به گزارش روابط عمومی حوزه هنری در ابتدای این نشست، محمد صدیقیفر گفت: من حداقل در شش سال گذشته با مردم افغانستان زندگی کردم و با حضور در هرات به عنوان کانون زبان فارسی با مردم این کشور حشر و نشر داشتم و امیدوارم مسیری را پیدا کنیم تا متفاوتتر از جلسات مشابه به مبحث مهم زبان فارسی در افغانستان بپردازیم.
وی ادامه داد: زبان فارسی در سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان به عنوان زبان اصلی و رسمی در قانون اساسی مطرح است. در این میان، افغانستان کشوری چند زبانه است و در نگاه متمرکزتر حداقل دو زبانه؛ پشتو و دری است. فارسی عمدتاً در مناطق مرکزی، شمال، شمال غرب و شمال شرق افغانستان پراکنده است و گویشهای چون کابلی، هزاره، تاجیکی و بدخشی در آن وجود دارد.
فارسی؛ نقش وحدت بخش اقوام در افغانستان
این کارشناس مسائل افغانستان ادامه داد: زبان بیش از نیمی از جمعیت افغانستان، فارسی است، گفته میشود زبان فارسی دری، زبان دربار بوده است اما واقعیت این است که فارسی دری، زبان مردم، مسجد، مدرسه و به ویژه زبان هنر در افغانستان بوده است و از مولانا جلالالدین تا خلیلالله خلیلی و رهنورد زریاب شخصیتهایی است که میتوان در این زبان نام برد.
صدیقیفر همچنین عنوان کرد: شاید پشتو، اصلیترین رقیب زبان فارسی بوده است، به ویژه از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ به بعد که سیاست پشتوسازی از طرف جریانهای مسلط در افغانستان به کار گرفته و تلاش شد که به آن رسمیت داده شود. البته در کنار آن، زبان عربی از طریق نظامهای دینی مدارس و زبانهای انگلیسی و اردو با عواملی چون مهاجرت و بحث رسانه و حضور نیروهای خارجی در افغانستان رواج پیدا کرد.
سرکنسول پیشین ایران در هرات در بخش دیگری از توضیحاتش گفت: زبان فارسی در طول تاریخ افغانستان، زبان شعر، حکومتداری، علم و نماد مدنیت شهرنشینی بوده است و همواره این زبان در میان اقوام افغانستان؛ به ویژه اقوام غیرپشتو، نقش وحدتبخش ایفا کرده است.
فارسی؛ زبان علم در افغانستان بوده و هست
صدیقیفر عنوان کرد: پیوند مردم افغانستان با زبان فارسی عمیق و چند لایه است و زبان فارسی بخش مهمی از هویت فرهنگی و تاریخی افغانستان محسوب میشود، در واقع زبان فارسی زبان هویت و رسانه، دین و عرفان افغانستان است.
این کارشناس مسائل افغانستان تاکید کرد: فارسی، زبان آموزش و علم بوده و است و من فکر نمیکنم زبان دیگری به این زودی ظرفیتی پیدا کند که بتواند زبان فارسی را از سیطره بر علم در افغانستان خارج کند. در ضمن زبان فارسی، بخش مهمی از هویت قومی نیمی از جمعیت افغانها است و نقطه مشترک بین اقوام مختلف افغانها محسوب میشود.
وی در ادامه تصریح کرد: همه میدانند که حذف زبان فارسی از فرهنگ افغانستان امری محال است و یقینا هر نوع سیاستی از جمله رشد و توسعه پایدار، توسعه علم، امنیت و صلح در افغانستان بدون فهم و احترام و به کارگیری زبان فارسی امکانپذیر نخواهد بود و در سیاست هر حاکمیتی عاقلانه نخواهند بود که به سمت حذف زبان فارسی در افغانستان برود، ولی شواهدی وجود دارد که جریانهایی در این کشور یقینا به سمت کنترل و محدود کردن زبان فارسی و تقویت زبان پشتو در افغانستان در بازه زمانی طولانی مدت میروند، اما با این وجود این موضوع نباید این نگرانی را ایجاد کند که دیگر برای ما شرایط از دست رفته است.
فارسی؛ یک سرمایه ژئوپلتیک
سرکنسول پیشین ایران در هرات همچنین بیان کرد: نقش دیپلماسی در توسعه، راهبردی و چند بعدی است، دیپلماسی میتواند زبان فارسی را از محدودیتهای جغرافیایی خارج کند، پیوندهای فرهنگی را عمق بخشد، پیوندهای هویتی ما را تثبیت کند و ابزار موثر و نفوذ نرم ایران در منطقه و جهان باشد و من باور دارم زبان فارسی یک سرمایه ژئوپلتیک است.
صدیقیفر تاکید کرد: اگر ما سیاستزدگی فرهنگی را کنار بگذاریم و کمی فرهنگیتر به موضوع فرهنگ نگاه کنیم، حتما فرصت ایدهآلی به دست خواهد آمد، اما اگر این نگاه را کنار بگذاریم، روز به روز فرصتها از دست خواهد رفت. در حقیقت ما دارای زرّادخانهای از سرمایههای فرهنگی هستیم که سلاح تیز و برنده آن زبان فارسی است.
وی در پایان عنوان کرد: جذابیت زبان فارسی در بحث هنر ومعونیت بسیار بالاست و میتوان بحث فرهنگ را سیاست زده نکرد و از همه ظرفیتهای فرهنگی زبان فارسی بهره برد.
بیشتر بخوانید:
زنان و احیای شبکههای روایتگری در افغانستان
نظر شما