به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، صدونوزدهمین کلاس مثنویخوانی، صبح چهارشنبه هفتم خرداد ۱۴۰۴ در اتاق ۴۰۲ حوزه هنری برگزار شد. جلسه مثنویخوانی این هفته نیز به روال همیشگی آواز حشمتالله نوروزی هنرمند نگارگر در اتاق ۴۰۲ طنین انداز شد.
حشمتالله نوروزی غزلی از سعدی شیرازی با مطلع
«برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرقفام را/بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبلهای با بتپرستی میرود/توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
مِی با جوانان خوردنم باری تمنا میکند/تا کودکان در پی فتند این پیر دُردآشام را» خواند که مورد پسند و تشویق حاضران در جلسه قرار گرفت.
سعدی موعظهگر
محمدرضا سنگری در توضیح غزل خوانده شده با بیان اینکه سعدی در غزلهایش اغلب موعظه میکند، افزود: از ویژگیهای بارز اشعار سعدی موعظهگری است. سعدی در این غزل به چند نکته اساسی میپردازد. سعدی با ظرافت به بحث زمان میپردازد. زمان نه توقف میکند و نه میتوان آن را ذخیره کرد و زمان به عقب بر نمیگردد. مهم اکنون است و بهرهگیری از اکنون که تنها سرمایه ماست. باید از هردقیقه قرنی ساخت قرن را باید در دقیقه ریخت. سعدی تاکید دارد بر اغتنام فرصت که وقتی از دست می رود جز غصه چیری نمیماند .
اجبار یا اختیار؟
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در ادامه بحث مثنوی رسیدیم به اینکه یکی از دغدغههای انسان که هیچ وقت از آن غافل نبوده، بحث «جبر» است. واژه جبر به معنای درست و اصلاح کردن است. جبار که از القاب خداوند است به معنای ترمیم کننده است.اما الان جبر در مقابل «اختیار» است. این سوال مطرح میشود که در جهانی که زندگی میکنیم در دام جبر هستیم یا اختیار؟ تفکر شیعه میگوید: ما نه آزاد آزادیم و نه گرفتار گرفتار.
من چکارهام؟
سنگری به این نکته اشاره کرد که مولانا از اول مثنوی دائم درگیر این مسئله است و در همه جا بحث «جبر» را مطرح میکند. اما اینکه چرا مولانا اینقدر به موضوع جبر میپردازد؟ چند علت میتواند داشته باشد. مولانا دائم نگران برداشتهای اشتباه درباره تفکراتش است.نکته دوم: ناگزیری بحثهاست که به قلمرو جبر میکشاند. مولانا مفروض میدارد که ممکن است شما این سوال را بپرسید مولانا به نوعیردرون خوانی میکند. مولانا بحث آمدن روح از عالم دیگر را مطرح میکند. چه شد روح آمد در قفس تن قرار گرفت. ممکن است این سوال مطرح شود که ما به اجبار به دنیا آمدیم پس من چکاره ام؟ اگر به این نکته مهم دقت نشود خیلی از اشعار مولانا را درک نمیکنید. مسئله بعدی حسام الدین چلبی مخاطب اصلی مولانا است که مولانا خیلی دوستش دارد. آن زمان مثل الان نبوده که دستگاه ضبط صدا وجود داشته باشد. مولانا میگفت و چلپی مینوشتند. بعضی اوقات حسامالدین موقع نوشتن سؤالش را طرح میکرد. مولانا پاسخ سؤالش را ضمن صحبتش میآورد. تکرار این موضوع بخشی از حسامالدین است که سوال میپرسد و مولوی میبیند وقتی حسام نمیفهمد مخاطبهای دیگر چگونه بفهمند. بخش دیگر هم ذهنخوانی مولوی برمی گردد.
وی افزود: نکته بعدی فضای تاریخی این مباحث است. در طول تاریخ همیشه این مباحث مطرح بوده و هنوز هم در بحرانها و شرایط بحرانی که در جهان رخ میدهد این مسئله مطرح میشود. مسئله دیگر بحث «تردد» است که چرا باید شیطان باشد که ما را وسوسه کند آیا این جبر نیست؟ شاید کسانی با طرح این موضوع می خواهند گناهان خویش را تبرئه کنند و اینگونه با تبرئه خود دیگران را متهم میکنند. حتی خداوند هم در قرآن میفرمایند که مردم در قیامت میگویند شیطان ما را فریب داد و همه تقصیرها را میخواهند گردن شیطان بیندازند.
بسپاری به خودش
مولانا در اینحا وقتی بحث جبر را مطرح میکند میگوید: از طرح جبر نگران شدم منظورم «جبر معیت» است. یعنی من وقتی دریابم ما معمولا وقتی رفتارهای خودمان را خوب تحلیل کنیم به این نتیجه میرسیدم که همه ما قربانی اندک اختیاری هستیم که به ما دادند اگر خواستیم به کمال برسیم باید این را هم به خودش بسپاریم . من مصلحت خودم را نمیدانم چه بسیار چیزی که من بد بدانم اما خیر من در آن باشد. من نسبت به آینده و نیازهای خودم جهل دارم. وقتی اختیارت را به او بسپاری اسمش میشود:« رضا»مولانا اینجا میگوید اینجا جبر باعث بیصبری عاشق میشود. جبر عارفانه جبر معیت است. در سفر امام حسین علیهالسلام به سمت کربلا امام حسبن علیهالسلام میفرماید که خداوند دوست دارد من را کشته ببیند. خدا خواسته خانواده ام را اسیر ببیند.پس چرا از اول با خدا معامله نکنیم. جان فدای آنکه ناپیداست باد.
لفظ جبرم عشق را بیصبر کردوانک عاشق نیست حبس جبر کرداین معیت با حقست و جبر نیستاین تجلی مه است این ابر نیستور بود این جبر جبر عامه نیست جبر آن امارهٔ خودکامه نیست
وی در پایان اذعان کرد: جبر دوگونه است جبر آدمهای عامه که خود را محکوم مطرح میکنند تا خود را تبرئه کنند. دوم جبر عارفانه که خود را کاملا به حق میسپارند. معیت یعنی همه گام با او باشی.
فاطمه شعبانی. خبرنگار
بیشتر بخوانید:
نظر شما