کمدی تراژدی

  • تنت هزار زخم بی‌زبان...

    تنت هزار زخم بی‌زبان...

    محمدصالح سلطانی- خبرنگار، بازیگران وارد صحنه می‌شوند و در همان دقایق نخست، تماشاگر را میان طنزی تلخ و رگه‌هایی از تراژدی قرار می‌دهند. قصه‌ای که پیش روی مخاطب زنده می‌شود، ظاهراً ساده است: شش سرباز مرزی در پاسگاهی دورافتاده، هر کدام با رؤیاها و هویت فرهنگی خاص خود، درگیر روزمرگی، دلتنگی و امیدهای کوچک‌اند. اما این سادگی بهانه‌ای است برای گفتن از چیزی بسیار بزرگ‌تر: پرسش از مرزها، از زندگی در سایه‌ وطن و از سرنوشت سربازانی که همیشه در حاشیه‌اند اما بار اصلی پاسداری از کشور بر دوش آن‌هاست.