۱۴۰۴.۰۷.۰۸

حدود دو سال است که سلسله جلسات «دوشنبه‌ها به وقت کتاب» به شکل مستمر برگزار می‌شود. تاکنون ۳۹جلسه از این نشست برگزار شده و جلسه بعدی می‌شود چهلمین نشست. همه جلسات در حوزه هنری بوده‌اند، البته یکسری جلسات جدید هم در «به‌نشر» شروع کرده‌ایم که آنها جداست و سه‌شنبه‌ها برگزار می‌شود.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، «دوشنبه‌ها به وقت کتاب» عنوان سلسله‌ نشست‌هایی است که نزدیک دو سال است عصرهای دوشنبه در حوزه هنری برگزار می‌شود. این نشست‌ها با محوریت نقد و بررسی رمان و داستان کوتاه شکل گرفته و توانسته است جمعی از نویسندگان نوقلم، پیشکسوتان ادبیات داستانی و علاقه‌مندان به نوشتن را پای ثابت خود کند. آنچه این برنامه را از بسیاری نشست‌های مشابه متمایز می‌کند، فضای آزاد و بی‌پرده نقد و گفت‌وگو است؛ فضایی که در آن هم نویسندگان جوان فرصت دیده شدن می‌یابند و هم نویسندگان باتجربه امکان انتقال دانش و تجربه‌شان را دارند.

حمید بابایی، نویسنده و فعال فرهنگی از ابتدا مسئولیت برگزاری این جلسات را بر عهده داشته است. در گفت‌وگویی که پیش رو دارید، او از ایده شکل‌گیری این نشست‌ها، اهداف و دستاوردهای آن و همچنین چالش‌هایی که بر سر راه این برنامه قرار دارد سخن می‌گوید.

آقای بابایی، برنامه «دوشنبه‌ها به وقت کتاب» از چه زمانی آغاز شد و تا الان چند جلسه برگزار شده است؟

این برنامه ۳۹جلسه برگزار شده است و جلسه بعدی می‌شود چهلمین نشست. حدود یک سال و نیم تا دو سال است که این جلسات مرتب برگزار می‌شود و همه هم در حوزه هنری بوده‌اند، البته یکسری جلسات جدید هم در انتشارات «به نشر» شروع کرده‌ایم که آنها جداست و سه‌شنبه‌ها برگزار می‌شود.

ایده شکل‌گیری این جلسات از کجا آمد؟

ایده «دوشنبه‌ها به وقت کتاب» حدود دو سال و نیم تا سه سال پیش مطرح شد. ما در حوزه، جلسه‌ای داشتیم درباره رمان‌های ایرانی. همان‌جا دوستان نویسنده گلایه کردند که حوزه هنری فقط کتاب منتشر می‌کند، اما رمان‌ها را جدی نمی‌گیرد و بیشتر روی تاریخ شفاهی تمرکز دارد. در همان جلسهبهزاد دانشگر گفت حمید بابایی سال‌ها تجربه برگزاری جلسات دارد و بهتر است این کار را به او بسپاریم. واقعیت هم همین بود. من پیش‌تر در فرهنگسرای اشراق و خانه فرهنگ حکیمیه نزدیک ۸۰-۷۰ جلسه برگزار کرده بودم. همین شد که به این نتیجه رسیدیم می‌توانیم برنامه‌ای ویژه برای رمان داشته باشیم.

هدف برنامه از ابتدا چه بود؟

قرار گذاشتیم در این جلسات به صورت به نقد و بررسی رمان بپردازیم؛ البته من دوست داشتم روی روایت هم کار کنیم، ولی روایت‌ها جلسات جداگانه و حمایت‌های خاص خودشان را دارند. ما هم تمرکزمان را گذاشتیم روی رمان و داستان کوتاه، چه کودک، نوجوان و چه بزرگسال. تلاش ما این بود که بیشتر به نویسندگان نوقلم یا تک‌کتابی بپردازیم، اما به مرور مخاطبان خواستند نویسندگان پیشکسوت هم بیایند، چون بسیاری از شرکت‌کنندگان خودشان نویسنده‌اند یا علاقه‌مند به نوشتن هستند و می‌خواهند از تجربه بزرگان بیاموزند، برای همین ترکیبی از نویسندگان جوان و قدیمی را دعوت می‌کنیم.

بعضی‌ها می‌گویند ممکن است این جلسات تعطیل شود. واقعاً چنین احتمالی وجود دارد؟

در حال حاضر تأمین منابع مالی برای نشست‌های کوچک فرهنگی با موانعی همراه است. اگرچه این نشست‌ها هزینه‌های اندکی دارند اما روندهای اداری و مالی سبب می‌شود که حتی همین مبالغ ناچیز نیز به‌سادگی در دسترس نباشد. در مقابل، برای برنامه‌های بزرگ‌تر بودجه‌های قابل‌توجهی اختصاص می‌یابد. در نتیجه بخشی از توان و زمان برگزارکنندگان به جای برنامه‌ریزی فرهنگی، صرف پیگیری‌های مالی می‌شود و این امر می‌تواند بر کیفیت و استمرار چنین نشست‌هایی اثر بگذارد

غیر از مشکلات مالی، چالش دیگری هم داشته‌اید؟

بله. متأسفانه در سال‌های گذشته کاری کرده‌اند که بعضی از نویسنده‌ها حاضر نیستند به حوزه هنری بیایند. من همیشه به دوستان گفته‌ام اگر جذب نمی‌کنید، دست‌کم دفع هم نکنید. کاری نکنید که آدم‌ها از حوزه دل بکنند. ادبیات ایران نیاز دارد همه جریان‌ها در آن حضور داشته باشند.

معیار انتخاب کتاب‌ها چیست؟

ابتدا بنا گذاشته بودیم به نویسندگانی بپردازیم که کتاب‌شان کمتر دیده شده، به‌ویژه نویسندگان شهرستانی و جوان، اما بعد مخاطبان گفتند بعضی کتاب‌ها خیلی ضعیف است، برای همین ما هم لابه‌لای کارها، نویسندگان پیشکسوت را هم آوردیم. اولویت‌مان کتاب‌های سوره مهر است، ولی گاهی هم از ناشران دیگر مثل ثالث یا چشمه دعوت کرده‌ایم. اصولاً هر نویسنده‌ای که بگوید «من می‌آیم»، در را باز می‌گذاریم، فقط باید آماده گفت‌وگوی صریح باشد.

شما در جاهای مختلف به سوره مهر و حوزه هنری هم نقد داشته‌اید. این نقدها چه ارتباطی با جلسات دارد؟

واقعیت این است که سوره مهر امکانات زیادی دارد، اما سیاستگذاری‌اش درست نیست. صرف چاپ کتاب کافی نیست. باید تبلیغ، توزیع و بازاریابی هم باشد. خود من کتابی دارم به نام «رودخانه، ماهی و نهنگ» که جایزه هم برده است اما حتی یک بار هم تبلیغ نشد. بعضی کتاب‌ها مثل «دا» صدها بار تجدید چاپ می‌شوند، اما خیلی از آثار خوب چندان دیده نمی‌شوند. حوزه کتاب‌های خوبی دارد که هم از نظر فرم و هم زبان قوی هستند، ولی، چون تبلیغ و معرفی نمی‌شوند، به اندازه کافی دیده نمی‌شود.

شما نسبت به تاریخ شفاهی هم نقدهایی دارید؟

بله. چیزی که در ایران به نام تاریخ شفاهی چاپ می‌شود، اغلب بیشتر شبیه دفترچه خاطرات شخصی است. هیچ نگاه انتقادی در آن وجود ندارد. در دنیا وقتی کسی مثل هیلاری کلینتون خاطراتش را منتشر می‌کند، نویسنده‌ای حرفه‌ای پشت کار است و همه چیز را بی‌پرده می‌گوید، اما اینجا همه عالی هستند، همه خوبند، هیچ تناقضی هم وجود ندارد. این روایت‌ها برای نسل جدید جذاب نیست. دختران دهه‌های ۷۰ و ۸۰ این نگاه را پس می‌زنند. به نظر من این کتاب‌ها رو به عقب هستند، نه رو به جلو.

خود شما در جلسات چه نقشی دارید؟

من از ابتدا سعی کرده‌ام بیشتر میاندار باشم، اما حالا دارم خودم هم وارد نقد علمی می‌شوم. به بچه‌ها می‌گویم این نقد ساختارگرایانه است، آن یکی روایت‌شناسی، این یکی پس‌استعماری. آرام‌آرام همه یاد می‌گیرند. بعضی از شرکت‌کنندگان تازه‌کارند. به آنها هم می‌گویم بیایید یادداشت بنویسید، تجربه کنید، حتی اگر ابتدا نقدتان خام باشد. هدف این است که این فضا به یک کارگاه واقعی تبدیل شود.

در پایان بفرمایید برنامه «دوشنبه‌ها به وقت کتاب» برای شما چه معنایی دارد؟

برای من مهم‌ترین اصل این است که ادبیات برای همه است. این برنامه توانسته است جمعی از نویسندگان جوان و پیشکسوت را دور هم بیاورد، فضایی باز برای نقد صریح فراهم کند و حتی در شرایط سخت مالی هم به کار خود ادامه دهد. من همیشه می‌گویم افتخار این برنامه مال من نیست، مال حوزه است. اینکه سالن پر می‌شود و طیف‌های مختلف می‌آیند، یعنی هنوز ادبیات زنده است. ما فقط باید این فضا را نگه داریم و نگذاریم به حاشیه برود.

بیشتر بخوانید:

«جمجمه‌ات را قرض بده برادر» گامی درست برای یافتن روایت ایرانی برداشته است

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha