۱۴۰۰.۰۱.۱۹

با توجه به برگزاری هفته هنر انقلاب اسلامی و اهمیت تعزیه به عنوان یکی از این هنرهای انقلابی، در متن پیشِ رو نگاهی به روند تاریخی تعزیه پس از انقلاب خواهیم داشت. ستاد خبری هفته هنر انقلاب_ اسماعیل مجللی، تعزیه‌خوان، پژوهشگر تعزیه و مؤلف کتاب شبیه‌نامه؛ جامعه اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی، تلاش بر انطباق ارزش‌های دینی و فرهنگی را دارد که در این مسیر موجب نزدیک شدن هنر به فرهنگ و ارزش‌های دینی شده است. یکی از دستاوردهای این نزدیک شدن، متعهد شدن هنرمندان به ترویج ارزش‌های اخلاقی و اسلامی از طریق رسانه قدرتمند هنر بود که از تعزیه به عنوان یکی از این هنرهای انقلابی می‌توان اشاره کرد. انقلاب اسلامی ایران که پیام نوینی از پیوند انسان و دین را به جهانیان عرضه کرد، برگرفته از نهضت عاشورای حسینی است و امام خمینی (ره) روح خودباوری را در جامعه به‌وجود آورد و احیاگر اسلام در قرن حاضر بود. وجه تمایز انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب‌ها در دنیا، اسلامی بودن و داشتن محبت اهل بیت (ع) است. تعزیه یک هنر فاخر دینی است که در انتقال مفاهیم عاشورایی و مکتب سیدالشهداء (ع) به خوبی عمل کرده است و ظرفیت این هنر به طور کامل برای انتقال پیام عاشورا به‌کارگرفته می‌شود. پیام تعزیه، درسِ ایمان، شجاعت، معرفت و ولایت‌مداری است و تصویری کوچک از مصائب سخت بر اهل بیت (ع) را نشان مخاطب می‌دهد، زبان تعزیه به عنوان یک هنر اسلامی بسیار گویا و شیوا است و از آنجا که مضمون اصلی تعزیه رویارویی دو نیروی خیر و شر است، به خوبی این هنر می‌تواند روحیه انقلابی و ایثار و شهادت را در جامعه ایجاد و ترویج کند که این موضوع ارزش‌ها و مبانی انقلاب اسلامی است به نحوی که مخاطب با مشاهده تعزیه و مقایسه وقایع آن زمان با دوران خود، یزیدیان زمان را می‌شناسند. اگر چه تعزیه، شکل گرفته شده در عصر قاجاریان است و اجرای امروزه تکرار همان برنامه قرن ۱۹ میلادی است، اما به صراحت می‌توان اذعان کرد که تعزیه یک هنر انقلابی است و انقلاب، نجات‌دهنده اصلی این هنر ارزشی است. در حالی‌که پیش از انقلاب، روستاها و شهرهای کوچک شاهد اجرای تعزیه بودند و اجرای تعزیه در شهرها با ممنوعیت مواجه بود و این روند تا سال‌های آغازین انقلاب نیز ادامه داشت، اما با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و بر اثر تأکیدهای مکرر حضرت امام خمینی (ره)، مبنی بر اجرای عزاداری سنتی باشکوه هرچه افزون‌تر، تعزیه‌خوانی رواج یافت. با فرامین امام (ره) در اوایل انقلاب، روح تازه‌ای در کالبد تعزیه دمیده شد و این هنر که به پستوها و صندوق‌خانه‌های روستاها پناهنده شده بود، در شهرها نیز رایج و مرسوم و تبدیل به یک هنر انقلابی شد. پس از انقلاب، تعزیه هم‌چنان به‌صورت موروثی و عاداتی مذهبی با شیوه‌های ابتدایی و امکانات بسیار ساده و به شکل سنتی اجرا می‌شد، متونی که امروزه در اختیار تعزیه‌خوانان قرار دارد، همان متون دوران قاجار است و کمتر اثری از دخل و تصرف و پالایش‌های اساسی در آن دیده می‌شود که همین موضوع دلیلی بر سنتی بودن این نمایش شده است و امروزه از آن به عنوان نمایش آیینی سنتی ایرانی یاد می‌شود. یکی از موارد قابل توجه در تعزیه که انقلابی بودن این هنر را تأیید می‌کند، نفوذ آهنگ‌های انقلابی در تعزیه بود. در تعزیه‌های دهه ۶۰ آهنگ سرودهای انقلابی به شکل گسترده‌ای توسط نوازندگان ترومپت نواخته می‌شد. سرودهایی همچون «ای مجاهد شهید مطهر» و یا «مرگ بر تو ای آمریکا» و ... از جمله مارش‌هایی بودند که در تعزیه‌ها نواخته می‌شد و با اقبال عموم نیز مواجه بود. به خاطر دارم که در تعزیه شهادت حضرت عباس(ع) که عباس@خوان موظف به در دست گرفتن عَلمی بود، پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران در دستان شبیه ابوالفضل قرار داشت. بیشترین حضور تعزیه در تاریخ پس از انقلاب به دهه ۶۰ و هم‌زمان با دوران دفاع مقدس باز می‌گردد که در این سال‌ها تعزیه در شهرها و روستاها اجرا و با استقبال چشم‌گیر مردم مواجه می‌شد. بسیاری از تعزیه‌خوانان در این دهه به شهرت چشمگیری دست پیدا کردند. مجالس تعزیه شهادت حضرت علی‌اکبر، حضرت ابوالفضل العباس و امام حسین (ع) از عمده مجالسی بودند که توسط شبیه‌خوانان برای مردم اجرا می‌شد و چون مجالس ذکر شده در برگیرنده رشادت‌ها و دلاوری‌ها و شهادت اولیاء‌الله بودند و در آن برهه زمانی رزمندگان اسلام به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام می‌شدند، به گونه‌ای تعزیه با رشادت‌ها و دلاوری‌ها و شهادت شهدای ایران تناسب پیدا کرده بود. همچنین مجالسی مانند بازار شام که روایت‌کننده اسارت اهل‌ بیت امام حسین(ع) بود و مجلس فاطمه صغری و شرح حال یکی از دختران امام حسین که چشم انتظار و منتظر بازگشت پدر و برادرش به مدینه بود و در نهایت متوجه شهادت آن‌ها می‌شود، با وضعیت خانواده شهدا تناسب پیدا کرده بود و در دوران دفاع مقدس این مجالس اجرا می‌شدند. اواخر دهه ۶۰ و هم‌زمان با بازگشت آزادگان به میهن اسلامی نیز مجالس شهادت امام موسی کاظم(ع)، بازار شام، ورود به مدینه، ورود به کوفه اجرا می‌شد. به جزء اجرای مجالس تعزیه متناسب با دفاع مقدس، فضای تعزیه‌هایی که در دهه ۶۰ در سطح کشور اجرا می‌شد، مزین به تصاویر شهدای جنگ تحمیلی و پلاکاردهای بیانات امام خمینی(ره) پیرامون جنگ بود و مجالس تعزیه علاوه بر اجرای در منازل، کوچه‌ها، خیابان‌ها، مساجد و تکایا، در گلزار شهدا نیز اجرا می‌شد. پس از انقلاب نوارهای کاست تعزیه نیز با استقبال مردم مواجه بود و بسیاری از مردم هنگام حضور در تعزیه با خود ضبط صوتی را برای ضبط آن مجلس به همراه می‌آوردند که این مورد در مواقعی که تعزیه‌خوانان صاحب نام کشور در آن مجلس حضور داشتند با استقبال بیشتری مواجه بود و نوار کاست تعزیه که دقیقاً شبیه نمایش رادیویی عمل می‌کرد، در منازل و مغازه‌ها پخش می‌شد و مردم اوقات فراغت خود را با گوش دادن نوار کاست تعزیه سپری می‌کردند، که در میان آن‌ها نوار کاست تعزیه شهادت علی‌اکبر (ع) از همه مجالس بیشتر مورد استفاده قرار می‌گرفت. گذشته از همه این مسائل از نفوذ تعزیه در سایر هنرها همچون سینما و تئاتر نیز نباید غافل ماند. نمایشنامه‌نویسان بسیاری با الگوگرفتن از ساختار نسخه‌های تعزیه به خلق آثار نمایشی فاخری همت گماردند. سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی تاریخی با الگو گرفتن از تعزیه چه در متن و چه در شیوه اجرا آثار قابل توجهی خلق کرده‌اند. بنابر این هنر تعزیه را دست کم نگیریم. این هنر که در دوران قدیم به خصوص در عصر پهلوی از سوی روشنفکران به سخره گرفته می‌شد، پس از انقلاب اعتلای خود را به دست آورد به گونه‌ای که برای تمام مناسبت‌های سوگ و سور در طول سال می‌توان مجلس تعزیه‌ای اجرا نمود. هنرمندان و فعالان تعزیه به هیچ وجه خود را هنرمند نمی‌دانند آنها می‌گویند ما ذاکر امام حسین هستیم. جای بسی افتخار است که در کشور جمهوری اسلامی ایران، درام این کشور گره خورده با نام نامی اباعبدالله الحسین(ع) است. اما از این نکته نیز نباید غافل ماند که در حال حاضر این هنر انقلابی که به یک بیمار محتضر تبدیل شده نیاز به حمایت جدی دارد. مخاطب این هنر سال به سال در حال ریزش و کاستن است، نسل‌های اول تعزیه‌خوانان به کهولت سن رسیده و برخی هم با دنیا وداع کرده‌اند. مبادا روزی برسد که افسوس بخوریم از اینکه تجربیات تعزیه‌خوانان در اختیار نسل جدید قرار نگرفت و آنها داشته‌های خود را با خود به گور بردند. پیتر بروک محقق اروپایی در سفر به ایران براین باور بود که «هنر تعزیه را در هیچ کجا ندیدم، داستانی که بارها تکرار شده چنین پرمخاطب باشد و اینکه بازیگر نقش اشقیا از امام خود کسب اجازه کند و بر روایت خود بگرید. تعزیه نهالی بود که در عهد قاجاریان کاشته شد، پهلوی او را خشکاند، اما انقلاب اسلامی این هنر ارزشی را آبیاری کرد و جان تازه‌ای در کالبد آن دمید. انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • RQVqpfoFvHsCbGM ۱۶:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۰
    hxLkvSzdTmMcH