فهیمیفر: نمایش سیاهبازی را نباید محدود به ادبیات و زبان بدانیم/ شهبازی: خلأ نظریهپردازی در هنرهای ایرانی وجود دارد
چهارمین کرسی علمی ترویجی با موضوع «سازوکار (بازی زبانی) ویتگنشتاین به مثابه نقد اجتماعی قدرت در نمایش آیینی-سنتی سیاهبازی» به همت معاونت پژوهشی دانشگاه سوره، روز سهشنبه 24 فروردینماه، به صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری، چهارمین کرسی علمی ترویجی با موضوع «سازوکار (بازی زبانی) ویتگنشتاین به مثابه نقد اجتماعی قدرت در نمایش آیینی-سنتی سیاهبازی» به همت معاونت پژوهشی دانشگاه سوره؛ با ارائه دکتر رامتین شهبازی عضو هیئت علمی دانشگاه سوره و حضور دکتر فرشاد عسگریکیا استادیار دانشگاه سوره به عنوان دبیر این جلسه و منتقدان دکتر علی اصغر فقیهیفر دانشیار دانشگاه تربیت مدرس و دکتر محمدحسین ناصربخت استادیار دانشگاه هنر، روز سهشنبه 24 فروردینماه از ساعت 17 تا 19 به صورت مجازی در دانشگاه سوره برگزار شد.
در ابتدای جلسه، دکتر فرشاد عسگریکیا ضمن عرض خوشآمدگویی به تمامی حاضران در جلسه، جهت برگزاری این کرسی از معاونت پژوهشی دانشگاه سوره و مشارکت استادان و حاضران درکرسی تشکر و قدردانی به عمل آورد.
سپس رامتین شهبازی عضو هیئت علمی دانشگاه سوره به عنوان ارائهکننده این کرسی، به توضیح عنوان این مقاله با موضوع «سازوکار (بازی زبانی) ویتگنشتاین به مثابه نقد اجتماعی قدرت در نمایش آیینی-سنتی سیاهبازی» پرداخت و گفت: این تحقیق در واقع تز دکتری من در سال 1395 بوده است که پس از اصلاحیه به عنوان موضوع چهارمین کرسی ترویجی دانشگاه سوره انتخاب شد.
وی در رابطه با هدف خود از بررسی دیدگاههای ویتگنشتاین افزود: زمانی که مشغول مطالعه نظرات فلاسفه میشویم، ناخودآگاه پژوهش بسط پیدا میکند و هدف من از بررسی دیدگاههای ویتگنشتاین، یافتن زوایای پنهانی او و کاربرد این نظریهها بود.
شهبازی در ادامه ارائه خود از خلأ نظریهپردازی در هنرهای ایرانی انتقاد کرد و گفت: اگر امکان نظریهپردازی به صورت خارجی وجود ندارد، برای شروع کافی است تا خود از بالا و خارج به هنر ایرانی نگاه کنیم تا آهسته و پیوسته خالق نظریهپردازی در حوزه هنرهای ایرانی باشیم؛ نظریه ویتگنشتاین گرچه غربی است، اما سبک و نظریات او قرابت بسیاری با عرفان و حکمت شرقی نیز دارد.
وی همچنین از دیدگاه فوکو درباره قدرت پرده برداشت و افزود: فوکو قدرت را روندی عمودی نمیداند؛ از نظر او مقاومت نیز خود برخاسته از قدرت و نوعی بازی زبانی به وسیله قدرت است.
شهبازی در رابطه با ویژگیهای زبان کلامی در نمایش سیاهبازی اذعان کرد: زبان عامه در این دسته نمایشها از سوی ارباب و زبان سیاه زبانی خود خواسته و بازسازی شده از ادبیات و زبانی است که سلطان مطرح میکند.
وی همچنین گریزی به اجرای علی نصیریان در سلطان و سیاه زد و در این باره گفت: نقطه درخشان این نمایش جابهجایی نقشها و دگرگونی سلطان و سیاه است. اینکه چگونه میشود هجوم برد و مرکز را تسخیر کرد و اینکه قدرت این زبان تا کجا نقد مثل شده و توانسته است موفق باشد؛ معروفترین دیالوگ این اجرا به نوعی شاه کلید آن است، هر عنصری که قابل نقد باشد متحمل حمل است، این دیالوگ به خاصیت تهاجمی و چند وجهی بودن این دسته اجراها اشاره دارد.
پس از ارائه محمدحسین ناصربخت، نخستین منتقد کرسی در نقد و بررسی این ارائه اذعان کرد: پرداختن به شیوههای نوین نمایشهای سنتی نظیر سیاهبازی و تختهحوضی، باعث یادآوری و همچنین حیات آنها میشود.
وی در ادامه افزود: این تحقیق میتوانست بیش از اینها گستردگی و وسعت پیدا کند، زیرا گسترش و توسعه چنین تحقیقات و پژوهشهایی میتواند کمک بسیار زیادی به هنر علیالخصوص نمایشهای سنتی و ایرانی کند؛ برای گسترش این نمایشها بهتر است ارائه رفتارهای روی صحنه نمایشها و تئاترها بسیار بیشتر شود.
ناصربخت، با بیان اینکه نمایشهای سیاهبازی اصالت بالا و کنترل نظارت پایینی دارند گفت: برای حفاظت از این نمایشها و افراد شاخص آنها همچون استاد علی نصیریان، بهرام بیضایی و محمد رحمانیان، بهتر است تلاش کنیم نظارت و کنترلگری بر نمایشهای سیاهبازیها کم نشود.
وی ادامه داد: شاید بهتر است تا به سراغ نمونههای باقی مانده برویم، چرا که با این کار روش نوین که کنترلگری را الگو قرار داده است کمرنگ شده و باعث میشود خاصیت اصلی نمایش سیاهبازی به تقویت آن برگردد، چیزی که تا پیش از اینها در سبک نوین از سیاهبازی گرفته شده بود؛ گسترش و توسعه نمونهها در این پژوهش میتواند به بهتر شدن آن نیز، کمک زیادی کند.
ناصربخت محدود دانستن زبان سیاهبازی به زبان کاکایی در این پژوهش را مورد انتقاد قرار داد و اذعان کرد: سیاهبازی محدود به زبان و ادبیات متکی بر سنت است؛ این در حالی است که گونههای دیگر ادبی همچون کودننمایی، مهملبافی و امثالهم در طنز و ادبیات این نمایش نیز مورد استفاده بسیاری قرار میگیرند. استفاده از زبانهای تصنعی و لحنهایی کتابی در گفتوگو نیز از دیگر روشهای ادبی در نمایشهای مشابه است، البته این روش معمولأ از سوی هنرمند، آگاهانه صورت نگرفته، اما همچنان حاوی پیام هستند.
دکتر علی اصغر فهیمیفر نیز با بیان اینکه این ارائه موضوع خوب و کاربردی را در بر میگیرد، در نقد و بررسی این ارائه گفت: انتقاد اصلی به انتخاب آراء ویتگنشتاین است، چراکه از نظر من وینگنشتاین موانع مواضع روشن و شفافی بهخصوص در حوزه هنر و زیباییشناسی ندارد و ما در تلاشیم تا به یک دریچه حقیقی برسیم.
وی در ادامه همچنین هوشمندی و خلاقیت دکتر شهبازی را تحسین کرد و افزود: اساساً در فلسفه تحلیلی این پرسش وجود دارد که مبنا، محمول و غذا خیالیاند و نمیتوان با فلسفههای تحلیلی هنر را به صورت منطقی به ورطه نقد کشاند.
فهیمیفر با بیان اینکه نباید نمایش سیاهبازی را محدود به ادبیات و زبان بدانیم، گفت: نباید نمایش سیاهبازی را محدود به ادبیات و زبان بدانیم، چرا که خصلتهای دیگری همچون اجرای روی صحنه از دید تماشاگران و منتقدان پنهان خواهد ماند.
در ادامه این کرسی نیز، رامتین شهبازی پاسخگوی انتقادات و پیشنهادات این دو نامزد جلسه بود.
در پایان جلسه نیز، عسگریکیا سؤالات دانشجویان را در این حوزه مطرح کرد و به تمامی سؤالات علاقهمندان پاسخ داده شد.
جهت مشاهده چهارمین کرسی علمی ترویجی با موضوع «سازوکار (بازی زبانی) ویتگنشتاین به مثابه نقد اجتماعی قدرت در نمایش آیینی-سنتی سیاه بازی» روی فیلم زیر کلیک کنید:
https://aparat.com/v/AUE70
انتهای پیام/
نظر شما