امیررضا مافی پژوهشگر و منتقد سینما معتقد است: آوینی آدمی است که فرازهای مختلفی را طی کرده و جمالهای گوناگونی را دیده و در جمال مطلق متوقف شده، سپس در مسیر کمال حرکت کرده است. به گزارش خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، امیررضا مافی پژوهشگر و منتقد سینما در مورد چرایی و چیستی هنر انقلاب گفت: هنگامی که در حوزه زیباییشناختی از هنر حرف میزنیم، آن را وابسته به مکاتب و ادوار نمیدانیم، اما هنگامی که از حوزه زیباییشناختی فاصله بگیریم، هنر، مکتب و گفتمان میگیرد. همچنین وقتی از هنر انقلاب صحبت میکنیم، یک جا لحظه وقوع انقلاب است که این هنر تاریخی است، و یک جا هنر برآمده از زیباییشناسی انقلاب است. مافی افزود: انقلاب اسلامی یک زیباییشناسی و مفاهیم ابتدایی را میآفریند که منبعی برای امر هنری و امر زیبا میشود؛ لذا هنر انقلاب، هنری منبعث از زیباییشناسی انقلاب است. از طرفی هم منبع موجودیت انقلاب، اسلام است؛ یعنی آنچه که ما در اسلام جمیل و زیبا میدانیم، منبع هنر انقلاب است. حال این هنر میتواند متعهد به ارزشهای موجود در انقلاب باشد که منبعث از اسلام بوده و هست. مدیر مرکز انیمیشن حوزه هنری ادامه داد: اینکه ما توانستهایم زیباییشناسی دقیقی از انقلاب تعریف و یا در باب آن صحبت کنیم، ناموفق بودهایم. به نظر میرسد علمای زیباییشناسی و فلسفه آن در نگاه انقلاب کمکاری کردهاند. اما به هر حال ما یک مجموعه جسته و گریختهای از آن داریم و نگاهمان به روایات و عقلگرایی مورد تأیید دین است و از آنها یک امر زیبایی را تعریف کردهایم. اما برای پختگی و رشد آن باید به طور مداوم در مورد آن بحث و گفتوگو شود. یکی از کارهایی که هنر انقلاب باید انجام دهد، بحث در مورد چیستی هنر انقلابی و زیباییشناسی در انقلاب است. مافی افزود: لحظه وقوع انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دو دوره تاریخی هستند، اما روح انقلاب از لحظه وقوع آن تاکنون همواره به عنوان یک گفتمان جریان دارد، به همین دلیل معانی و محتوا باید جریان داشته باشد. نقص این است که ما در حوزه زیباییشناسی مفهوم انقلاب کم صحبت کردهایم، باید هرچه بیشتر چهرهها، افکار و رویکردهای گوناگون به انقلاب در این حوزه به مباحثه بپردازند و نظریهپردازی کنند. وی در ادامه تأکید کرد: مصادیق زیباییشناسی انقلاب محقق شده است، اما در مفهوم خیلی واضح و متمایز نشده است. این پژوهشگر و منتقد هنری ادامه داد: زیباییشناسی امری فلسفی است که امروزه زیباییشناسی در مکاتب مختلف را در ایران داریم. آیا امر زیبا برای ما امر کانتی یا ارسطویی است؟ امر زیبا برای ما چیست؟ یعنی ما امروز از منظر و پرسپکتیو انقلاب اسلامی چه چیزی را زیبا میدانیم. ما منابع دینی را داریم اما این منابع دینی که عمدتاً منابع نقلی هستند، تکاپوی دیالوگ با آن منابع عقلی غربگرایمان نداریم. عدم وجود این تکاپو به دلیل ضعف منبع نیست، بلکه شرح دهنده عقلی آن نقل در برابر این گذارههای عقلی، وجود ندارد. مافی ضمن تشویق سازمانهای فرهنگی و هنری به برپایی نشستهای گفتمان زیباییشناسی انقلاب گفت: افراد و سازمانهای فعال در حوزه فلسفه و حکمت اسلامی همانند پژوهشگاههای حوزه هنری باید امروزه در حوزه زیباییشناسی در انقلاب اسلامی به مباحثه بپردازند. به عنوان مثال آیا امر زیبا امر لذیذ است؟ آیا در زیباییشناسی انقلاب اسلامی لذت اهمیت دارد؟ اگر لذت اهمیت دارد، چگونه لذتی است؟ یعنی باید مجموعهای از پرسشهای مطرح و به آنها پاسخ داده شود. حال چه کسانی باید به این پرسشها پاسخ دهند؟ متفکران حوزه انقلاب باید بهجای هنرمندان حوزه انقلاب به چنین پرسشهایی پاسخ دهند. وی افزود: مشکل هنر انقلاب این است که هنرمندان انقلاب با ساخت آثار میخواهند زیباییشناسی انقلاب را تعریف کنند، در حالیکه زیباییشناسی را متفکران و نظریهپردازان حوزه انقلاب باید تعریف کنند، و اساساً کار هنرمند این نیست. مافی با اشاره به اینکه ما در حوزه زیباییشناسی انقلاب نظریهپرداز نداریم، گفت: ما مجموعهای از استراتژیستهایی داریم که در همه حوزهها نظر میدهند که کار آنها این نیست. ما باید نظریهپرداز زیباییشناسی انقلاب تربیت میکردیم. مدیر مرکز انیمیشن حوزه هنری ادامه داد: ما در حکمت و فلسفه اسلامی زیباییشناسی عمیقی نداریم. بعدها هم تولید نکردیم، چرا که اساساً امر زیبا در تاریخ تفکر اسلامی اهمیت نداشته و یا کمتر به آن توجه شده است. اما امروزه به آن نیاز داریم، چرا که هنر مهمترین ابزاری است که ما میتوانیم به وسیله آن معانی را منتقل کنیم. مافی افزود: لحظه وقوع انقلاب چندین هنرمند زاییده شد و چندین هنر اشراقی همانند مستند اشراقی شهید آوینی متولد شد که این هنر سلیقهای انقلاب است. اما اینها تئوریزه نشده و به نظریه تبدیل نشده است. مسئله مهم ما این است که نظریه زیباییشناسی انقلاب نداریم. مافی با تأکید بر اینکه هنر انقلاب، هنر یک بازه زمانی نیست، گفت: هنر انقلاب، هنر دوره انقلاب نیست، هنر تاریخمند نیست، بلکه یک هنر مفهومی است. این انقلاب مصداق نیست، بلکه یک صفت مفهومی است که باید مورد توجه قرار گیرد. هنر انقلاب در ادوار مختلف وجود داشته است، اما تئوریزه و نظاممند نشده است. وی در همین راستا افزود: پهلوانی باید پیدا شود تا ابتدا امر زیبا را معنی کند. بحثهای جسته و گریخته بسیاری در این زمینه شده است، اما باید به مناظره گذاشته و مکتوب شود، رفت و برگشت پیدا کند تا در گام دوم با هنر انقلابی مواجه شویم که هم نظامسازی شده و چهارچوب فکری دارد و هم در این چهارچوب فکری هنرمندان فعالیت میکنند. البته که هنرمندان همواره کار خود را کردند، اما وحدت نداشته و کاملاً تفسیرپذیر و تأویلپذیر است. مافی در مورد شهید آوینی گفت: سیر زیست آوینی، سیر زیبایی است. آوینی آدمی است که فرازهای مختلفی را طی کرده و جمالهای گوناگونی را دیده و در جمال مطلق متوقف شده است. سپس در مسیر کمال حرکت کرده است. مهمتر از اینکه آوینی یک نظریهپرداز و کارگردان خوبی باشد، حرکت وی در مسیر تثبیت هنر انقلابی است. این است که آوینی را ارزشمند و هنر انقلاب را به او گره میزند. وی ادامه داد: ما در نظریهپردازی آوینی نمیتوانیم متوقف شویم. آوینی یک رویکرد به ما داده و طرح مسئله کرده است. آوینی متدولوژی و روششناسی به ما داده است. ما بر اساس این روششناسی و این رویکرد همچنان باید این گفتمان را تقویت کنیم، اما متأسفانه ما آوینی را به یک نماد و سمبل تبدیل کردیم، در حالیکه الان وقت گذار ما رو به جلو است، نه گذار از آوینی که منبع و پایه ما است. مافی افزود: آوینی چهره بسیار خاصی است، اما سؤال من همواره این بوده است که اگر آوینی شهید نمیشد، ما چقدر آوینی را میشناختیم؟ اگر حضرت آقا به بالین پیکر شهید آوینی نمیآمدند ما چقدر وی را میشناختیم؟ آیا آوینی را امروز قبول میکردیم؟ درست است که شهادت برای کسی که شهید زیسته است اتفاقی نیست، اما اگر فرض کنیم که آوینی شهید نمیشد، آیا او امروز نماد هنر انقلاب بود و نظریاتش مورد توجه قرار میگرفت؟ حال خدا خواست و او شهید شد، ما چگونه باید مسیرش را طی کنیم؟ وی در پایان گفت: هنر انقلاب نباید آغشته به امر سیاستزده شود. درست است که هنر انقلاب امر سیاسی است، اما سیاستزده نیست و ذیل جناحها قرار نمیگیرد. هنر انقلاب تعریف و مکتب جناحی ندارد. اگر چنین باشد به آوینی نزدیک شدهایم. انتهای پیام/
امیررضا مافی پژوهشگر و منتقد سینما معتقد است: آوینی آدمی است که فرازهای مختلفی را طی کرده و جمالهای گوناگونی را دیده و در جمال مطلق متوقف شده، سپس در مسیر کمال حرکت کرده است.
نظر شما