رحمان مجرد، برنده مدال افتخار هشتادویکمین دوره جشنواره عکاسی آساهی شیمبون ژاپن معتقد است: هنر متعهد، مفهومی است بر اساس تفکر و آرمانهای انقلابی؛ از این رو، دغدغه هنرمند انقلابی همان دغدغههای انقلاب بوده و نسبت به تمامی مسائل مردمی حساس است.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، رحمان مجرد متولد 1363 و عکاس اردبیلی است که بیش از 15 سال در این عرصه فعالیت داشته و تدریس میکند. عضویت در انجمن ملی عکاسان ایران، عضویت در انجمن عکاسان نگاه (خانه عکاسان ایران)، عضویت در فدراسيون بينالمللی هنر عکاسی (فیاپ) و عضویت پیوسته خانه مطبوعات استان اردبیل، از جمله فعالیتهای هنری اوست.
وی که اکنون معاونت فرهنگی حوزه هنری استان اردبیل را بر عهده دارد، علاوه بر داوری و حضور در نمایشگاههای مختلف، بیش از 150 جایزه ملی و بینالمللی را در کارنامه خود دارد؛ از جمله:
تندیس طوبای زرین، لوح افتخار و سفر مطالعاتی به سیته فرانسه در دهمین جشنواره بينالمللی هنرهای تجسمی فجر، دیپلم افتخار دومین جشنواره بینالمللی کشور اوکراین، مدال طلای FPC جشنواره بینالمللی «نوروز» تاجیکستان، مدال طلای FPC جشنواره بینالمللی عکس «فیلارمونیای» قرقیزستان، مقام اول نخستین جایزه جهانی عکس اربعین، مقام اول سومین جشنواره بینالمللی جایزه بزرگ مقاومت اسلامی، جایزه ویژه جشنواره بینالمللی «عکس ۵»، مقام دوم چهارمین جشنواره بینالمللی «پرتو حسن»، مقام اول، لوح و تندیس مسابقه بینالمللی عکاسی دانشگاه آزاد اسلامی، روبان آبی فیاپ در چهارمین جشنواره بینالمللی عکس خیام و رتبه برتر دهها جشنواره داخلی و خارجی.
وی این بار مدال افتخار هشتادویکمین دوره بزرگترین جشنواره عکاسی جهان (آساهی شیمبون ژاپن) را به دست آورده که اهمیت آن به سبب سابقه برگزاری آن است و این دوره به دلیل شیوع کرونا ویروس به شکل مجازی برگزار شد. به این مناسبت گفتوگویی را در ادامه با او میخوانید:
درباره جشنواره عکاسی آساهی شیمبون ژاپن توضیح بفرمایید
این جشنواره یکی از بزرگترین و قدیمیترین جشنوارههای عکاسی جهان است که توسط انجمن عکاسی ژاپن و مؤسسه انتشاراتی آساهی شیمبون (دومین روزنامه پرتیراژ جهان) در شهرهای توکیو، ناگویا، اوزاکا و سایر شهرهای بزرگ ژاپن برگزار میشود.
این رویداد رقابتی، سالانه در سطح آسیا اتفاق میافتد و از بین آثار رسیده، تعدادی عکس را برای ارائه در نمایشگاه و چاپ در کتاب بر میگزیند؛ از حدود ۱۱ هزار و ۸۴۱ اثر رسیده از ۷۷ کشور دنیا، ۱۱۱ کار به بخش نمایشگاهی راه یافت و از بین آنها ۶ اثر برگزیده شد که 3 اثر ژاپنی و 3 منتخب غیر ژاپنی داشت و عکس من یکی از آنها بود.
موضوع جشنواره آزاد بود و این اثر که نام آن را «صدای طبیعت» گذاشته بودم در منطقه مشهسویی از عدهای شناگر در آب و نوازندهای که سهتار مینواخت گرفته شد.
برای ورود به دنیای عکاسی، چه پیشنیازهایی لازم است؟
امروزه عکاسی گستره بسیاری یافته است. وقتی این کلمه ادا میشود، باید به ژانر آن نیز توجه شود. ۲۵۰ گونه عکاسی داریم؛ مثل اینکه هنر تجسمی، زیرگروه هنر است؛ عکاسی، زیرگروه هنر تجسمی و خود همین عکاسی وقتی تخصصی میشود، در بین یکی از این گونهها اتفاق میافتد.
غیر از پایه، باید مسیر نیز مشخص شود. در مسیر است که روحیه، اطلاعات و مطالعات شکل مییابند. فردی که معماری میخواند، عکاسی معماری را پی میگیرد؛ کسی با رشته تخصصی نجوم، عکاسی نجوم را برمیگزیند و عکاسی که طبیعتگرد است، طبیعت را سوژه خود میبیند. خود من، از ابتدا، به سبب فضای هنری که در آن قرار داشتم، ناخودآگاه به این راه سوق پیدا کردم. شاید گاهی تغییر مسیر دادهام، اما از اصل کار دور نیفتادهام. عکاسی هنری را بیشتر دنبال کردهام، چون در آن مجاز هستیم از همه ژانرها استفاده کنیم تا ایده خود را اجرا کنیم و من نیز در این رشته، از گرایشهای مختلف هنری بهره میگیرم.
در آموزش هنر عکاسی، به تحصیل آکادمیک اعتقاد دارید یا تجربه را کافی میدانید؟
در اردبیل فردی به نام حجت حمیدی نه دوره عکاسی رفته و نه تحصیلات مرتبط دارد، اما توانست با دوربین موبایل عکسهای زیبایی بگیرد و این عکسها چنان حرفهای است که شرکت اپل اورا به عنوان عکاس خوب و برتر را معرفی کرد؛ چنین رویکردی نشان میدهد خود فرد پیگیر بوده و پشتکار داشته است و همه میتوانند وارد این عرصه باز شوند. با این وجود، گاهی به این هنر لطمه میزنیم. به این ترتیب که در دورهمیها همه حواسمان به این است که عکس از غذا بیاندازیم یا حتی از منطقهای که برای گردش رفتهایم. در واقع، از مناظر و اتفاقات لذت نمیبریم. این روزها، از بوییدن، نگاه کردن و خوب دیدن لذت نمیبریم. ثبت کردن لحظات، خوب است؛ اما ایراداتی هم دارد، از جمله حذف درونمایه زیبای زندگی.
پرداختن به این هنر چه مشکلاتی دارد؟
یکی از مسائلی که ما این روزها بیشتر با آن روبهرو هستیم، بهویژه در عکاسی از اماکن تاریخی و معماری بناهای قدیمی، روند طولانی مراحل اداری است. موبایل، راحتترین وسیله همراه است؛ در جیب جا میشود و به خصوصیترین محافل راه پیدا میکند. سازمانها برای عکاسی حرفهای مانعتراشی میکنند، به این ترتیب که دوربین حرفهای اجازه حضور و ورود ندارد، اما با موبایل کار سریعتر انجام میشود و حتی به شکل آنلاین منتشر میشود. در حالی که اگر ایرادی هست، باید شامل حال همه انواع دوربین باشد.
از مشکلات عمده بخش تجسمی، نگارخانهها و موقعیت نامناسب اغلب آنهاست. در خود اردبیل، تنها موجودی ما گالری مجتمع فرهنگی هنری فدک است که دوری مسیر و پروسه طولانی اداری برای برپایی نمایشگاه از معضلات آن است و گالری حوزه هنری نیز طبق اولویتهای اداری خویش آن را مدیریت میکند. پیشتر، نگارخانه خطایی را داشتیم که تغییر کاربری داد و در اختیار ما قرار نمیگیرد. بخش خصوصی هم بازدهی مالی ندارد و اثرگذار نیست.
در کل، در ایران جز چند شهر معدود، باقی شهرها مشکل فروش آثار را دارند، در حالیکه اگر نمایشگاه در منطقهای که رفت و آمد توریست و مسافر در آن زیاد است به شکلی دائمی برگزار شود، عرضه و فروش بهتری اتفاق میافتد، اما اگر چنین مکانی مهیا نشود، تقریباً به درِ بسته میخوریم چون به لحاظ موقعیت قرارگیری، دسترسی برای عموم مردم دشوار است، بنابراین استقبال عمومی نداریم و گردش مالی و اقتصادی در این بخش ضعف دارد.
از مدتی پیش، در حوزه هنری سایتی راهاندازی شده که رشتههای مختلف هنری به شکل تفکیکشده برای فروش در آن قرار میگیرد. تهران به عنوان مرکز، مراودات بیشتری دارد و شاید سایت بتواند ایده خوبی باشد، اما باز محدودیتهای خاص خود را دارد.
در بحث هنر متعهد، تاکنون چه گامهایی برداشته شده است و چه پیشرفتهایی داشتهایم؟
حوزه هنری سمت و سوی انقلابی دارد. اگر در طول مدت فعالیت، هنرمندان متعهد انقلابی پرورش داده باشیم، میتوانیم ادعا کنیم که در این بخش خوب کار کرده و به نتیجه رسیدهایم اما اگر به این نقطه نرسیده باشیم، یعنی نقصی در کار ما وجود دارد که باید به آن پرداخت و تمام زوایا را بررسی کرد تا پس از علتیابی، به رفع آن اقدام کنیم.
وقتی از هنر انقلاب سخن میگوییم، از دلهای مؤمنینی حرف میزنیم که در عرصههای مختلف برای خدا میتپد. پس از گذشت چهار دهه از آغاز انقلاب اسلامی، این سؤال ما را به خود میخواند که هنر انقلاب در کجای تاریخ خود قرار گرفته است؟
هنرمند، هم در قبال فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسی که قریحه هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این اصل تعهد است. هنرمند باید دائم تلاش کرده و با تکیه بر باور و اعتقادش دست به خلق اثر بزند. هنرِ یک هنرمند انقلابی، هدفمند ساخته میشود؛ یعنی تنها هنر برای هنر نیست بلکه فهمی پشت آن اثر تولیدی وجود دارد.
تفاوت هنرمند انقلابی با سایر هنرمندان، در آثار هنری مبتنی بر آرمانهای انقلابی است. امروز کشور ما با جنگ نرم دست و پنجه نرم میکند و هنرمند انقلابی باید به این صحنه وارد شود. هنر انقلابی با درد و شادی مردم رابطه مستقیم دارد و نمونه آثار طراحان و نقاشان انقلابی در تولید پوسترها و نقاشیهای دیواری بیانگر این ادعا هستند.
هنر، تنها بیانگر زیبایی یک طبیعت خاص نیست؛ بیشتر، مفهومی است بر اساس تفکر و آرمانهای انقلابی. دغدغه هنرمند انقلابی همان دغدغههای انقلاب بوده و نسبت به تمامی مسائل مردمی حساس است. مضامین هنری که متوجه عرصه حق و حقانیت بوده باشد همواره مورد توجه قرار گرفته است و همه آنها را میتوان در دایره هنر انقلاب لحاظ کرد.
در اردبیل نیز فضای حاکم بر منطقه این فرصت را به ما داده که مرکز رشد و آموزش را راهاندازی کنیم و باشگاههای مختلف ادبی، هنری (در رشتههای کاریکاتور، موسیقی، فیلمسازی، نمایش، خاطرهنویسی و ...) در آن پیشبینی شده است.
انتهای پیام/
نظر شما