۱۴۰۴.۰۷.۱۴

محمود توسلیان- نویسنده، قصص‌الانبیا یا روایت‌های مربوط به پیامبران الهی یکی از غنی‌ترین و پرکاربردترین منابع در متون دینی، تفسیری، تاریخی و ادبیات فارسی کهن است. این روایت‌ها که در اصل ریشه در قرآن کریم و متون حدیثی و تفسیری دارند، در طی قرون نخستینِ رواج زبان فارسی دری، به‌ویژه در سده‌های چهارم تا ششم هجری، به یکی از پایه‌های اصلی شکل‌گیری نثر فارسی بدل شدند. متونی مانند ترجمهٔ تفسیر طبری، تفسیر عتیق نیشابوری و آثاری نظیر شرف‌النبی و سپس آثار اخلاقی و عرفانی همچون کیمیای سعادت یا اسرارالتوحید، همه از قصه‌های پیامبران به‌عنوان ابزار انتقال معنا، تبیین مفاهیم دینی و الگوسازی برای مخاطب بهره برده‌اند.

متون کهن فارسی همیشه زمینه‌ای برای دریافت های هرمنوتیکی بوده است. قصه های پیامبران منبعی برای انتقال آموزه‌های دینی‌اند. قصص‌الانبیا در متون فارسی نخستین، نقش آموزشی و تربیتی داشته است. به‌ویژه در متونی مانند ترجمه تفسیر طبری که به زبان ساده برای عموم مردم نوشته می‌شد، داستان‌های پیامبران نقشی کلیدی در تفهیم مفاهیم قرآنی داشتند. ویژگی دیگر این قصه ها کارکرد تاریخی و هویت آن است. در بسیاری از متون، قصه‌های پیامبران به‌عنوان بخشی از تاریخ مقدس انسان تلقی می‌شد. این روایت‌ها مخاطب فارسی‌زبان را در پیوند با سنت دینی و جهانی بزرگ‌تر قرار می‌داد. این قصه‌ها زمینه‌ساز برای شکل‌گیری ادبیات عرفانی اند قصه‌های انبیا در دست صوفیان و عارفان به ابزاری برای تمثیل و بیان تجربه‌های باطنی بدل شدند؛ برای مثال، قصه موسی و فرعون یا ابراهیم و بت‌ها در متون عرفانی بار معنایی رمزی پیدا کردند.

از دل قصص‌الانبیا، مثل‌ها و حکایات اخلاقی بیرون کشیده شد که بعدها در متون اخلاقی و تربیتی فارسی جایگاه ویژه یافت. که بعدها الهام‌بخش ادب تعلیمی شد و به یک گونۀ ادبی بدل شد. ویژگی‌های سبکی و زبانی قصص الانبیا در دل متون کهن مورد بررسی است. به عبارتی آن‌چه ویژگی‌های صوری یا شکلی زبان متون کهن فارسی است، می‌تواند امتیازان و ویژگی های قصص الانبیا هم تلقی شود یا لااقل از آن‌جایی که قصص الانبیا بخشی از متون کهن فارسی است، بالذات در ویژگی‌های سبکی و نگارشی نیز بخشی از آن‌هاست که به صورت خیلی خلاصه در چند عنوان زیر به آن اشاره می‌کنم: سادگی و روانی نثر: به‌ویژه در متون آغازین مانند ترجمه تفسیر طبری یا تفسیر عتیق نیشابوری، زبان بسیار ساده و بی‌پیرایه است.

مترجمان و مؤلفان می‌کوشیدند زبان را به فهم عامه نزدیک کنند.کاربرد فراوان واژگان عربی: به دلیل ارتباط مستقیم این روایت‌ها با قرآن و حدیث، در این متون بسامد واژگان عربی زیاد است، اما در عین حال ساختار نحوی فارسی حفظ می‌شود. استفاده از ترکیبات کهن و تعبیرهای بومی: در کنار واژگان عربی، بسیاری از ترکیب‌ها و ساخت‌های کهن فارسی وجود دارد که از ارزش‌های زبانی این متون به‌شمار می‌رود. نثر ترجمه‌ای و تفسیری: در برخی آثار (مانند ترجمه تفسیر طبری) سبک نثر «ترجمه‌ای» غالب است؛ یعنی جملات کوتاه، هم‌نشینی نزدیک با ساختار عربی، و در عین حال گرایش به توضیح و بسط برای فهم آسان. جنبه‌ داستانی و روایی: در بسیاری از این متون، روایت‌های پیامبران به شیوه‌ای داستان‌گونه و با رعایت پیوستگی رویدادها بیان می‌شوند. این امر سبب شد قصص‌الانبیا به یکی از سرچشمه‌های داستان‌نویسی در ادب فارسی تبدیل شوند.

زبان تمثیلی و تأویلی در متون عرفانی: وقتی قصص وارد ادبیات صوفیانه شد، لایه‌ای تازه یافت. مثلاً داستان یوسف و زلیخا دیگر فقط گزارشی تاریخی نبود، بلکه تمثیلی از عشق روحانی و سلوک معنوی تلقی می‌شد.ترجمه تفسیر طبری (سده چهارم هجری)، تفسیر عتیق نیشابوری (سده پنجم هجری)، شرف‌النبی (قرن ششم) و بسیاری دیگر از متون فارسی در دل خود روایات متعددی از قصه های پیامبران دارند که نخواندن آن‌ها خسران بزرگی برای هر اهل زبان فارسی است. قصص‌الانبیا در متون کهن فارسی جایگاهی بنیادین دارد. این روایت‌ها از یک‌سو نقشی آموزشی، تاریخی و هویتی برای مخاطب فارسی‌زبان ایفا کردند و از سوی دیگر، بنیان‌گذار سنت‌های سبکی و زبانی در نثر فارسی شدند. سادگی زبان، ترکیب روایت و تفسیر، و بهره‌گیری از تمثیل و تأویل، از ویژگی‌های اصلی این متون است. همچنین قصص‌الانبیا با ورود به ادبیات عرفانی و اخلاقی، کارکردی تازه یافتند و به ابزاری برای بیان تجربه‌های باطنی و تعلیمی تبدیل شدند بنابراین بررسی این روایت‌ها نه تنها برای شناخت تاریخ زبان و ادب فارسی ضروری است، بلکه برای فهم سیر تحول اندیشه دینی و فرهنگی در ایران نیز اهمیت بسزا دارد.

بیشتر بخوانید: 

زبان فارسی ضامن امنیت ما است

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha