می‌اندازیم، بروز این روشنفکری را در این هنر می‌توانیم ببینیم، همین که برخی از عامه مردم به صورت نمایشی در هیبت معصومین ظاهر شدند، موسیقی که تا پیش از آن تحریم مذهبی بود نه تنها از حصار تحریم خارج شد، بلکه به خدمت مذهب درآمد. بنابراین دوره قاجاریان دقیقاً دوره شکل‌گیری این هنر به حساب می‌آید. اشاره کردید به ادبیات تعزیه، آیا چنین مواردی که بیان کردید در ادبیات ایران دیده می‌شود؟ آنچه که در تاریخ ادبیات ما ذکر شده از دوران صفویان تا عهد فتحعلیشاه را فقیرترین دوران ادبیات ایران اعلام شده است و تعداد اندکی شاعر بیشتر نداشتیم و گذشته از آن مردم نیز آنچنان که باید و شاید با ادبیات و شعر آشنایی نداشتند، این چیزی است که بسیاری از منابع مکتوب ادبی ما آمده و غیر قابل انکار است و برای آگاهی بیشتر کتاب از صبا تا نیما و یا سبک‌شناسی ملک‌الشعرای بهار را ببینید. روند فقر ادبی ما دقیقاً تا دوران فتحعلیشاه قاجار ادامه داشت و تا اینکه در عهد فتحعلیشاه یک رنسانس ادبی در ایران شکل گرفت و شاعران توسط حکومت وقت شناسایی و گردآوری شدند و محافل ادبی رونق پیدا کرد و نهضتی به نام نهضت بازگشت ادبی در ایران شکل گرفت و شاعران بر اساس اشعار شاعران کلاسیک ایران اقدام به سرایش شعر کردند. یعنی تعزیه خروجی همین محافل ادبی بود و از دل این محفل‌ها اشعار و متون تعزیه نیز بیرون آمدند. گذشته از این سبک سرایش شعری در اشعار تعزیه بسیار شبیه شاعران کلاسیک ایران است یعنی ادبیات نسخه‌های تعزیه دقیقاً مربوط به ادبیات دوران بازگشت ادبی است. مستندات دیگری برای اثبات این حرف خود دارید؟ عرض کردم شواهد در ادبیات ما اینگونه می‌گوید، ضمن اینکه هنرهای دیگری همچون نمایش و موسیقی نیز دقیقاً در همین دوران در ایران با مردم آشتی کرده‌اند. تاریخ نمایش ایران را ببینید کاملاً مشخص است، اولین متن نمایشی و اولین نمایشی که بر اساس نقشه که همان نمایشنامه باشد در دوره قاجار به مردم معرفی شد و آخوندزاده که ترجمه متون نمایشی وی در اختیار ما قرار گرفته در عهد قاجار این نمایشنامه‌ها را نگاشت و پس از آن هم باید به میرزاآقا تبریزی استناد کنیم که نمایشنامه‌های وی نیز دقیقاً در این دوران تنظیم شد. مبحث دیگری که این نظریه را اثبات می‌کند بحث تدوین موسیقی ما بود. نمی‌توانیم انکار کنیم که موسیقی ایران و این موسیقی که امروز با این چیدمان هفت‌دستگاه به خدمت ما قرار گرفته در دوره ناصری توسط میرزا عبدالله فراهانی تدوین شده است، زیرا تا پیش از آن موسیقی کاملاً حرام بود و مردم با او اخت نبودند. به طور کلی تعزیه را ساختنند تا موسیقی را نجات بدهند که این امر محقق شد و به همین دلیل است که در تعزیه‌ها کلام نقش‌های مثبت و معصومین با آهنگ و موسیقی همراه است، اما کلام نقش‌های منفی با اشتلم‌خوانی و صداهای بلند بدون هیچگونه آهنگی همراه است. دلیل شکل‌گیری این هنر آن هم در عهد قاجار چه بود؟ همانگونه که عرض کردم این هنر توسط حکومت و دربار قاجار شکل گرفت و پله‌های اولیه آن در دربار و طهران قدیم بود و حاکمان دیگر قاجار که شهرهای دیگر حکومت می‌کردند این پدیده را در طهران دیدند و کپی آن را در مناطق خود اجرا کردند و حتی نسخه‌های تعزیه را از طهران به سایر شهرها بردند. این نکته نیز حائز اهمیت است که نسخه‌های تعزیه که در دربار قاجار سروده می‌شد و بسیاری از آنها در اختیار نیز قرار گرفته است، از نظر شعری و حتی مذهبی و تحریفات تاریخی نیز بسیار قوی هستند، زیرا علمای آن دوران در این اشعار نظارت می‌کردند و چنانچه مجلسی مغایر با شئونات اسلامی تنظیم و یا اجرا می‌شد، فوراً از منظر علمای آن وقت موضع‌گیری می‌شد که نمونه بارز آن مجلس عروسی دختر قریش بود. اما اینکه پرسیدید چرا این هنر در آن دوران شکل گرفت، دلایل متعددی برای آن می‌توان اعلام کرد که اولین آن تبلیغ مذهب تشیع بود، زیرا رسمی شدن مذهب شیعه که در عهد صفویان صورت گرفت تا اواسط دوره قاجار ادامه داشت و این هنر ابزار مناسبی برای تبلیغ مذهب زیبای تشیع بود. دیگر اینکه در همین دوران مذهب تشیع با تهدیداتی مواجه شده بود که استفاده از ابزار هنر برای مقابله با این تهدیدات باید صورت می‌گرفت. آن تهدیدات را می‌شود بیان کنید؟ اولین آن تخریب حرم امام حسین توسط وهابی‌ها بود که در عراق رخ داد. دومین آن هم ظهور فرقه‌های ظاله و گمراه کننده‌ای در مذهب شیعه که چون موریانه‌ای به جان این مذهب افتادند، از جمله فرقه باب و بهائیت که باید با اینها مقابله می‌شد. دلیل دیگر آن هم به گفته عبدالله مستوفی بحث تفنن و سرگرمی بود، چون هیچگونه امکاناتی در آن مقطع در خدمت ایرانیان نبود و تعزیه تنها ابزاری بود که مردم می‌توانستند با آن مأنوس شوند. اما دلیل مهم‌تری که این هنر توسط قاجاریان در آن برهه شکل گرفت و برای اجرای آن فضایی همچون تکیه دولت را ساختند، کارکرد رسانه‌ای این هنر بود. ببینید ابزار رسانه‌های گروهی در آن دوره در حد صفر بود، اگر روزنامه‌ای هم وجود داشت، این ابزار در اختیار حاکمان و قشر باسواد بود و با اقبال عموم چندان مواجه نبود و سایر رسانه‌ها نیز هنوز ظهور نکرده بودند. بنابراین تعزیه بهترین ابزار رسانه‌ای برای عموم مردم محسوب می‌شد، به نحوی که تمامی اتفاقات، زیبایی‌ها، زشتی‌ها و... را که می‌خواستند برای مردم تبیین کنند از این ابزار استفاده می‌کردند و جالب اینجاست که مؤثر واقع می‌شد و با یک نگاهی به متون تعزیه درون آن هرگونه اتفاقی که در آن دوران رخ می‌داد و سبک زندگی مردمان آن دوره را درست در نسخه‌های تعزیه می‌توان مشاهده کرد که این دلیل نیز دلیل قانع‌کننده‌ای برای شکل‌گیری این هنر در عصر قاجار بود. می‌توانید مثالی بزنید؟ اگر ما شاهد مجلس تعزیه‌ای با عنوان پسرفروشی هستیم، به دلیل آن نیست که در ناکجاآبادی شخصی برای تأمین هزینه عزاداری امام حسین، کودک خود را فروخته است، بلکه به دلیل آن است که در آن مقطع زمانی فروختن کودکان در برخی از مناطق مرسوم شده بود. نمونه‌های بسیاری را کشف کرده‌ام که همه را در کتاب شبیه‌نامه مکتوب کرده‌ام. چرا این اظهارات توسط افراد دیگر بیان نشده و همه افراد حرف‌هایی غیر از حرف‌های شما می‌زنند، در صورتی‌که مستندات علمی خوبی هم بیان می‌کنید؟ ببینید همانگونه که ابتدای عرایض خود گفتم، بیشتر این اظهارات بر اساس گفته شفاهی افراد است و پشتوانه علمی آنچنان قوی در این اظهارات دیده نمی‌شود. عزاداری‌های عصر صفوی و پیشینه آیین‌های سوگواری مختلف که عمر چند صد ساله‌ای دارند، ارتباطی به شبیه‌خوانی با شکل و شمایل فعلی ندارند، بلکه پیش‌نیاز شکل‌گیری تعزیه بود که چندان هم مهم نیست. ما متأسفانه در بررسی تاریخ سایر هنرها نیز با این مشکل مواجه شده‌ایم. مثلاً در پیشینه تاریخ سینما اظهار می‌کنیم که این هنر زمان مظفرالدین شاه وارد ایران شده است در صورتی‌که فقط دوربینی توسط این شخص به ایران آمده بود و کارکرد سینمایی در آن نمی‌توان دید، تاریخ سینمای ما با تولید اولین فیلم سینمایی شکل گرفته که آن هم در عصر پهلوی اول بود. یا مثلاً همین فضای مجازی که امروزه خواسته یا ناخواسته بخشی از زندگی همه ما را شامل شده است، مگر چند سال است که شاهد شکوفایی آن هستیم؟ (در حد 5 یا 6 سال)، اما ضرورت ایجاد این فضای مجازی برای هر شخصی داشتن یک شماره همراه است، اگر صدسال دیگر شخصی بخواهد در مورد پیشینه فضای مجازی اظهارنظر کند می‌تواند بگوید از زمان گراهام بل؟مسلماً پاسخ منفی است، در مورد سبقه تعزیه نیز همینگونه است. اشاره‌ای داشتید به کتاب «شبیه‌نامه»، در مورد این اثر توضیحی بدهید؟ کتاب «شبیه‌نامه» کار پژوهشی بیش از 7 سال بنده بود که در 1200 صفحه در سال 97 روانه بازار شد و ظرف مدت شش ماه هم نایاب شد. در این اثر اظهاراتی ک با شما داشتم به طور کامل مکتوب شده است و ضمن اینکه یک بخش آن اختصاص به تعزیه در استان‌ها را دارد و به تفکیک تمام استان‌ها را از منظر تعزیه بررسی کرده‌ام. جالب اینجاست در بررسی‌هایی که در تعزیه استان‌ها داشتم هیچ مدرک و سندی جلوتر از دوره قاجار به دستم نرسید. اقدامات دستگاه‌های اجرایی فعلی را در مورد تعزیه چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اقدامات خوبی صورت گرفته اما نه در حد مطلوب، در حوزه هنری تلاش‌هایی شد و حتی دفتر تعزیه نیز توسط حوزه هنری راه‌اندازی شد، اما کافی نبود. از اقدامات خوب دفتر تعزیه حوزه هنری این بود که تعزیه را فراتر از مرزهای جغرافیای ایران برد و در عراق که خود بنده نیز حضور داشتم استقبال مردم از این هنر مثال‌زدنی بود. امیدواریم استمرار داشته باشد. ما امیدوار بودیم که در دانشگاه رشته‌ای تخصصی برای این هنر تأسیس شود، اما شنیده‌ایم که گویا دو واحد درسی تعزیه از رشته نمایش حذف شده که این امر مطلوب نیست. انتهای پیام/    

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha