۱۴۰۴.۱۰.۰۱

صد و نود و چهارمین نشست «در حلقه رندان» یکشنبه ۳۰ آذرماه و همزمان با شب یلدا، با حضور جمعی از طنزپردازان و هنرمندان، در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی‌ حوزه هنری انقلاب اسلامی، در صد و نود و چهارمین نشست «در حلقه رندان»که با اجرای سعید بیابانکی همراه بود، محمدحسین توسلی، استنداپ‌کمدین شناخته‌شده برنامه‌های «خندوانه» و «کارناوال»، به اجرای استنداپ‌کمدی پرداخت.

سعید بیابانکی مجری این برنامه در ابتدا با تبریک شب یلدا، روز داستان کوتاه و روز جهانی بسکتبال گفت: برای اولین بار است که «در حلقه رندان» با شب یلدا مصادف می‌شود. این شب دراز دامن، میراث فرهنگی ماست؛ شبی که با فرهنگ و ادبیات گره خورده است و می‌توان گفت که این شب، فرهنگی‌ترین شب سال است.

سعید سلیمان‌پور، مدیر دفتر طنز حوزه هنری ارومیه، اولین شاعر این شب شعر طنز ، این رباعی را خواند:

تو باغ انار و من‌ گل پیرهنی

حیف است شب چله به من سر نزنی

پس زود بیا تا ز فراقت تا صبح

هی زر نزنم تو شب یلدای منی

طنز با فال حافظ در شب یلدا


در ادامه محمد سلامی، شاعر و طنز پرداز، به قرائت یک رباعی پرداخت و گفت:

 شیشلیگ تویی و من بلالم ای عشق

بر تو نرسد دست و خیالم ای عشق

با معجزه‌ای کم بکن این فاصله را

تو مثل دلار و ‌من ریالم ای عشق

طنز با فال حافظ در شب یلدا

در بخش دیگر صد و نود و چهارمین نشست «در حلقه رندان» سید شهاب جَدا، شاعر و طنز پرداز و سپس حسین محرابی که دیگر شاعر طنزپرداز در این محفل بود، شعرخوانی کرد.

طنز با فال حافظ در شب یلدا

تا به دنیا آمدم بند قرارم پاره شد

 چرت بابا با صدای نعره وارم پاره شد

در دبستان کار من جز شیطنت بازی نبود

کفش و شلوار و کتاب و کوله بارم پاره شد

در جوانی دلبرم شد دختری کاراته  کار

 با لگد زد نیم متری از جدارم پاره شد

در پی یک لقمه نان من راهی کاری شدم

منتها فتقم همان آغاز کارم پاره شد

پیرهن را بر تن یوسُف نگاری پاره کرد

مال من با شاخ گاو کشتزارم پاره شد

زیر بار قبض و قسطٍ وام کردم وضع حمل

تا شدم فارغ ،گلویم از هوارم پاره شد 

درد سر کم بود مد هم قوز بالا قوز شد

با همین مد [ را به را ]  شلوار یارم پاره شد

بار خود را با دوتا رانت خفن بستم ولی

وقت رفتن سوی مقصد بند بارم پاره شد.

خواب دیدم من بهشتی بودم اما روز حشر

نامه اعمالم از بس بد بیارم پاره شد

زرت من غمصور شد دکتر فشارم را گرفت

دستگاه سنجش از فرط فشارم پاره شد

دست بر دامان پیر نکته آموزی شدم

نکته دان و دامنش از بخت زارم پاره شد

طنز با فال حافظ در شب یلدا

در ادامه این رویداد امید مهدی‌نژاد هم شعر دیگری خواند.
طنزم از جدم اخیرا قابل تفکیک نیست
ظاهرا فان است اشعار اخیرم لیک نیست
دلبران باب تماشایند باب تاچ نه
هرچه هست از دور باب طبع از نزدیک نیست
دامن تر دامنان را ول کن و مارا بگیر
گردن گردن کلفتان مثل ما باریک نیست
نیست هرکس ریش دارد این هوا، اهل یقین
هرکس از سر روسری برداشت هم لائیک نیست
ای که دائم فیل ما را دستمالی میکنی
شرم کن یکم، اتاق هم انقدر تاریک نیست

طنز با فال حافظ در شب یلدا

سپس حامد عسکری، شاعر و نویسنده،‌ این غزل عاشقانه را تقدیم حاضران در تالار سوره کرد:

جز اینکه شب به شب از غم غزل قطار کنیم
فدای چشم سیاهت، بگو چکار کنیم ؟

کجای شهر نشستید و گیس میبافید؟
کجا بساط شب و شروه و سه تار کنیم

کجاست خانه‌ات ای ماه که همان اطراف
حراج شانه و آیینه و انار کنیم؟

غروب پستچی امد، رساند قبضی و گفت
بگو که نامه دهد، ما هم افتخار کنیم

حدیث نفس سلیمان و نوح هم این بود:
خدا اجازه نداد آشنا سوار کنیم

تعارفی که نداریم، بال و پر زخمیم
قفس به فرض که وا شد کجا فرار کنیم؟

خدا ذلیل کند آنکه این جدایی را
به طالعم دید و خواست که قمار کنیم

صدای تق تق کفش تو بر مزار من است
خوش آمدی! بنشین شربتی تیار کنیم

طنز با فال حافظ در شب یلدا

عباس احمدی نیز که شاعری از استان قم است، در این جلسه از  «در حلقه رندان» با موضوع میز قرائت کرد: 

دور ما طی شد به ما دادند میز دیگری
میز قبلی مرحمت شد بر عزیز دیگری

نذر کردم از خدا توفیق خدمت خواستم
تا که بر دارم به سمت میز، خیز دیگری

میز چون خط مقدم، پست هم چون جبهه‌ای است
فتح شد با لطف یزدان، خاکریز دیگری

هر که اینجا شد مقرب تر بجز جام بلا 
می دهندش از قضا میز عریض دیگری

شد مدیر قبلی ما متهم بر اختلاس
متهم کردند ما را هم به چیز دیگری 

میم. چ، بعد از فرارش خانه در لندن گرفت
عین.نون هم گشت ساکن در ونیز دیگری

داد سر، تا مهر آمریکا به پاسپورتش نشست
پشت میزش نعره دشمن ستیز دیگری

حاجی ما هم گرفتار پرستویی شد و 
شد اضافه بر عیال او، کنیز دیگری


دولتا رحمی کن و از بخت ما بیرون بکش ...
نا ترازی را فرو کن در پریز دیگری

طنز با فال حافظ در شب یلدا

در ادامه نیز، علیرضا تیموری، شاعر، چند شعر طنز خواند که یکی از آن‌ها به شرح زیر است: 

یخچال تُهی گشته کنون بی مرغ است
چون قیمت یک مرغ چنان سی مرغ است
 
مرغی که به کوه قاف پر زد نرخش
آن مرغ نباشد پسرم سیمرغ است

با  همّت  و  جادوی   وزیر  نیرو
هر روز رود برق از این سو، آن سو
 
گفتند که برق وصل شد، فاخته ای
بنشسته همی گفت که : کوکو کوکو

طنز با فال حافظ در شب یلدا

علی‌اکبر مدرس زاده، شاعر نیز این شعر را قرائت کرد: 

قربون قهرهای بی‌دلیلت 
قربون خانواده اصیلت
وقتی گوشای منو گیر میاری
قربون درد دلهای  طویلت
قربون صورت قشنگ و گردت
دندونای سفید و مستطیلت
مدیر خونه، کمر من پوکید
تا برسی به چینش شکیلت
سوخت جتی تو خوبی و قشنگی
منم زغال سنگم و گازوئیلت
دقیق بگو کجا بیام دنبالت
یه عمره سرگردونم و سفیلت
آسم گرفتم دیگه وایتکس نریز
فدای دسشویی استریلت
خوش بحالت موقع دعوا با من
تموم بچه‌ها وصی وکیلت
هرجا میریم بار اگه سنگین باشه
پرنسسی، منم که جرثقیلت
نمی‌ذارن برا تو وقت بذارم 
بچه‌های وروجک و زیگیلت
وظیفمه به زور هم بخندم 
به جوکهای تکراری و فسیلت
وقتی که بام قهر می‌کنی قربون
افتادنای از دماغ فیلت
مرد بودی نمی‌دادم دنیا رو
به یه تار گندیده‌ی سیبیلت
چشمکای یواشکیت توی جمع
میندازه‌تم از پا، میشم علیلت
خونه خرابم می‌کنه به مولا
گریه و اشک مثل رود نیلت
یه بار دیگه بگو که دوسم داری
میخام بشم راس راسی زن ذلیلت
ضریح موهای تو حاجت میده
دستای بینوای من دخیلت

طنز با فال حافظ در شب یلدا


در بخش پایانی صد و نود و چهارمین نشست «در حلقه رندان» امین شفیعی، شاعر و تهیه کننده تلویزیون، شعر طنزی  به مناسبت شب یلدا خواند و سپس فرامرز ریحان صفت، یک رباعی برای حاضران خواند: 


از بس که قشنگی غزلت خواهم کرد
بین همه ضرب المثلت خواهم کرد
امسال بیایی شب یلدا پیشم
ای پسته‌ی خندان بغلت خواهم کرد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha